خبرگزاری شبستان_ گروه سیاسی _ فرزانه تهجا: احزاب و گروههای سیاسی در کشور می توانند بعنوان بازوان فکری دولت ها در حل مشکلات کشور محسوب شوند، البته تمام فعالیتهای احزاب در غالب خانه احزاب متمرکز شده و به نوعی ارتباط دولتها با احزاب می تواند از این طریق مهیا شود در همین رابطه گفتگویی با «حمیدرضا ترقی» عضو حزب موتلفه اسلامی و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در مورد انتظارات احزاب از خانه احزاب به شرح زیر ارایه می شود.
روند تشکیل خانه احزاب را چگونه ارزیابی می کنید؟
خانه احزاب در دولت فعلی شکل گرفت و زمینه تشکیل آن بعد از مدتی پس از تعطیلی در دولت گذشته (احمدی نژاد) فراهم شد تا مرجع ارتباطات دولتمردان در مرکز و استان ها با احزاب باشد واز طریق آن دولتمردان بتوانند نکات خود را به احزاب اعلام کنند.
این امر با توجه به اساسنامه جدیدی که از سوی وزارت کشور ابلاغ شد، ساختار جدیدی در اساسنامه و مرام نامه احزاب ارایه شد و راهی برای ارتباط وزارت کشور و نظارت بر احزاب بر جوامع و کنگره های آنها ایجاد و تدبیری برای شاکله احزاب با قانون پیش بینی شد اما هیچ خاصیت دیگری برای گروه های سیاسی و دولت نداشته است. بودجه و اعتباری از سوی دولت ها برای احزاب و گروههای سیاسی تخصیص نیافته است و در پیگیری مسایل صنفی احزاب و یا در زمان انتخابات بسیار محدود برخی استان ها تعاملی میان خانه احزاب و یا وزارت کشور صورت گرفت.
از احزاب در زمان انتخابات چه بهره ای در کشور می توان برد؟
به طور مثال در ترکیب معتمدین صندوق ها از ترکیب احزاب استفاده شد. در حالی که در بسیاری از استان ها این اتفاق رخ نداد و در بسیاری از استان ها هیچ اقدامی در زمینه پیگیری مسایل صنفی احزاب توسط خانه احزاب صورت نگرفت. معتقدم خانه احزاب در حد رابط میان احزاب و دولت در حد اطلاع رسانی و دبیرخانه ای اقدامات جزیی را انجام داده است اما هیچ خاصیتی برای احزاب و نه برای دولت ندارد.
در مورد انتظارات واقعی احزاب و گروههای سیاسی از خانه احزاب توضیح دهید؟
انتظار واقعی در درجه اول قانونمند کردن خانه احزاب است. خانه احزاب در حال حاضر در قانون جدید تعریفی برای آن ارایه نشده و مشخص نیست که چه کاره است و جایگاه حقوقی و قانونی در جایگاه قانونی برای آن دیده نشده است؛ به طور مثال گفته اند نمایندگانی از خانه احزاب در کمیسیون ماده 10 احزاب حضور داشته باشند و به نمایندگی از گروه های سیاسی و احزاب اظهار نظر کنند که ممکن است راجع به تصویب فعالیت یک حزب جدید باشد اما این امر خاصیتی برای ارتقای احزاب در جامعه ندارد، در حالی که باید احزاب را با سایر گروه های سیاسی هماهنگ کند و به آنها اعتبار ببخشد، که در حال حاضر هیچ یک از این موارد محقق نشده است.
اساسنامه احزاب در قانون چگونه دیده شده است؟
آموزش احزاب، تربیت نیرو، برگزاری گردهمایی های ویژه و موضوعی از مواردی است که در قانون باید برای آن تعریفی ارایه شود که هیچ یک تحقق نیافته و لازمه این امر آن است که جایگاه حقوقی و قانونی احزاب مشخص و تعیین شود که احزاب چه جایگاهی از اعراب دارند و در مرحله بعد اگر قرار است خانه احزاب در ارتباط با گروه های سیاسی و احزاب باشد و به آنها خدمات مختلف ارایه دهد، این امر نیازمند توانمندی مالی و اعتباری است که بتواند چیزی به آنها بدهد و از سوی دیگر از آنها انتظاراتی داشته باشد.
جایگاه خانه احزاب در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی چگونه است؟
در نظام تصمیم گیری کشور خانه احزاب هیچ نقشی ندارد و نه نمایندگان خانه احزاب می توانند در تصمیم گیری های سیاسی حضور داشته باشند و نه در مسایل مختلف کشور به عنوان جایگاه مشورتی از آنها استفاده شود و حتی در تصمیم گیری و تصمیم سازی هیچ نقشی برای آنها دیده نشده است. این نوع نگرش موجب می شود انگیزه ای برای همکاری احزاب با خانه احزاب وجود نداشته باشد.
