سلامت و زیستِ محیطی با عبور از کرونا دچار مشکل نمی شود

تورج شمشیری نظام معتقد است علی رغم اینکه کرونا مختصات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را تحت تاثیر خود قرار داده است اما احتمالا در مدارای نهایی با این بحران، سلامت و زیست محیطی در آینده چندان دچار مشکل نمی شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، شاید تا پیش از شیوع بیماری کووید -19 مردمان قرن بیست و یک کره زمین کمترتهدیدی را به این شکل جدی می گرفتند، اما کرونا ویروس شرایطی را برای بشر به وجود آورد که در خانه بماند و از خانه بیرون نیاید و به طور کلی ارتباط اش را از روی اضطراب و استرس با همنوعان خود محدود کند تا از این ویروس در امان بماند، آمدن کرونا دنیای امروز را به دو بخش پیش از کرونا و پس از کرونا تقسیم کرد و قطعا تبعاتی را نه تنها بر سبک زندگی و عادات بلکه بر روح و روان آدمیان برجا خواهد گذاشت و ایرانیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند «کرونا و فرهنگ جمعی ایرانیان» را با دکتر« تورج شمشیری نظام»، نویسنده و روانپزشک به گفتگو نشسته ایم که در زیر می آید:

 

 

ویروس کرونا چه تاثیری بر روان جمعی ایرانی ها گذاشته است؟

در خصوص روان جمعی ملت ها نگاه های زاویه دار زیادی وجود دارد، تفاوت عمده در نگاه روانکاوان معاصر بویژه فروید و یونگ زیربنای اصلی بحث است، اینکه فروید ناخودآگاه را عمدتا محصول تجربه های شخصی می دانست اما یونگ معتقد بود که به جز ناخودآگاه شخصی، ناخوداگاه جمعی عمدتا محصول تجربه های جمعی به ارث رسیده توسط ژنها متشکل از غرایزی چون زندگی و مرگ و گرسنگی و سیری و میل به زیبایی و کمال و حقیقت طلبی و کهن الگوهایی چون مادر و قدرت و تولد و مرگ و قهرمان در کانال اسطوره ها و نمادهای فرهنگی با زیرساختهای تمدن و فرهنگ بشری تقریبا یکسان و مشابه و روساخت های متفاوت ( فرم ماهوی شبیه و فرم شکلی متفاوت) در داستان ها و افسانه ها و ادبیات و هنر و دین به صورت تکرار شونده به منصه ظهور میرسد و رفتار و گفتار و کردار را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

 

 

یعنی ناخوداگاه جمعی محصول تجربه هایی جمعی مثلا در داستان ها و افسانه ها و ادبیات و هنر و دین به صورت تکرار شونده به منصه ظهور میرسد؟

 به بیان دیگر می توان گفت تجارب انسانها نسل به نسل به هم منتقل می شود به عنوان مثال کودکی که تازه متولد میشود، توانایی درک مادر و واکنش نشان دادن به مادر را  دارد چون اجداد او مادر را تجربه کرده اند و این ویژگی به ارث رسیده است، یا در فرهمگ ایرانیان اسطوره رستم به نماد قدرتمندی ملحق می شود، به عبارت دیگر ذهن در زمان تولد لوح سفیدی نیست بلکه منقوش شده با الگوهایی با خصلت کهن است. در واقع یونگ معتقد بود که جدا از اینکه رفتار، افکار و احساسات تمامی انسان ها تحت تاثیر ناخودآگاه فردی‌شان است، در سطحی بالاتر و عمقی تر، ناخودآگاه جمعی  یک قوم یا ملت می‌تواند احساسات آنها را تحریک و اعمال شان را کنترل کند در واقع نوعی ضمیر ناخودآگاه قومی یا ملی افراد یک قوم یا ملت را به طور ذهنی به هم پیوند می دهد و از راه تاریخ، فرهنگ و معتقدات فکری و مانند آن نسل به نسل منتقل می شود. مثلا در ناخوداگاه جمعی ما " ایثار " یک طرح واره مشترک است اگرچه ممکن است ما ایثار نکنیم ولی از خودگذشتگی را ارج می نهیم ( ارج نهادن به زحمات کادر درمان پزشکی در زمان بیماری کرونا و تبلیغ این رفتار ایثارگرانه و بی چشمداشت ) البته از انجایی که ادعای ناخوداگاه جمعی به صورت روش شناسی علمی اثبات نشده است بیشتر قابل استناد توصیفی و تفسیری است و نه علمی.در خصوص منش ملی نیز نگاههای زاویه دار زیادی وجود دارد.

 

منش ملی  را چگونه تعریف می کنید؟

منش ملی در واقع نوعی الگوی رفتاری و گفتاری و کرداری با قابلیت تعمیم به تمام ساکنان یک جغرافیایی ملی – که الزاما محدود به مرزهای سیاسی نیست- تعریف شده  که واجد جنبه های مثبت ( هنر نزد ایرانیان است و بس) و منفی ( ایرانی بازی به مفهوم قانون گریزی مثلا صورت احتکار اجناس تا فروش الکل وایتکسی و آسیب به سلامت جسم و روان مردم) است. اما خیلی بندرت پژوهشی سیستماتیک و روش مندی علمی با مبانی مفهومی و نظری از اینگونه شخصیت ملی حمایت میکند و در واقع جمعیت‌هایی با خاستگاه قومی یکسان، زمانی که در موقعیت‌های ملی متفاوت قرار می‌گیرند، منش روان‌شناختی متفاوت تا کاملاً متفاوتی را از خود بروز می‌دهند و منش ملی حاصل انباشت های تاریخی و عرفی و فرهنگی و تربیتی پیشین است که به سادگی نمی توان آن را به زمینه های معاصر تقلیل داد.

