به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، تربیت دینی هم حق کودک است و وظیفه والدین، هم آیندهی سعادت او را فراهم میسازد و هم دارای ثوابی است که گاه نجات بخش والدین خواهد بود؛ بنابراین، سخن از اهمیت آن کافی است. رسول خدا (ص) به برخی از کودکان نظر افکند و فرمود: وای بر فرزند آخرالزمان، از روش ناپسند پدرانشان! عرض شد: ای رسول خدا! از پدران مشرک آنها؟ فرمود: نه! از پدران مسلمان آنها که هیچ یک از فرائض دینی را به آنها نمیآموزند و به ناچیزی از امور مادی دربارهی آنها بسنده میکنند. من از این مردم بیزارم و آنان نیز از من بیزارند. در اهمیت تربیت دینى همین بس که انگیزه بعثت انبیا در اصل بر همین هدف استوار است و قرآن کریم که کتاب هدایت و انسان سازى است در پاره اى از آیات به طور صریح به تربیت دینى فرزندان پرداخته است لذا در این خصوص با دکتر «مصطفی عباسی مقدم»، دکترای علوم قرآن و حدیث و عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
با توجه به اینکه امروزه به دلیل رشد تکنولوژی و گسترش فضای مجازی تربیت صحیح فرزندان تا حدودی از دست والدین و خانواده ها خارج شده است به نظر شما چگونه می توان از مبانی تربیتی که در قرآن کریم وجود دارد در این زمینه کمک گرفت؟
از آنجا که قرآن کریم کتاب «انسان سازی» است لذا تربیت یکی از مباحث مهم در این کتاب آسمانی محسوب می شود که هم می توان از آیات مختلف اصول و مبانی تربیت را گرفت و هم روش ها و نمونه های تربیت صحیح را از آن استخراج کرد کما اینکه مفسران و قرآن پژوهان بسیاری هم کتاب های مختلف در زمینه مبانی و روش های تربیت در قرآن کریم تالیف کردند که از آن جمله می توان به استاد مطهری و آیت الله مشکینی اشاره کرد،بر همین اساس تربیت اسلامی و قرآنی خدا محور است، یعنی تربیت انسان بایستی بر محور خدایی شدن انسان استوار باشد و تمام صفات خدایی نظیر رحیم بودن، حکیم بودن و قادر بودن در انسان بروز و تقویت شود به این معنا که انسان قادر باشد، یعنی نفس ضعیف نداشته باشد که به هر زشتی و نفاقی تن در دهد؛ لذا خدامحوری اصل مهمی در تربیت قرآنی است که موجب می شود انسان همواره در حال رشد و تعالی باشد و هیچ گاه موجب سقوط انسان نمی شود.
انسان محوری یکی از مبانی تربیت دینی و قرآنی محسوب می شود در حالی که بعد مادی هم در جای خود حایز اهمیت است، شما چگونه این موضوع را بررسی می کنید؟
اصل دوم تربیت قرآنی، انسان محوری است، یعنی انسانیت انسان، مهم تر از حیوانیت آن است و با توجه به اینکه انسان دارای دو بعد حیوانی، معنوی و ملکوتی می باشد لذا بعد معنوی و ملکوتی انسان اهمیت بیشتری دارد، ضمن اینکه بعد جسمانی و مادی هم در جای خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما در تربیت انسان، بعد معنوی و جان افراد است که باید تعالی پیدا کند، برخلاف تربیت غربی ها که بیشتر بعد حیوانیت محور است، هرچند در ظاهر ادعای انسان گرایی دارند ولی انسان گرایی آنها بیشتر بر جنبه های حیوانی حیات انسان که شامل نیازهای غریزی و جسمانی می شود، مورد توجه قرار می گیرد در حالی که تربیت قرآنی بر اولویت جان و معنویت استوار است؛ ضمن اینکه از جنبه های مادی انسان هم غافل نیست.
یکی از نکات مهم در تربیت این است که تربیت باید رشد و تعالی افراد را به دنبال داشته باشد به نظر شما چه مواردی باید در این شیوه تربیتی مورد توجه قرار گیرد؟
اصل مهم دیگر در تربیت قرآنی این است که این شیوه تربیت، همواره به سمت رشد، هم افزایی و تکمیل شدن پیش می رود؛ در واقع ریشه لغت تربیت به معنای افزایش یعنی تقویت ابعاد وجودی انسان است لذا وقتی ما در مقام معلم، مربی، پدر و یا مادر قرار می گیریم، شیوه تربیتی ما باید به گونه ای باشد که باعث افزوده شدن بر کمالات، توانمندی ها و مهارت های انسانی باشد؛ بنابراین رشد و بالا رفتن یک اصل مهم در تربیت محسوب می شود و در تربیت قرآن کریم هم هیچ گاه انسان در شرایط موجود حفظ نمی شود لذا همواره باعث رشد و تعالی انسان است.
