یک‌پنجم قرآن مستقیما در مورد قوم یهود و تاریخ آن صحبت کرده است

حجت الاسلام میرجلیلی با اشاره به اینکه تاریخ بنی‌اسرائیل در نزدیک به یک‌پنجم کل قرآن مستقیماً مورد توجه قرار گرفته است، اظهار کرد: این حجم چشمگیر نشان‌دهنده اهمیت تربیتی و هشداردهنده قصه بنی‌اسرائیل در متن وحی الهی است؛ علت دیگر می‌تواند این باشد که بنی‌اسرائیل به‌مثابه اولین تجربه جمعی یک امت دینی است که تحت شریعت الهی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی را آغاز کردند.

به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: دومین جلسه از سلسله‌سخنرانی‌های قرآنی با موضوع «قوم یهود در قرآن» با هدف بازخوانی ویژگی‌های بنیادین این قوم در متن وحی الهی، در محل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد؛ در این جلسه اهمیت بررسی قوم بنی‌اسرائیل در قرآن و تاثیر آن بر تمدن‌سازی مورد توجه قرار گرفت.

حجت الاسلام و«محمد مهدی میرجلیلی» در این جلسه با بیان اینکه در قرآن کریم تاریخ بنی‌اسرائیل در ۳۶ سوره و حدود ۷۶۰ آیه مطرح شده که نزدیک به یک‌پنجم کل قرآن را شامل می‌شود، اظهار کرد: نام حضرت موسی (ع) ۱۳۶ بار ذکر شده در حالی که نام پیامبر اسلام تنها چهار بار آمده است؛ این آمار نشان‌دهنده اهمیت تربیتی قصه بنی‌اسرائیل به‌ویژه در پنج سوره بزرگ قرآن است، این موضوع پرسشی را ایجاد می‌کند: چرا این حجم از آیات به قوم موسی اختصاص یافته است؟ پاسخ این پرسش‌ها در درک بنی‌اسرائیل به‌عنوان اولین تجربه جمعی یک امت دینی در جامعه‌سازی و تمدن‌سازی نهفته است؛ همچنین، باید از مطلق‌گرایی و نگاه یک‌بعدی در مواجهه با این قوم پرهیز کرد.

این پژوهشگر ادامه داد: پیش از ورود به بررسی تفصیلی عناصر تمدنی قوم یهود در قرآن، توجه به این نکته که تاریخ بنی‌اسرائیل در نزدیک به یک‌پنجم کل قرآن مستقیماً مورد توجه قرار گرفته اهمیت دارد؛ این حجم چشمگیر نشان‌دهنده اهمیت تربیتی و هشداردهنده قصه بنی‌اسرائیل در متن وحی الهی است؛ به‌ویژه در پنج سوره بزرگ قرآن از جمله «بقره، آل‌عمران، مائده، نساء و انعام» تمرکز چشمگیری بر قصه بنی‌اسرائیل وجود دارد که پرسشی محوری را ایجاد می‌کند مبنی بر اینکه چرا این حجم وسیع از آیات قرآن به قوم موسی اختصاص یافته است؟ پاسخ آن است که بنی‌اسرائیل به‌مثابه اولین تجربه جمعی یک امت دینی است که تحت شریعت الهی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی را آغاز کردند.

وی افزود: با این مقدمه، بیان دو نکته مقدماتی پیش از ورود به بحث ضروری است؛ نخست اینکه در مواجهه با بنی‌اسرائیل نباید به مطلق‌گرایی و نگاه یک‌بُعدی گرفتار شویم؛ قرآن با رویکردی وحیانی و متوازن، هم از فضائل و برگزیدگی‌های این قوم سخن می‌گوید و هم از آسیب‌های فکری و رفتاری آنان. این نگاه متعادل، به امت اسلامی امکان می‌دهد تا از مسیر بنی‌اسرائیل، آیینه‌ای برای خودشناسی و اصلاح مسیر تمدنی خویش بیابد؛ نکته و مقدمه دوم این است که نخستین دلالت کرامتی بنی‌اسرائیل در خودِ نام آنان نهفته است؛ واژه‌ی «بنی‌اسرائیل» به معنای «فرزندان اسرائیل» یا «نسل یعقوب» است اما اسرائیل به چه معناست؟ در تحلیل ریشه‌شناسی، «اسرائیل» واژه‌ای عبری بود و از دو بخش تشکیل شده است: «اسرا» (سَرّ یا سَرَع) به معنای عبد یا بنده، و «ایل» به معنای خداوند؛ بنابراین، اسرائیل در اصل به معنای «بنده خدا» یا «آنکه برای خدا تلاش می‌کند» است. این نام، لقب حضرت یعقوب (ع) در فرهنگ عبری بوده و در قرآن نیز نسل ایشان با این عنوان خطاب شده‌اند؛ که دربردارنده یادآوری هویت پیامبرانه و الهی این قوم است.

حجت‌الاسلام میرجلیل گفت: اما نکته مهم برای تحلیل معاصر آن است که در سیر تحولات فکری-سیاسی؛ یهودیت مدرن تعابیر دیگری را در هویت خود وارد کرد، در متون سنتی، «یهود» اشاره به قوم بنی‌اسرائیل و پیروان دین موسی داشت اما در سده‌های اخیر، خصوصاً پس از قرن نوزدهم، در ادبیات سیاسی و فکری غرب، واژه «صهیون» و «صهیونیسم» به‌عنوان مفهوم و جنبشی جدید ظهور کرد؛ صهیون (Zion) نام یک کوه در بیت‌المقدس است که در متون عبری نماد سرزمین موعود و بازگشت قومی محسوب می‌شد اما صهیونیسم، به‌عنوان یک جنبش ایدئولوژیک و سیاسی مدرن، از این واژه بهره گرفت تا پروژه تأسیس دولت یهودی را در سرزمین فلسطین توجیه کند در نتیجه، ما باید میان دو مفهوم مهم تفکیک قائل شویم به این معناکه اولا یهود به‌عنوان یک قوم و دین تاریخی، با تمام پیچیدگی‌های تمدنی و دینی خود و دوما صهیونیسم به‌عنوان یک ایدئولوژی مدرن سیاسی و استعماری که از مفاهیم دینی بهره‌برداری ابزاری کرده است.

کد خبر 1829966

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha