خبرگزاری شبستان گیلان_ نوشین کریمی، حضرت امام خمینی (ره) از نیروی پویای جوانان در جهت سقوط نظام استبدادی، دفاع از میهن اسلامی و بازسازی کشور بهره فراوان گرفت و به فردای نسل جوان و کارآمدی آنان در فعالیت های متنوع و انساندوستانه امید زیادی داشت و جوانان را به منزلۀ ذخیره عزت و اقتدار کشور تلقی میکرد.
کسی که بزرگ بود و بزرگ می اندیشید حتی در وصیت نامه خود آورده است؛ «اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری، هوشیاری، تعهد، فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق میبینم، امید آن دارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد»
از کسی میگویم که آنقدر ایمان و باور به خداوند داشت که در وجودش اقیانوس آرام می نشست چرا که حتی آنجا که همه از مرگ و کنده شدن از این دنیا وحشت داریم وی می گوید:«با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم. از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد... »
چنین مرد بزرگ و کوه مقاومی را کمتر در تاریخ ملت ها سراغ داریم که خشوع در برابر پروردگار و خدمت به خلق را در کارنامه خود داشته باشد.
در سالروز ارتحال ملکوتی این رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برای پرداختن به شخصیت این روح بزرگ مصاحبه ای با حجت الاسلام «محمد محمدیان» امام جمعه سنگر انجام شده که در ادامه می خوانیم:
* مکتب حضرت امام خمینی(ره) چه بود و در سالروز رحلت ایشان باید بیشتر از همه به چه چیزی توجه کنیم؟
مکتب امام مکتبی ارزشمند و الهی بود که در آن شهدا و فرزندان روح الله خمینی با نثار جانشان توانستند این ثمره طیبه انقلاب اسلامی را به وجود آوردند.
در سالروز رحلت این بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران چه بهتر که از فتح الفتوح ها و ظفرهایی که روح الله، این مرد بزرگ با مجاهدت و تلاش خود رقم زد؛ صحبت کنیم، چرا که بعضی ها در برهه ای از این چهل سال انقلاب اسلامی به دنبال این بودند که باید برای حضرت امام خمینی(ره) مجلس ختم خط امام را بگیرند و این تعبیر را داشتند که دیگر «خمینی را باید به موزه تاریخ سپرد» در حالیکه اصلا به این توجه نداشتند که امام خمینی(ره) یک حقیقت همیشه زنده است.
امام خمینی(ره) و انقلاب او هنوز هم در زندگی مردم ما و حتی ورای این منطقه و حدود جغرافیایی ما، در کشورهای مختلفی مانند آمریکای جنوبی جاری و ساری است. در واقع باید گفت که می شود با مکتب امام خمینی(ع) یک آینده سعادتمندانه را رقم زد.
* چرا با گذشت سال ها از رحلت حضرت امام(ره) هنوز شخصیت و قیام ایشان برای ما دارای جاذبه است. این جاذبه از کجا ایجاد شده است؟
در واقع همانگونه که مقام معظم رهبری تعبیر کردند «حضرت امام خمینی(ره) یک حقیقت همیشه زنده است» و این سخن یک حقیقت محض است چرا که سخن امام، راه، فکر و نفس او هنوز هم در جامعه ما جاری و ساری است.
هنوز وقتی کلام امام خمینی(ره) را میخوانیم و میشنویم، میبینیم که گویا برای زمان حال ما صحبت میکنند و کلام ایشان برای نسل جوان ما دارای جاذبه است. جاذبه است چون مکتب او یک مکتب انسانساز بود و خیلی از متفکرین غربی در مورد این مرد بزرگ میگویند: «صدایش برای مردم ایران صدای خدا بود» و در چشم موحدین جهان خمینی(ره) کسی بود که دست خدا در عصر کنونی بر روی زمین بود.
* جوانان و نسل های پیش رو باید در مقام و منزلت امام به دنبال چه باشند؟
ما در سالگرد رحلت این مرد بزرگ باید بیشتر به این حقیقت زنده بپردازیم، شاید علت اصلی اینکه هنوز کلام و نفس امام زنده است این باشد که او کسی بود که تمام دغدغه اش این بود که می خواست رنگ و بوی خدایی بگیرد.
*امام خمینی(ره) چگونه به این جایگاه و بزرگی رسید؟
امام(ره)، انسان تکلیف و وظیفه بود. کسی بود که خداوند متعال در چشم او از همه چیز بالاتر بود، هیچ چیز را بزرگ تر از خدا نمی دید و به قدرت خدا ایمان داشت. بر قدرت خدا تکیه کرده بود و در تعبیر امیرالمومنین علی(ع) «متقیان به خدا کسانی هستند که قلب و جان و ایمانشان این است که خدای متعال بزرگ و بلند مرتبه است و این نگاه و ایمان به خدا سبب میشود که غیر از خداوند متعال همه چیز در چشم آن ها کوچک جلوه کند» و اینگونه شخصیت های بزرگ به عظمت و رحمت خدا ایمان دارند.
حضرت امام(ره) کسی بود که هم لباسی هایش در آن زمان به ایشان انتقاد می کردند که در مقابل فرعون زمان(شاه) نمی توانی بایستی. یک یتیم زاده شهر خمین که به قم آمده نمیتواند با یک حکومت ۲۵۰۰ ساله با آن همه قدرت نظامی و اطلاعاتی مقابله کند، اما نه اینکه او نگاهش الهی بود و فقط خدا را بزرگ و بلند مرتبه و هرچه مادون او بود را خار و کوچک فانی می دید، در مقابل شاه ایستاد و دیدیم که خداوند متعال چگونه این انقلاب را به پیروزی رساند.
* مکتب امام راحل به چه پایههایی استوار است و چگونه می توان به این مکتب پرداخت؟
این مکتب، مکتبی است که بر سه اصل استوار است. مکتب امام «مکتب عقلانی» بود که یک جنبه «معنویت» داشت و دیگر محورش بر «عدالت» بود.
امام انقلاب را نه بر اساس شور بلکه بر اساس شعور، تعقل و تفکر رقم زد، یعنی انقلاب اسلامی ما بر پایه تفکر شکل گرفت. امام(ره) در مقابل دشمن ایستادن را با تعقل و تفکر ایستادگی کرد. امام راحل میدانست و ایمان داشت و هر عقل سلیمی هم قبول میکند که اگر در مقابل کسی که ظالم و مستبد است نایستی و قدم به قدم عقبنشینی کنی، کسی نیست که به شما رحم کند بلکه شما را در زیر چکمه خود له خواهد کرد و چه بسا شما را مستعمره خودش می داند و به شما ظلم می کند لذا در مقابلش باید ایستاد.
* آیا امروز هم این تفکر در بین مسئولین نظام دیده می شود؟
متاسفانه بعضی از مسئولین نظام چند سال پیش مدعی این شدند که زمانه انقلابیگری گذشته و با تعقل با دنیا برخورد کردند و ثمرات این بی فکری و عدم درک درست و اندیشیدن آنان را در قضیه برجام دیدیم. با عقب نشینی ما نه تنها دشمن عقب ننشست بلکه دشمن جلی تر شد و به تعبیر مقام معظم رهبری «چیزی جزء خسارت محض برای ما نداشت» اگر چه تجربه خوبی برای نسل جدید بود.
از دیگر اقسام عقلانیتی که امام راحل رقم زد بحث «مردمسالاری دینی» و تزریق روح اعتماد به نفس بود. امام باور داشت ایرانی و مردم ایران کسانی نیستند که عاجز باشند بلکه مردمانی هستند که اگر اراده کنند و حمایت شوند، می توانند در تمام عرصهها سردمدار و جلودار باشند.
ما اکنون هم ثمره این تفکر را می بینیم زیرا هر کجا با اعتقاد به مکتب امام حرکت کردیم و در راه مکتب امام بودیم آنجا جلودار، پیروز و ظفرمند شدیم.
دومین مقوله اصلی امام مقوله «معنویت» است و چون تا انسان به آن قدرت لایتناهی وصل نباشد و در مقابل او خاضع نباشد و خشوع نکند، ممکن است در طول مسیر مبارزه، کم بیاورد. اما امام کسی بود که در عین این که در مقابل مستکبرین عالم محکم می ایستاد ولی در نیمه های شب با خدای خود خاضع بود و خاشعانه به پهنای صورت گریه می کرد.
این مرد بزرگ اخلاص و توکلش بی نظیر بود و رعایت امور اخلاقی را می کرد. امام یک انسان خودساخته بود، خود ساخته بود که توانست یک جامعه و انسان هایی همچون شهدا را بسازد و تربیت کند.
* دیگر عنصر وجودی حضرت امام(ره) که باعث اعتماد و ماندگاری این شخصیت بزرگ در بین مردم شد، چیست؟
عنصر بعدی در شخصیت امام راحل «عدالت» است، یکی از تاکیدات حضرت امام بحث عدالت و بحث رعایت مستضعفین جامعه بود. نگاه به محرومین، عدم اشرافی گری و مردمی بودن و اینکه مسئولین در دل مردم باشند. همه ثمرات انقلاب در واقع ساری و جاری شدن عدالت در جامعه است. اگر عدالت در جامعه ای باشد بعضی از این ظلمها و این فاصله های طبقاتی را نخواهیم دید.
متاسفانه چون عدهای در این نظام و در این انقلاب اعتقادی به این امر نداشتند و ندارند، هوای نفسانی هم به آنها اجازه نمیدهد راه درست را طی کنند و با گذشت بیش از چهل سال از عمر انقلاب باز شاهد بی عدالتی، فاصله های طبقاتی، ظلم ها و کم کاری ها هستیم و متاسفانه بعضی از محرومین هم در فشار اقتصادی رنج میبرند.
* کلام آخر...
این حرکت مقدس باید دوباره بازخوانی شود. صحیفه امام در چشم ما باشد و جوانان تا جایی که میتوانند دوباره این صحیفه حضرت روحالله و مکتب او را بازخوانی کنند تا اگر جایی تعلل کردیم و کمکاری شده بتوانیم اصلاح کنیم و به لطف حضرت حق نسل جوان بتواند حرکت عظیم امام را در گام دوم انقلاب به ثمر برسانند.
نظر شما