شیوه تربیت صحیح فرزندان و کودکان چگونه است؟
اصل روش مندی تربیت، اصل مهم دیگری است که در آیات و روایات مختلف به آن اشاره شده است که هیچ تربیتی بدون روش نیست کما اینکه پیامبران اسلام و سایر پیامبران الهی (حضرت یوسف نسبت به زیردوستان خود، حضرت سلیمان نسبت به کارگزاران خود و حضرت ابراهیم و نوح هم نسبت به فرزندان خود) هم یاران و زیردستان خود را بر اساس روش هایی که داشتند، تربیت می کردند.در حال حاضر بحران کرونا یک شرایط بسیار ویژه و عجیبی در تاریخ زندگی بشریت ایجاد کرده است به گونه ای که بسیاری از مناسبات انسانی و روابط اجتماعی افراد دستخوش تغییر قرار گرفته و مردم همه جوامع مجبور به تغییر سبک زندگی خود شدند. از حج به عنوان بالاترین کنگره عبادی جهان به ویژه جهان اسلام بگیرید تا به مسجد محلات و جلسات خانگی که همه محدود شدند و افراد بیشتر از اینکه در اجتماع باشند در خانه به سر می برند.
حال سوال اینجاست در چنین شرایطی چگونه باید این مبانی تربیتی را به کا گرفت؟ مهمترین اصل در زمان قرنطینه و بحران کرونا، برنامه ریزی در کارها است، چون با توجه به اینکه افراد در زمان قرنطینه وقت زیادی دارند لذا توجه زیادی به ارزش «زمان» نمی شود؛ بنابراین می طلبد که در این زمینه برنامه ریزی های لازم و مناسب صورت بگیرد، مثلا اگر ما به دانشگاه می رفتیم و یا مطالعاتی داشتیم آن را در منزل جبران کنیم. اقدام مهم دیگر پرداختن به گفت و گوی موثر و هدفمند در خانواده ها است و از سوی دیگر کنترل عواطف و احساسات افراد به ویژه فرزندان در این ایام بسیار مهم و ضروری می باشد، اینکه عواطف چه مثبت و چه منفی باید در این ایام کنترل شود و با توجه به اینکه فرزندان در این ایام به مدرسه نمی روند و دوری آنها از همسالان خود اختلالات روحی، روانی و تربیتی زیادی برای آنها به بار می آورد لذا والدین باید بار عاطفی و آموزشی لازم آنها را تامین کنند و با جدیت روش زندگی صحیح را به آنها بیاموزند؛ بنابراین کنترل عواطف و جهت دهی بر ارتباطات انسانی در خانواده بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین والدین می توانند در چنین شرایطی با دعوت تعداد محدودی از دوستان و همسالان فرزندان البته با رعایت پروتکل های بهداشتی با بازی کردن یا گفت و گو و مطالعه هدفمند عواطف و احساسات کودکان را کنترل کنند.
حفظ روحیه همدلی و همگرایی از آموزه های مهم قرآنی است
با توجه به اینکه در زمان تغییر نوع و سبک زندگی، برخی افراد دچار اختلالات روحی و روانی می شوند، خانواده ها می بایست از ظرفیت مشاوران امین و مطمئن در این ایام استفاده کنند ؛ ضمن اینکه رسانه ها و نهادهای مسئول هم در این زمینه نقش مهمی دارند، از خانه که بگذریم در کوچه و بازار و خیابان روابط و پروتکل های بهداشتی و نحوه تعامل با مردم اهمیت بیشتری می یابد و یا در محل کار باید روحیه تحمل و مدارای خود را افزایش دهیم و با توجه به بحران کرونا، همه افراد باید خود را مسافران یک کشتی بدانند و اگر دچار تعارض یا اصطکاکی شدند، بدانند که در شرایط غیر عادی قرار دارند و روحیه همدلی و همگرایی را که در آموزه های قرآنی و عبادی تاکید زیادی به آنها شده است را حفظ کنند.
