به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، مدیر دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری امور استانهای حوزه هنری کشور که به عنوان مدرس کارگاه آموزشی «تدوین خاطرات شفاهی» به یاسوج دعوت شده بود گفت: کهگیلویه و بویراحمد جزء استانهایی است که در ۸ سال دفاع مقدس بیشترین شهید را به نسبت جمعیتش برای دفاع از میهن تقدیم کرد، با این حال هر آنچه از نام این استان و رشادتهای فرزندانش گفته میشود شفاهی است، اما در کتابهایی که از دفاع مقدس منتشر شده کمتر نامی از فرزندان این استان است. البته دلایل زیادی برای این گمنامی مطرح میشود، اما مهمترین دلیل این است که استان تا سالها سازمان رزم مستقلی نداشته و فرزندان این استان از طریق استانهای دیگر به جبهههای غرب و جنوب اعزام میشدند.
محمد قاسمیپور با بیان اینکه 31 سال از پایان جنگ تحمیلی میگذرد و بسیاری از اطلاعاتی که محرمانه بوده اند حالا دیگر قابل انتشار شده اند گفت: هر کس هر کجای این سرزمین پهناور در پستی بوده و نبوده اما در دفاع از کشور نقشی داشته حالا میتواند راویتکننده بخشی از اتفاقات آن روزها باشد البته گذشت ۳۱ سال کمی اوضاع را دشوار کرده زیرا برخی از شاهدان شهید شده اند و برخی نیز زخمی و با کوله باری از ترکش به خانه برگشته اند. ترکشهایی که هر چه زمان میگذرد انگار چالاکتر از گذشته در بدن میزبان حرکت میکنند.
وی اظهار داشت: برخی خاطرات نیز تحت تاثیر امواج شیمیایی و گذر زمان در ذهن راویان کمرنگ شده و بیرون کشیدن این خاطرات دشوار شده و از سویی راستیآزمایی آنها برای ثبت در تاریخ هم یک مسئله است و همه این موارد باعث شده که این سالها زمان طلایی گردآوری خاطرات شفاهی باشد.
قاسمیپور اظهار داشت: با این حال چندین دستگاه در کشور مسئولیت جمع آوری خاطرات را به عهده گرفته اند. خاطراتی که علاوه بر اینکه خود برگی از تاریخ معاصر این سرزمین هستند، سرشار از نکاتی است که میتواند دستمایه ساخت هزاران فیلم و نوشتن هزاران کتاب باشد.
انقلاب و دفاع مقدس تاریخساز بود
مدیر دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری امور استانهای حوزه هنری درباره چرایی ورود به تاریخ شفاهی دفاع مقدس میگوید: ضرورت دارد خاطرات و فرهنگ دوران دفاع مقدس را از وجوه مختلف نگاه کنیم، از هر زاویه ای که به موضوع بنگریم چه از بُعد جامعهشناسی، تاریخی، روانشناسی، مباحث تعلیمی و مشاوره ای ثبت و ضبط خاطرات، ظرفیت بزرگی است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.
قاسمیپور افزود: انقلاب و هشت سال دفاع مقدس دو رویداد تاریخساز بودند و مردم هم در این رویدادها نقش آفرینان اصلی بوده اند و حیف است که به سادگی از کنار آنها عبور کنیم.
وی ادامه داد: از ابتدای دهه ۷۰، ثبت، ضبط و تدوین تاریخ شفاهی در حوزه هنری جدی گرفته شد و از ابتدای دهه ۹۰ نیز در مراکز استانی حوزه هنری تدوین تاریخ شفاهی با رویکردهای اقلیمی و منطقهای جدیتر شد.
قاسمیپور افزود: رویکرد ما در استانها این است که از الگوی پایتخت و آن چیزی که در خاطرهنگاریهای پایتخت معمول و مرسوم است استفاده نشود و بر اساس شرایط فرهنگی و منطقه ای جغرافیایی و اقلیمی اقدام به ثبت و ضبط خاطرات شود.
وی ادامه داد: محققان و پژوهشگران علاقهمند و دل سوخته ای در استانها پیدا شده و ظرفیت قابل قبول نیروی انسانی در مراکز استانها شکل گرفته است.
قاسیپور تاکید کرد: در ادبیات پایداری کمیتگرا نیستیم، بهدنبال کیفیت هستیم و ثبت و ضبط خاطرات نیازمند کاری بلندمدت است، تا جایی که حافظهها یاری میکند باید تاریخ جنگ و انقلاب مستندنگاری شود.
وی گفت: هنوز حجم کارِ انجام نشده هم بسیار است، اما با این حال کارهای خوبی هم انجام شده و امیدوار کننده است.
جنگ و انقلاب باید با رویکرد زندگی محور ثبت شوند
اما یکی از انتقاداتی که گاهی به کتابها و تالیفات حوزه ادبیات پایداری میشود، روایتهای صرفا جنگی از زندگی آدمهای بزرگی است که جنگ بر همه ابعاد زندگی آنها تاثیر گذاشته، اما همه زندگیشان نبوده است.
موضوعی که مدیر دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری امور استانهای حوزه هنری در رد آن میگوید: از سال ۹۰ در سیاستگذاریها، دستورالعملها و کلاسهای آموزشی تاکید داریم، جنگ و انقلاب باید با رویکرد زندگیمحور ثبت شوند. ما به زندگی آدمهایی که به جنگ رفته اند از قبل و حین و پس از جنگ نیاز داریم. محور اصلی کارهای ما سبک و شیوه زندگی اسلامی- ایرانی است.
قاسمیپور گفت: جنگ با همه زشتیهایش وقتی به ما تحمیل شد مانع زندگی عادی نشد. زندگی در وجوه مختلف ادامه پیدا کرد و همه پشتیبانی کردند، پس به همان اندازه که خط مقدم مهم است پشت خاکریز هم اهمیت دارد و معتقدیم باید همه لایهها دیده شوند.
دفاع ما چون مردمی بود مقدس شد
اما نقد دیگری که گاها به کتابهای حوزه ادبیات پایداری میشود این است که آنچنان که باید و لازم است به زشتیهای پدیده جنگ اشاره ندارند. این هم موضوعی است که قاسمیپور در تبیین آن گفت: هیچ ملتی به جنگ تقدس نمیدهد زیرا ذات جنگ زشت، غیر قابل تحمل و غیر انسانی است. جنگ به ما تحمیل شد و سر راه زندگی ما قرار گرفت و واکنش ما دفاع بود.
وی ادامه داد: بسیاری از آدمهایی که به جنگ رفتند یک سال قبل از آن نه نیروی مسلح بودند و نه کسب و کار نظامی داشتند بلکه مردم عادی بودند که زندگی عادی خود را داشتند. جوانانی که حتی در جبهه با کشمش و گردوی که از خانه همراه داشتند ارتزاق میکردند. باید این مسائل به خوبی روایت شوند. این وجوه جنگ مقدس است.
قاسمیپور افزود: هر جا مردم نقشآفرینی کنند مقدس میشود. دفاع ما هم مردمی بود مقدس شد. ادبیات ما ادبیات جنگ نیست ما روایتکننده دفاع مردمی هستیم.
وی ادامه داد: ما زندگی سربازانی را روایت میکنیم که با کفش خود به جنگ میروند و با پول خود از جبهه برمیگردند، این سختیها هنوز به خوبی روایت نشده اما آنچه انجام شده صداقت آدمهایی را نشان میدهد که کسب و کارشان را رها کردهاند و برای دفاع رفته اند. جنبههای الگو اینها هستند تقدس را از این میگیرد آدمهایی که بدون بخشنامه، دلی و اعتقادی به جنگ رفته اند.
برای بازیابی اطلاعات پشت خاکریزها دیر نیست
یکی دیگر از انتقاداتی که به ادبیات پایداری وارد است نادیده گرفتن نقش همه استانها در خلق این حماسه است.
قاسمی پور اما گفت: دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد، مثلا بسیاری از استانها درگیر جنگ بوده اند و وقتی سراغشان میرویم میگویند جنگ به در خانه ما آمده و ما دفاع کرده ایم پس کار خاصی انجام نداده ایم و یا میگویند حرف زدن از آن روزها ریاست.
وی ادامه داد: برخی از استانها نیز سازمانهای رزم مستقل نداشته اند و از طریق استانهای دیگر اعزام شده اند و برای همین هم کمتر نامشان در اسناد هست، اما برای اینکه همه روایتها گردآوری شوند دیر نیست و استانها با هم فاصله دو تا سه ساله ای در این زمینه دارند و قابل جبران است.
وی بر این باور است بسیاری از خلقیات و انگیزههای پشت جبهه ناشناس مانده اما آنچه در پشت جبههها اتفاق افتاده هنوز هم قابل بازیافت است.
برای تنهایی افراد ارزش و قیمت میگذاریم
در پایان وی به کتاب «این جمعه تعطیل نیست» که بر اساس خاطرات رمضان جمعهنژاد نوشته شده، اشاره کرد و گفت: در ادبیات پایداری گاهی ما وظیفه تیمارداری برگشتگان از جنگ را بر عهده میگیریم. بسیاری از کارهایی که انجام میشود به لحاظ روحیه بخشی بسیار موثر هستند و کسانی که مورد توجه قرار میگیرند بارقه امید و روحیه پیدا میکنند و احیا میشوند.
قاسمیپور تاکید کرد: در ادبیات پایداری برای تنهاییها و بیطرفداریهای افراد، ارزش و قیمت میگذاریم و این خود نوعی مددکاری اجتماعی است که وظیفه سازمانهای دیگری است که کمکاری کردهاند.
نظر شما