به طور مثال در استان خراسان با استاندار تعامل داریم تا احزاب بتوانند نمایندگانی را در شوراهای تصمیم سازی استان معرفی کنند تا بدون حق رأی اظهار نظر کنند و در جریان مسایل مختلف در استان قرار بگیرند. از سوی دیگر دیدگاه های احزاب در شوراها منتقل شود اما این روش عمومیت نداشته و در استانی مطابق سلیقه استاندار عمل می شود و در استانی دیگر این سلیقه اعمال نمی شود و اهمیتی به احزاب داده نمی شود.
کارایی خانه احزاب در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
تا وقتی که جایگاه قانونی خانه احزاب و اعتباری برای خانه احزاب مشخص نشود و احساس نکنیم که احزاب در کشور فایده ای دارند، کارایی آنچنانی ای ندارند. نظام اداری احزاب نیز البته اشکالات جدی دارد و همچین چرخش سیاست که یک دوره به نام اصلاح طلب و یک دوره به نام مستقلین و یا اصولگرایان است نیز جای سوال است، در حالی که ممکن است جبهه مستقلین و اصلاحات یکی باشد اما نام های آنها متفاوت بیان می شود. با این شکل از مدیریت نیز به نظر می رسد اشکالاتی وارد است و ناکارآمدی خانه احزاب را افزایش می دهد.
در مورد تطبیق احزاب و گروه های سیاسی با کمیسیون ماده 10 ارزیابی خود را بفرمایید؟
در حال حاضر دولت اعلام کرده است که چه جناح هایی و یا گروه های سیاسی مجوز فعالیت در انتخابات دارند اما چه نظارتی بر این فعالیت ها شده است. احزاب و گروه های سیاسی به جز احزابی که مورد تایید وزارت کشور در کمیسیون ماده 10 قرار گرفتند نیز بیانیه هایی را منتشر، لیست و اطلاعیه هایی را ارایه کردند اما دولت چه اقدامی در مقابل این اعمال آنها کرد؟ یعنی قانونی که برای احزاب نوشته شد، ضمانت اجرایی ندارد؛ حرفی زده می شود اما عمل نمی شود.
پس از تطبیق احزاب با کمیسیون ماده 10 احزاب چه اتفاقی در روند فعالیت احزاب شکل گرفت؟
در موضوع تطبیق احزاب با کمیسیون ماده 10 تعدادی از احزاب خود را با این ماده تطبیق دادند و اساسنامه خود را اصلاح کردند اما بقیه احزاب چه تکلیفی دارند و چه کسی یا نهادی تاکنون حکم ابطال پروانه فعالیت آنها را صادر کرده است و چه کسی جلوی فعالیت آنها را تاکنون گرفته است و به آنها می گویند فعالیت شما قانونی نیست. هر حزبی برای خود کار می کند و هیچ ضمانت اجرایی برای اجرای قوانین وجود ندارد. وقتی این قوانین موثر هستند که پشتوانه نظارتی و اجرایی داشته و تکلیف همه در برابر قانون مشخص شود و ما بالاخره ببینیم از 300 حزب کشور 10 حزب در چهارچوب قانون گنجیده اند و بقیه تکلیف شان روشن شود و بگویند دفترتان را ببندید و مجوز فعالیت آنها داده نشود نه اینکه این احزاب به طور غیر قانونی به فعالیت خود ادامه دهند و بیانیه صادر کنند و در انتخابات لیست ارایه دهند و هیچ کس هم مانع آنها نشود. این امر نشان دهنده آن است که با بی قانونی بهتر می توان کار کرد تا با قانونمندی.
به عنوان مثال موتلفه معتقد است که پس از تعطیلی اموال اش را به دست ولی امر مسلمین بسپارد اما می گویند شما چنین اجازه ای ندارید. حالا حزبی که به این موضوع اصلا اعتقادی ندارد به راحتی عمل می کند در حالی که ما می خواهیم خود را ضابطه مند نشان دهیم.
رویکرد دولتها در برخورد با احزاب و گروههای سیاسی چگونه توصیف می کنید؟
به نظر می رسد دولت بیشتر با احزاب بازی می کند تا اینکه برای آنها بهایی به لحاظ قانون مندی، تصمیم گیری و مشاوره قایل شود. دولت ها می خواهند کجدار و مریض با احزاب رفتار کنند تا بگویند دولت در سیاست داخلی به احزاب بها داده است؛ این بهای صوری دردی از احزاب دوا نمی کند و نه دولت احمدی نژاد که اهمیتی به احزاب نمی داد، دردی از آنها دوا کرد و میدانی برای فعالیت آنها قایل نشد.
تمام دولت ها محلی از اعراب برای فعالیت های احزاب قایل نبودند و این امر موجب می شود ما نتوانیم دولت حزبی ایجاد کنیم و افرادی که برای وزارتخانه های مختلف انتخاب می شوند از هیچ پشتوانه فکری و تشکیلاتی برخوردار نیستند و دولت ها پس از شکل گیری مجبورند از این حزب و از آن حزب قرض کنند و خود را مدیون جریان های سیاسی کنند. به نظر وضع آشفته ای است که باید تغییر کند.
نظر شما