به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: سومین جلسه از سلسلهسخنرانیهای قرآنی با موضوع «قوم یهود در قرآن» با محور بررسی تفکیک یهودیت و صهیونیسم در پرتو آموزههای قرآنی و تحلیل دو پروتکل نخست از پروتکلهای بزرگان صهیون در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد.
حجت الاسلام میرجلیلی در این جلسه طی سخنانی به بررسی جایگاه قوم یهود در قرآن و تفکیک بنیادین میان دین یهود بهعنوان یک دین الهی و صهیونیسم بهعنوان یک جنبش سیاسی مدرن پرداخت و به نقش آحاد هاعم (گینزبرگ) بهعنوان یکی از مهمترین نظریهپردازان صهیونیسم فرهنگی اشاره کرد؛ این پژوهشگر همچنین به بررسی دو پروتکل نخست از پروتکلهای موسوم به بزرگان صهیون پرداخت.
وی در بخش ابتدایی سخنانی خود اظهار کرد: قرآن کریم یهودیت را دینی الهی و مبتنی بر توحید معرفی میکند که پیامبرانی بزرگ چون موسی(ع) و داوود(ع) در میان آنان برانگیخته شدند؛ با این حال، آیات بسیاری از قرآن بر انحرافات تاریخی قوم یهود تأکید داشته و رفتارهای ناصواب آنان را مورد نکوهش قرار داده است؛ همین نگاه دوگانه قرآن نشاندهنده لزوم تفکیک میان اصل دین یهود و رفتارهای تاریخی برخی پیروان آن است؛ در عصر حاضر، صهیونیسم بهعنوان جنبشی سیاسی با بهرهگیری از برخی اسطورههای دینی، در جهت تأسیس دولت قومی یهودی در سرزمین فلسطین ظهور کرد.
این پژوهشگر با اشاره به موضوع یهودیت در قرآن و تمایزش آن از صهیونیسم افزود: قرآن کریم در آیه ۷۵ سوره «بقره» و همچنین آیه ۴۶ سوره «نسا»؛ یهودیان را امتی برخوردار از پیامبران و کتاب آسمانی معرفی میکند، اما در عین حال آنان را به سبب تحریف احکام الهی و انحرافات اجتماعی سرزنش میکند؛ از این منظر، دین یهود بهعنوان یک شریعت توحیدی، جدا از اعمال و انحرافات پیروان آن، دارای جایگاه الهی است.
وی تصریح کرد: اما صهیونیسم، برخلاف یهودیت، جنبشی سیاسی و مدرن است که در قرن نوزدهم میلادی شکل گرفت و هدف آن تأسیس دولت یهودی در فلسطین بود. صهیونیسم از اسطورههای مذهبی برای اهداف سیاسی خود بهرهبرداری میکند، اما ماهیتی اساساً قومی-ملی و گاه سکولار دارد.
حجتالاسلام میرجلیلی با اشاره به بنیانگذاران صهیونیسم و نقش آحاد هاعم (گینزبرگ) افزود: سه چهره اصلی صهیونیسم عبارتاند از: «لئو پینسکر» که در رساله «خودآزادی» بر ضرورت استقلال سرزمینی یهودیان تأکید کرد؛ چهره دوم «تئودور هرتزل» بنیانگذار صهیونیسم سیاسی که ایده تشکیل کشور یهودی را بهصورت رسمی مطرح کرد و چهره سوم آحاد هاعم (آشر گینزبرگ) که مهمترین نظریهپرداز صهیونیسم فرهنگی بود که بر بازسازی اخلاق و فرهنگ یهودی پیش از هر اقدام سیاسی تأکید داشت؛ در این میان گینزبرگ معتقد بود که بدون پشتوانه فرهنگی، دولت یهودی به دولتی بیریشه و ناپایدار تبدیل خواهد شد.
این پژوهشگر در ادامه به پروتکلهای بزرگان صهیون و به ویژه دو پروتکل نخست اشاره کرد و گفت: پروتکلهای بزرگان صهیون متنی منسوب به رهبران صهیونیسم است که گرچه بهعنوان سند مبهم شناخته میشود، اما همواره مورد استناد منتقدان این جنبش قرار گرفته است؛ در ادامه بحث به متن کامل دو پروتکل نخست و البته تحلیل آنها اشاره میکنم؛ متن کامل پروتکل اول عبارت است از:
«حق با زور است در سیاست، پیروزی همواره نصیب نیرومندترین میشود؛ حقی جز حقی که زور تحمیل میکند وجود ندارد. آزادی ایدهای بیش نیست؛ شعاری است که آن را برای فریب مردم به کار میگیریم. ما باید در همه جا، به جای اصول اخلاقی، قاعده قدرت را بنشانیم. قدرت، عدالت را میسازد. هدف ما، برپایی حکومتی جهانی است که سلطه آن بر پایه قدرت مطلق استوار خواهد بود. هر گاه مردم درکی از قدرت ما پیدا کنند، دیگر سخن از آزادی و عدالت نخواهند گفت؛ بلکه تنها مطیع خواهند بود».
وی تصریح کرد: در تحلیل پروتکل اول باید گفت که این پروتکل در واقع تاکید می کند که در جهان آینده، تنها قدرت و زور تعیینکننده حق و عدالت است؛ مفهوم آزادی نیز صرفاً ابزاری برای فریب تودهها تلقی میشود؛ سلطه مطلق قدرت، راهکار تحقق حاکمیت جهانی معرفی میشود.
حجت الاسلام میرجلیلی در ادامه به متن پروتکل دوم اشاره کرد و گفت: متن این پروتکل عبارت است از: «هدف ما، تسلط جهانی است و این هدف، حکم میکند که در پی جنگها، ساختارهای کهنه جوامع بشری درهم شکسته شوند. ما برای رسیدن به هدف خود، از جنگهای برنامهریزیشده بهره خواهیم گرفت. این جنگها، ابزار ما برای تغییر دادن ساختارهای دولتهای موجود و زمینهسازی برای سلطه قدرت مرکزی ما خواهند بود. در این راه، ما رسانهها را در دست خواهیم گرفت و با ترویج آموزههایی که ملل را در ناآگاهی نگه دارد، تسلط خود را کامل خواهیم کرد. نهادهای بینالمللی، تحت کنترل ما خواهند بود و به پیشبرد هدف بزرگ سلطه جهانی خدمت خواهند کرد»؛ بر اساس آنچه که در متن آمده است این پروتکل بهصراحت جنگ و ایجاد آشوبهای بینالمللی بهعنوان ابزاری برای فروپاشی نظامهای سیاسی موجود معرفی شده است؛ همزمان، رسانهها و نهادهای بینالمللی بهعنوان ابزارهای مهندسی افکار عمومی و پیشبرد سلطه جهانی معرفی میشوند.
وی ادامه داد: بر اساس آموزههای قرآنی، قوم یهود بخشی از تاریخ ادیان الهی است و نباید یهودیت را با جنبش سیاسی صهیونیسم یکی دانست؛ صهیونیسم، حرکتی سیاسی و قومی است که در سدههای اخیر با سوءاستفاده از اسطورها به میدان آمده است.
نظر شما