به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: سیاُمین جلسه از سلسله جلسات «قوم یهود در قرآن» با سخنرانی حجتالاسلام «محمدمهدی میرجلیلی» و موضوع «قبسِ موسی و تاریکیِ امروز: نگاهی دوباره به آغاز هدایت» در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد.
در دو آیه «وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَی» و «إِذْ رَأَیٰ نَارًا…» قرآن تجربه آغازین موسی را نه در میدان قدرت، بلکه در دل تاریکی، با خانوادهای خسته و پیامبری که هنوز مأموریتی نمیشناسد، روایت میکند. در این صحنه، موسی نه پیامآورِ فتح است و نه صاحب امتیاز قومی؛ او انسانی است که در شب سرد، تنها یک «قبس» میخواهد: شعلهای کوچک برای گرمکردن خانواده و پیدا کردن راه. همین نقطه کوچک، آغاز الهیات عهد در قرآن است؛ عهدی که ریشهاش هدایت، مسئولیت و فروتنی است، نه برتری قومی یا مالکیت سرزمینی.
خداوند روایت را با یک پرسش شروع میکند: «آیا داستان موسی به تو رسیده است؟»
این پرسش دعوت به شنیدن دوباره است؛ دعوت به اینکه داستان موسی را از زاویه مسئولیت انسانی بخوانیم. موسی وقتی آتش را میبیند، به خانوادهاش میگوید: «امکثوا»—درنگ کنید، بمانید، نترسید—من برای شما نور کوچکی میآورم. این نخستین واژههای رسالت اوست؛ آغاز تمام پیامبریاش با تلاش برای امنیت و آرامش خانواده شکل میگیرد. هدایت در همین لحظه کوچک نهفته است: تلاش برای رساندن اندکی روشنایی به دیگری.
اما در جهان امروز، بخشی از سیاست اسرائیل از همین معنای ساده گریخته است. ایدئولوژی صهیونیسم هدایت را نه جستجوی انسانی، بلکه حق ویژه و مالکیت تفسیر کرده است؛ و این نگاه در سیاستهای نظامی، امنیتی و رسانهای آن آشکار است. اگر بخواهیم تنها یک نمونه روشن از رفتار امروز را یاد کنیم، بمباران پیاپی مناطق مسکونی غزه—بهویژه مدارسی که هزاران نفر برای حفظ جان به آن پناه بردهاند—بسنده است. این رویدادها، صرفاً وقایع جنگی نیستند؛ بلکه به ما یادآوری میکنند که چگونه یک ایدئولوژی سیاسی میتواند از تعهد اخلاقی نسبت به امنیت و جان انسانها فاصله بگیرد.
در آیه، موسی برای خانوادهاش در جستجوی شعلهای کوچک است؛ اما امروز در این مناطق، خانوادهها دقیقاً در همان لحظهای آسیب میبینند که به دنبال پناه و امنیتاند. موسی میگوید «لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ»—شاید بتوانم برای شما نوری بیاورم. او در تاریکی شب، مسئولیت را بر دوش میگیرد؛ حتی وقتی هیچ چیز روشن نیست. این تصویر، یادآور الهیات عهد است؛ عهدی که بر مبنای هدایت و مراقبت از دیگری شکل میگیرد، نه برتری یا حذف. در آیه، هدایت با «امید به آوردن نور» تعریف میشود، نه با تحمیل قدرت.
وقتی قرآن داستان موسی را اینگونه آغاز میکند، در حقیقت معیاری اخلاقی برای همه زمانها میگذارد: رسالت از لحظهای شروع میشود که انسان در ضعف و تاریکی، نه برای خود، بلکه برای دیگری نور بجوید. این معنایی است که در بسیاری از سیاستهای امروز اسرائیل نادیده گرفته شده؛ جایی که امنیت تنها برای یک طرف تعریف میشود و امنیت دیگران بهعنوان هزینه قابل پذیرش قلمداد میشود. گویی تاریکی بر سر خانوادهای دیگر فرو میریزد تا روشناییِ یک طرف حفظ شود.
اما قرآن میگوید هدایت در جایی آغاز میشود که انسان بپرسد: «چه نوری میتوانم برای دیگری بیاورم؟» این دو آیه یادآور میشوند که آغاز عهد الهی نه در مالکیت و خشونت، بلکه در جستجوی فروتنانه یک قبس است؛ شعلهای کوچک اما کافی برای یافتن راه. در برابر فجایع امروز، معنای این آیات دوباره زنده میشود: هدایت همیشه با روشنکردن دل دیگری آغاز میشود، نه با خاموشکردن خانهاش.
پایان این نگاه را همان آیهای بگوید که آغاز مسیر موسی بود: «إِذْ رَأَیٰ نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدًی»
ترجمه: «آنگاه که آتشی دید و به خانوادهاش گفت: درنگ کنید، آتشی دیدهام؛ شاید برایتان شعلهای بیاورم، یا نزد آن راهی بیابم.»
نظر شما