امروزه بسیاری از افراد جامعه از مبانی تربیتی موجود در قرآن کریم یا اطلاع کافی ندارند و یا اصلا تمایلی به مراجعه آن ندارند، چرا باید مردم مسلمان جامعه ما از این منبع و کتاب غنی آموزشی و تربیتی غافل باشند؟
یکی از دلایل عدم مراجعه خانواده ها به مباحث تربیتی قرآنی، عدم مطالعه کافی در جامعه و نبود متون سهل الوصول و خوشخوان در این زمینه ها است، چون صاحب نظران و مفسران قرآنی در این زمینه نتوانستند با زبان و قلم به روز و ساده مباحث قرآنی را در دسترس عموم قرار دهند. بسیاری از آیات قرآن کریم، مانند سوره حضرت یوسف، عمران، نور، ابراهیم و حجرات که سر شار از نکات اخلاقی، خانوادگی و تربیتی هستند با زبان ساده و همچنین به روز و در قالب داستان های بلند و رمان های جذاب، فیلم های کوتاه و آموزنده درنیامدند تا مردم با این مباحث تربیتی قرآنی آشنا شوند. در مجموع «ادبیات و هنر» بستر و ابزار مناسبی برای رسیدن به این مهم است که می توان با عرضه این کارهای فاخر و جذاب این شیوه را در جامعه نهادینه و مردم هم از نحوه رفتار و سبک زندگی افراد شایشته تاریخ آشنا و به عنوان اسوه از آنها الگوبرداری کنند.
دلیل دیگر عدم مراجعه برخی از مردم جامعه به قرآن کریم این است که ممکن است مردم در بین افراد شاخص جامعه رفتارهایی بر خلاف ارزش ها و باورهای دینی مشاهده کنند در صورتی که ما نباید رفتارهای آنها را به حساب دین بگذاریم، چون مسئولیت عمل و اعتقاد هر فردی با خود اوست. اگر خطایی کرده خودش باید در قیامت پاسخگو باشد، ضمن اینکه هم پاداش و هم عذاب مسئولان و حکمرانان جامعه که در جایگاه بالایی قرار دارند، در قیامت سخت تر و بیشتر است لذا افرادی که در این دنیا به خاطر ثروت، قدرت و دانش از جایگاه والایی برخوردارند،بایستی به دلیل اسوه و الگو بودن، احساس مسئولیت بیشتری کنند و مراقب اعمال و رفتار خود باشند.
شما به نقش رسانه ها در تبیین مبانی تربیت دینی اشاره کردید، در حالی که این ضعف بیشتر متوجه مراکز فرهنگی و دینی جامعه می شود آیا نمی یایست مسئولان فرهنگی در طول این چهل سال با قوت بیشتری در این زمینه ورود می کردند. نظر شما چیست؟
اقدامات فرهنگی و کتاب های زیادی در این زمینه نوشته شده است، ولی به دو دلیل مورد اقبال مردم قرار نگرفته است، یکی اینکه این متون و مقاله ها به زبان روز و مناسب ذائقه مخاطبان نوشته نشده است، یا اینکه فیلم های کوتاه جذاب که مورد قبول مردم باشند، تولید نمی شوند و بیشتر فیلم های سینمایی هم فاقد ارزش های فرهنگی و در مواقعی هم بدآموزی دارند؛ بنابراین بایستی فیلم هایی که ریشه در آداب و سنن اسلامی یا فرهنگ اصیل ایرانی دارند، تولید و تقویت شوند، دوم اینکه باید بی اعتمادی در جامعه از بین برود. یکی از عواملی که باعث عدم استقبال و خوانده نشدن کتاب ها و مقالات فرهنگی تولید شده، می شود، وجود فضای بی اعتمادی از سوی مردم نسبت به دستگاه های مسئول، مبلغ و تولیدکننده است که نتیجه این بی اعتمادی هم مراجعه افراد جامعه به نهادهای غیر ایرانی و غیر مسلمان است. همچنین این بی اعتمادی هم ریشه در مسایل سیاسی و اقتصادی دارد در صورتی که امکان حضور مساوی همه افراد جامعه در صحنه های مختلف سیاسی و اقتصادی فراهم شود و این خط بازی ها و جناح بازی ها از بین برود، قطعا عدالت هم اجرایی خواهد شد و به تبع آن، بی اعتمادی هم از بین می رود. در واقع می توان گفت ریشه بسیاری از بی اعتمادی ها، بی عدالتی (رانت خواری و ویژه خواری) است؛ بنابراین عدم تولید کتب به زبان ساده و به روز و مناسب نبودن با ذائقه مخاطبان باعث بی اعتمادی در جامعه شده است که بایستی این موانع برطرف شوند، چون انسان ها فطرتا به دنبال حقیقت و خدامحوری هستند لذا سخن حق را به راحتی می پذیرند، کافی است این مطالب به زبان ساده و به روز منتشر شود.
نظر شما