 

واکنش های متفاوت مردم  دربحران کرونا به چه مولفه هایی بر می گردد؟

در واقع با بحران کرونا، واکنش های ساکنین یک جغرافیای ملی بیشتر از انکه به شخصیت ملی مرتبط باشد به ویژگی های شخصیتی و روانشناختی فردی و داشتن مهارت های چون تاب اوری و حل مساله و هوش هیجانی و مولفه های حمایتی فردی و ملی مرتبط می شود؛ اما این دو موضوع و عدم حمایت روش شناسی علمی از آنها، منافاتی با اتحاد و همدلی ملی در برابر بحران ها ندارد و تشویق و ترغیب خودجوش مردمی برای رعایت بهداشت و قرنطینه خانگی و کمک های خودش مردمی در تهیه وسایل و ماسک یا داروها در گرفتن ضرب آهنگ استرس و بحران کرونا تاثیرات موثری میتواند از خود نشان دهد.

 

در شرایط فراگیری بحران کرونا چگونه می توان از اضطراب به دور ماند؟

تجربه قرنطینه در دنیای معاصر، تجربه منحصر به فردی است که به دلیل نا آشنایی با مختصات و محدودیت های اعمال شده و روش های مدارا و مدیریت فردی و جمعی آن، مسایل مختلفی را رقم خواهد زد به بیان دیگر در جامعه ایرانی که واژگان دورکاری و دورتعاملی به بلوغ اجتماعی و فردی نرسیده است و شاکله اصلی تعاملات اقتصادی و فرهنگی و عاطفی و ورزشی و اوقات فراغت به مفاهیم جمعی برون گرایانه ملحق می شود قرنطینه احتمالا سطوح اختلالات بهداشت جسم و روان را در جامعه معاصر ایرانی که به دلایل زیاد از بار افسردگی و اضطراب تصاعدی هم برخوردار است افزون تر خواهد کرد و بویژه در همراهی با نقایص در مهارت هایی چون حل مساله و تاب آوری با چاشنی مشکلات اقتصادی، روند آسیب رسان  تشدید خواهد شد و باعث رشد آماری افت های اجتماعی عدیده مانند طلاق و اعتیاد و خودکشی میگردد.

 

تعطیلی بسیاری از کسب و کارها در این شرایط موجب خانه نشینی اجباری بسیاری از مردم و مشکلات اقتصادی برای انها شده است، چگونه می شود به این افراد به لحاظ  روحی کمک کرد تا دچار افسردگی نشوند؟

مهارت مدیریت و مدارا با بحران ها، نیازمند اموزش از دوران کودکی است که چندان اهتمامی به آن نمی شود، اما دو قاعده مهم در این خصوص وجود دارد اول اینکه یکسری واکنش های روانی و جسمانی به بحران سلامت کرونا مانند غم و ترس و اضطراب و سردرد و گرفتگی عضلات و مشکلات گوارشی به شرط انکه اختلال شغلی و اجتماعی و روانشناختی ایجاد نکند واکنش نرمال به استرس تلقی شده و به هیج وجه نباید با برچسب شخصیتی ضعف نفس همراه شود و به اصطلاح شخص در جنگ شروع نشده به خود ببازد و دوم اینکه رعایت دستورالعمل های بهداشتی و پیگیری اخبار از کانال های مطمئن و نه اخبار زرد پیگیری شود.

 

آیا با پرداختن به برنامه های مفرح و شاد در خانه و برنامه های آموزشی می توان به حفظ سلامت روانی جامعه کمک کرد؟

در این شرایط انجام تنفس های عمیق، آرام سازی عضلانی، ورزش، پرکردن مناسب و خلاقانه اوقات فراغت و ارتباطات همدلانه و دعا و نیایش مفید خواهد بود و اگر بسته های معیشتی موثر بویژه به اقشار دهک های پایین جامعه داده شود قدرت مدارا با این شرایط ارتقا پیدا می کند.

 

برخی می گویند زندگی انسان های امروز را می توان به دو بخش پیش و  پس از کرونا تقسیم کرد، آیا روان ما همان روان پیش از شیوع کروناست ؟ با تغییرات پیش آمده  در سبک زندگی مان باید چگونه کنار بیاییم؟

اینکه کرونا در آینده چه بر سر روان آدمیان می اورد و آیا میتوان دوران روان پیشا و پساکرونایی تعریف کرد و سخن گفتن از اینکه این بحران سلامت دارای چنان وزنی برای تغییر و تعدیل جهان بینی و شخصیت افراد و جامعه است، علی رغم اینکه مختصات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را تحت تاثیر خود قرار داده است کمی زودهنگام و در واقع ساده سازی فرایندهای پیچیده روانشناختی و جامعه شناختی و انسان شناختی است بویژه اینکه انسان با حافظه ضعیف تاریخی خود و فراموشی پیشگستر و پس گستر در این خصوص، احتمالا در مدارای نهایی با این بحران سلامت و زیست محیطی چندان دچار مشکل در آینده نخواهد شد.

کد خبر 918358

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha