«حجت الاسلام و المسلمین حسین انصاریان» نویسنده کتاب «تفسیر حکیم» و مولف «ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻭ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ» در گفتگو با خبرگزاری شبستان در بوشهر، با مطرح کردن موضوع کاری برای طلوع توجه قلبی به خداوند، اظهارکرد: معراج یک بار اتفاق افتاده، آن هم برای محبوب ترین عبدش؛ حضرت محمد مصطفی (ص)، که از طریق سیدالمرسلین بالاترین خبرهای معنوی را از معراج و از ناحیه ستارالعیوب؛ به زمین آورد.
مولف کتاب «ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﻣﻌﺎﺭﻑ» در ادامه افزود: خداوند متعال گفته؛ عیش گوار در دنیا، زندگی کسی است، که آن کس که دارنده زندگی گوار و پاک از توجه قلبی به من و از یاد من و از لحاظ کردن من در تمام امور زندگی، خسته و کسل نمی شود. چون کسی که از توجه قلبی به من و از یاد من خسته بشود؛ او را دنبال نمی کنم.
حجت الاسلام انصاریان با بیان اینکه زندگی به رنگ خدا یک خوشی خاص و لذت ویژه را به همراه آن است، تصریح کرد: زندگی بدون توجه قلبی به وجود رب منان، به عیش نرسد. یقین بدانید که بدون خداوند سبحان، خوشی برای انسان به وجود نمی آید.
سه نور مطلع الفجر کدامند؟
وی با اظهار اینکه انسان باید قدر مطلع الفجر خودش را بشناسد و شاکر این داده های الهی باشد، گفت: سه نوری که از مطلع الفجر وجودی انسان طلوع کند، انسان را به رشد و تزکیه می رساند و راهش به سوی رضای حق، لقای حق و جنت حق؛ باز می شود و می شود یک موجود عرشی. و بلعکس به قول حضرت امیرالمومنین امام علی (ع) می فرماید: که اگر انسان نگذاشت این سه نور از مطلع الفجر وجودش طلوع کند، مثل یک مرده متحرک و ظلمانی بین زنده ها است و این مرده متحرک، قبرش؛ بدنش است.
نویسنده کتاب «اخلاق و تربیت» با اشاره به اینکه نور ایمان، نور هجرت و نور جهاد؛ سه نور مطلع الفجر است و این سه در آیه 218 سوره بقره مطرح است، تصریح کرد: خورشید ایمان و حقانیت از وجود مطلع الفجر امیرالمومنین امام علی (ع) طلوع کرد و وجود کیفیتی حضرت را فقط خدا و رسول خدا و اهل بیت (ع) و آل علی می دانند.
خورشید ایمان از وجود علی (ع) کامل طلوع کرده است
این استاد حوزه و دانشگاه با عنوان اینکه نور ایمان یعنی کسی هیچ گناهی مرتکب نمی شود و نور هجرت یعنی هجرت از دارالکفر به دارالایمان است و همچنین نور جهاد به معنای کوشش همه جانبه زبانی، علمی، قلمی، جانی، قدمی و مالی برای پروردگار است، اظهار کرد: خورشید ایمان از وجود علی (ع) کامل کامل طلوع کرده است.
وی با ابراز اینکه آدمی که در خودش بماند، متعفن می شود، اظهار کرد: حضرت حیدر کرار امام علی (ع) مدام با هجرت از خودش، در حال گذر از خودش بود. نور هجرت در عرصه عدم خود خواستن؛ در وجود اولین پیشوای شیعیان حضرت امیرالمومنین امام علی ابن ابیطالب (ع) بود. لذا این ویژگی عدم خود خواستن و حرکت و هجرت موجب آن می شود که آب رودخانه هیچگاه بد بو نمی شود.
حضرت علی (ع) دریای بی ساحل ایمان و هجرت و جهاد است
حجت السلام انصاریان با تصریح بر اینکه نور جهاد در تمامی زندگی حضرت امیرالمومنین امام علی (ع) تبلور داشت، بیان کرد: حضرت علی (ع) دریای بی ساحل ایمان و هجرت و جهاد است.
ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﻣﺒﻴﻦ ﻭ ﻣﻔﺴﺮ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺠﻴﺪ ﺍﺳﺖ
مولف «ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻭ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ» عنوان کرد: ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻋﻠﺘﺶ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺍﻳﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻧﺪﮐﻲ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﻣﻴﺮﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻣﻠﮑﻮﺗﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﻣﺒﻴﻦ ﻭ ﻣﻔﺴﺮ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺠﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺷﻴﻌﻪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﺎﻃﻖ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺯﻣﺎﻧﺸﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ «ﺫﻟﮏ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﻓﺎﺳﺘﻨﻄﻘﻮﻩ» ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﺗﺎ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻭ ﻟﻄﺎﺋﻒ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﺍﺗﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﮐﻨﺪ «ﻭﻟﻦ ﻳﻨﻄﻖ» ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﺘﺎﺑﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ. «ﻭﻟﮑﻦ ﺍﺧﺒﺮﮐﻢ ﻋﻨﻪ» ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﻨﻢ. ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺮﻑ ﻣﻲﺯﻧﻢ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺮﻑ ﻣﻲﺯﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻋﻈﻤﺖ ﻭﺟﻮﺩﻱ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ.
عیادت حبیب خدا از جوان یهودی
نویسنده کتاب «اخلاق و تربیت» به اهمیت توبه و چگونگی پذیرش توبه پرداخت و گفت: ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺟﻮﺍﻧﻰ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺯﻳﺎﺩ ﺧﺪﻣﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ص) ﻣﻰ ﺭﺳﻴﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺳﺒﻚ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺭﺟﺎﻉ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ، ﻭ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﻭ ﮔﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﺗﻮﺳّﻂ ﺍﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺑﻪ ﺍﻳﻞ ﻭ ﺗﺒﺎﺭﺵ ﻣﻰ ﻧﻮﺷﺖ. ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻯ ﻧﻴﺎﻣﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪ، ﺷﺨﺼﻰ ﮔﻔﺖ: ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﻣﻬﻠﻜﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻬﻠﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺭﺳﻮﻝ ﺣﻖ (ص) ﺑﺎ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﻋﻴﺎﺩﺗﺶ ﺭﻓﺖ، ﺍﺯ ﻛﺮﺍﻣﺎﺕ ﺣﺒﻴﺐ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛﺴﻰ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﻰ ﺯﺩ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻃﺮﻑ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ، ﺟﻮﺍﻥ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻧﺪ، ﭼﺸﻢ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻟﺒّﻴﻚ ﻳﺎ ﺍﺑﺎﺍﻟﻘﺎﺳﻢ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻪ ﻭﺣﺪﺍﻧﻴﺖ ﺣﻖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺪﻩ، ﺟﻮﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﭘﺪﺭ ﭼﻴﺰﻯ ﻧﮕﻔﺖ.
وی در ادامه افزود: ﺣﻀﺮﺕ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ، ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﺳﻜﻮﺕ ﻛﺮﺩ؛ پیامبر اسلام (ص) برای ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ، ﺑﺎﺯ ﺟﻮﺍﻧﻚ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺧﻴﺮﻩ ﺷﺪ؛ ﺣﻀﺮﺕ محمد مصطفی (ص) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻴﻞ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﮕﻮ، ﻣﻴﻞ ﻧﺪﺍﺭﻯ ﻧﮕﻮ، ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﺣﺪﺍﻧﻴّﺖ ﺣﻖ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اعظم (ص) ﮔﻮﺍﻫﻰ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﺮﺩ؛ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﺎﺭﻯ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﺴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻛﻔﻦ ﻛﻨﻴﺪ، ﺳﭙﺲ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﮕﺰﺍﺭﻡ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ
ﺷﺪﻧﺪ، حضرت ﻣﺮﺗﺐ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻳﻚ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨّﻢ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩ.
نظر شما