پاسخ قاطع قرآن به ادعاهای یهود درباره سِحر و اسطوره

قرآن در آیه ۱۰۲ سوره بقره پاسخی قاطع به اتهام سِحر علیه حضرت سلیمان (ع) می‌دهد و ضمن نفی آن، از آموزه‌های جادویی شیاطین و نقش فرشتگان هاروت و ماروت در آزمون الهی یاد می‌کند. از این منظر، آیه نه‌تنها تبیین‌کننده یکی از تحریفات دینی در سنت یهود است، بلکه مرز میان عقلانیت وحیانی (لوگوس) و باورهای اسطوره‌ای و جادویی (میتوس) را ترسیم می‌کند.

به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: شانزدهمین جلسه از سلسله‌ سخنرانی‌های قرآنی با موضوع «قوم یهود در قرآن» با سخنرانی حجت‌الاسلام «محمدمهدی میرجلیلی» در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار شد.

در این جلسه به مسأله «از سحر تا اسطوره: بازخوانی آیه ۱۰۲ سوره بقره و بازخوانی بحران تحریف دین در سنت یهود میان میتوس و لوگوس» پرداخته شد که در ادامه مرور می شود.

قرآن در آیه ۱۰۲ سوره بقره پاسخی قاطع به اتهام سِحر علیه حضرت سلیمان (ع) می‌دهد و ضمن نفی آن، از آموزه‌های جادویی شیاطین و نقش فرشتگان هاروت و ماروت در آزمون الهی یاد می‌کند. از این منظر، آیه نه‌تنها تبیین‌کننده یکی از تحریفات دینی در سنت یهود است، بلکه مرز میان عقلانیت وحیانی (لوگوس) و باورهای اسطوره‌ای و جادویی (میتوس) را ترسیم می‌کند. با تکیه بر تحلیل تفسیری، تاریخی، و فلسفی، روند تحریف دین در سنت یهود بررسی و راه برون‌رفت از بحران با بازگشت به عقلانیت توحیدی معرفی می‌شود.

۱. مقدمه: زمینه‌شناسی (آیه ۱۰۲ سوره بقره)

آیه ۱۰۲ سوره بقره به اتهامی تاریخی اشاره دارد که در برخی روایات یهودی به سلیمان نبی (ع) نسبت داده شده بود: استفاده از سحر و جادو. قرآن این نسبت را صریحاً مردود دانسته و بر برائت سلیمان تأکید می‌کند. در این آیه، شیاطین عاملان اصلی ترویج سحر معرفی شده و هاروت و ماروت، دو فرشته‌ی الهی، به‌عنوان کسانی یاد می‌شوند که تعلیم سحر را در بابل به‌عنوان آزمونی الهی ارائه می‌دادند، نه از سر فساد، بلکه با هشدار صریح به متعلم که «ما فتنه‌ایم، پس کافر مشو». این ماجرا به‌مثابه نماد تقابل دو جریان عقل‌گرایانه و خرافی در فهم دین قابل تأمل است.

۲. متن و ترجمه (آیه ۱۰۲ سوره بقره)

آیه: «وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّیَاطِینُ عَلَیٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ ۖ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ...» «و [یهود] از آنچه شیاطین در سلطنت سلیمان می‌خواندند، پیروی کردند، در حالی که سلیمان کفر نورزید، بلکه شیاطین کافر شدند؛ آنان به مردم سحر می‌آموختند و آنچه بر دو فرشته در بابل، هاروت و ماروت، نازل شده بود، نیز آموختند. این دو به هیچ‌کس چیزی نمی‌آموختند مگر اینکه می‌گفتند: «ما وسیله‌ی آزمایشیم، کافر مشو.» پس مردم از آن دو چیزهایی می‌آموختند که به وسیله‌ی آن میان مرد و همسرش جدایی می‌انداختند. اما هیچ‌کس جز به اذن خدا آسیب نمی‌بیند. آنچه می‌آموختند، برای آنان زیان‌بار بود و سودی نداشت و یقیناً دانستند هر کس آن را خریداری کند، در آخرت بهره‌ای ندارد؛ و چه بد بود آنچه خود را بدان فروختند، اگر می‌دانستند!

۳. آیات مرتبط با تحریف در قرآن(آیه ۴۶ سوره نساء)

برخی از یهود، کلمات خدا را از جای خود تحریف می‌کنند و با زبانشان به دین طعنه می‌زنند...

(آیه ۷۵ سوره بقره)

آیا انتظار دارید آنان [یهودیان] به شما ایمان آورند، در حالی که گروهی از آنان کلام خدا را پس از درک آن، عمداً تحریف کردند؟ این آیات نشان‌دهنده روند تحریف لفظی و معنوی در سنت دینی یهود است که در کنار آموزه‌های سحر، چهره‌ای تحریف‌شده از دین پدید آورده‌اند.

۴. تحلیل تفسیری: دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در المیزان، آیه ۱۰۲ را دلیلی روشن بر برائت سلیمان می‌داند. وی سحر را دانشی مخرب می‌خواند که شیاطین آن را ترویج دادند. به باور وی، هاروت و ماروت تنها در چارچوب آزمون الهی، آن را به همراه هشدار، آموزش می‌دادند. در نگاه علامه، مسئله‌ی اصلی، جدایی وحی ناب از خرافات و اسطوره‌هایی است که در سنت تحریف‌شده‌ی یهود نفوذ کرده‌اند.

۵. تحلیل تاریخی – اجتماعی: نفوذ اسطوره در سنت یهود

ورود یهودیان به بابل و آشنایی با فرهنگ بابلی، زمینه‌ی نفوذ اسطوره و جادو را فراهم کرد. هارولد بلوم در The Book of J نشان می‌دهد چگونه نویسندگان متون مقدس عبری، روایت‌هایی با عناصر اسطوره‌ای پدید آوردند تا ساختار قدرت مذهبی را حفظ کنند. همچنین، جیکوب نویسنر در تحلیل خود از میشنا نشان می‌دهد که چطور نهاد دین در یهودیت به‌سمت سنت‌گرایی محافظه‌کار و انباشته از خرافات سوق یافت.

۶.  مفهوم‌شناسی میتوس، لوگوس و اسطوره

میتوس (Mythos):

مجموعه‌ای از روایت‌های نمادین، مقدس، و اغلب غیرعقلانی است که در دل خود عناصر جادو، تقدیر و اسطوره را می‌پروراند.

لوگوس (Logos):

بر خلاف میتوس، لوگوس نمایانگر عقلانیت، منطق، و تفکر سنجیده است. فیلسوفانی چون فیلو و ابن میمون در درون سنت یهود به بازگشت به عقلانیت وحیانی و نقد اسطوره‌گرایی پرداختند.

اسطوره:

روایت‌هایی بنیادین‌اند که گاه منشأشان در واقعیت نیست، اما در نقش توضیح‌دهنده‌ی مفاهیم دینی، هویتی و کیهان‌شناسانه عمل می‌کنند. اگر از خرد جدا شوند، ممکن است ابزار تحریف دین گردند.

۷.  نقد قرآن از تحریف و اسطوره‌گرایی در یهودیت

قرآن نه‌تنها تحریف لفظی را نکوهش می‌کند، بلکه با معرفی آموزه‌هایی نظیر سحر، که در دل سنت یهود نفوذ یافته‌اند، دین را از این انحرافات بازمی‌دارد.

کد خبر 1837882

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha