خبرگزاری شبستان _رشت، مهری شیرمحمدی؛ قرار است مناره ای که بعد از زلزله تابستان ۱۳۶۸ کج شده، همانند زمانی که «پاول یاکویچ» نقاشی آن را در دوره قاجار کشیده بود، آزاد شود با حذف الحاقات پیرامون آن. از نیم طبقه بخش زنانه گرفته تا اتاقکی که چاه موسوم به امام زمان را از حریم شبستان مسجد جدا کرده است. این را پیمانکار مرمت «مسجد صفی» خبر داده است.
مسجدی که اگرچه تاکنون گفته میشد قدمت آن به دوره صفویه می رسد، ولی گمانه زنی های باستان شناسی در شبستان مسجد نشان داد، قدمت بنای نخست آن بسیار قدیمی تر و به اوایل دوره اسلامی و سلجوقیان می رسد.
مسجدی در دل بازار که اگرچه ستون های گج بری و محراب زیبای آن دست نخورده باقی مانده، اما فضای بیرونی آن اصالت دوره صفوی را ندارد و زیر بار مراکز تجاری، مغازه ها و تابلوهای تبلیغاتی سردرب مغازه ها به حد خفگی رسیده است.
مقایسه حال و روز فعلی این مسجد تاریخی با نقاشی که «پاول یاکویچ پیاستسکی»، پزشک، نقاش و جهانگردی که به سال ۱۸۹۵ میلادی تصویر آن را کشیده، نشان می دهد چه تغییرات زیادی در پیرامون مسجد رخ داده است. از مقایسه این نقاشی -که اکنون در «موزه آرمیتاژ» روسیه نگهدای می شود- می توان میزان تغییرات را فهمید؛ نه از ارسی های بزرگ مسجد خبریست و نه سقف سفال پوش جلوه دارد.
مناره کم ارتفاع مسجد نیز در اثر افزایش نیم طبقه بخش زنانه، وضوخانه و ساخت مغازه در جوار آن پیدا نیست. تنها بخش کوچکی از آن در نیم طبقه زنانه پیداست که تزئینات آجری آن یاداور آجرچینی های دوره سلجوقی است و کجی مناره را هم می توان در بخش بانوان بهخوبی دید.
«مسجد صفی»، «سیفیده مسجد» دیگر نام های این مسجد است، اما از زمانیکه شاه عباس صفوی به فرزند و ولیعهد خود بدگمان شده و دستور قتل وی را در حوالی آبگیر و چاه این مسجد صادر کرد، «مسجد شهیدیه» نیز به دیگر نام ها اضافه شد.
اردیبهشت ماه سال جاری بود که خبر گمانه زنی مسجد صفی رشت منتشر شد و حالا مدتی است مرمت این مسجد تاریخی با تاکیدات آیت الله رودباری، امام جماعت پیشین این مسجدو با نظارت اداره کل میراث فرهنگی گیلان و اعتبار تخصیص یافته از سوی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در حال اجراست.
اگرچه درب مسجد این روزها بهخاطر مرمت کاملا بسته است، ولی با هماهنگی های انجام شده با اداره کل میراث فرهنگی گیلان، امکان بازدید برایم میسر شد. از درب کوچه ای که روبروی منزل پروفسور اکبرزاده است، وارد می شوم. سفال های سقف را برچیده و در گوشه حیاط دپو کرده اند. الوارهای بلند برای تعویض لمبه های سقف در جای جای حیاط مسجد و شبستان دپو شده، کارگران مشغول کارند و پیمانکاری که وظیفه مرمت کاشیکاریهای زیرسقف و گچبریهای ستونها و دور محراب را عهده دار است، مشغول تصویربرداری و مستندسازی است.
او بیان میکند: پس از تصویربرداری و شماره گذاری، هر کاشی از محل نصب خود جدا شده و پس از مرمت و تعویض لمبه های سقف دوباره در محل اصلی خود قرار می گیرد.
از برگزاری نخستین انتخابات انجمن شهر به تاریخ ۱۹ خرداد ۱۲۸۶ خورشیدی که در این مسجد برگزار شد، بگذریم، این مسجد حوادث تاریخی دیگری را هم لابه لای خشت های خود مدفون دارد؛ از بیتوته کردن جدشاهان صفوی تا کشته شدن شاهزاده صفی.
«منوچهر ستوده» نوشته بود که این مسجد، محل بیتوته «شیخ صفی الدین اردبیلی»، جد شاهان صفوی بود و سالها بعد «شاه اسماعیل صفوی»، بنیانگذار این سلسله از اردبیل فرار کرده و مدتی در جوار همین مسجد و در خانه جواهرفروشی پنهان میشود، تا آن زمان این مسجد تاریخی، «سیفیده مسجد» خوانده میشد.
از زمانی که به سال ۱۰۲۳ قمری دسیسه گران به شاه عباس صفوی خبر دادند که ولیعهدش صفی میرزا توطئههایی دارد، «شاه عباس»، دستور قتل «صفی میرزا» را در محرم ۱۰۲۴ قمری در رشت صادر کرد. چندی بعد که بیگناهی مقتول به اثبات رسید، برای اینکه نام پسر را جاوید سازد، دستور داد محلی را که شاهزاده در آنجا کشته شده بود، محصور و در آنجا بقعهای ساخته و شهیدیه نام نهادند و آنجا را پناهگاه مقصران و مجرمان ساخت.
برای نگهداری «شهیدیه» و دستگیری از فقرا و تنگدستان در آن محل نیز موقوفاتی تعیین کرد و «میرزا حسنعلی» نامی از عرفای اصفهانی را متولی و نگهبان بقعه کرد.
چاهی که در این مسجد معروف به چاه صاحب الزمان است، در حقیقت چاهی است که شیخ صفی الدین اردبیلی (جد شاهان صفوی) آن را کنده و بر اساس روایتهای محلی: «شیخ صفی الدین اردبیلی به سبب قرابت با تاج الدین ابراهیم ملقب به شیخ زاهد گیلانی، به گیلان آمد و شد داشت. در این محل چاهی کند، خانقاهی ساخت و چله نشست.» (از آستارا تا استرآباد جلد ۱، صص : ۲۸۳ تا۲۸۵)
از کتیبه کوچک وسط محراب می توان فهمید که مسجد یکبار در سال ۱۳۴۴ مرمت شده است. گچبری های ستون های شبستان مسجد و دورتا دور محراب و کاشیکاری های آن به همان زیبایی است که ستوده در کتابش توصیف کرده است:« بنای اصلی مسجد به طول ۲۳ و عرض ۱۱ متر است. سه فیلیپا از شرق به غرب در وسط بناست که دو تای آنها گچ بری دارد. محراب مسجد، سراسر گچ بری است و اطراف آن کاشیکاری که بر کاشیها «بسمله و انما یعمر مساجد الله من آمن بالله تا فادخلوها بسلام امنین» و در گچ بری ها، انما یعمر مساجد الله الی آخر الایه و آیه الکرسی تا «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من» گج بری شده است.
در وسط محراب سنه ۱۲۴۴ و زیر آن بسمله و از دو طرف «انا فتحنا لک فتحا مبینا» و وسط«افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» گچ بری شده است. حاشیه زیر طاق مسجد کاشیکاری است و بر کاشیها شکیات «جناب مجتهد العصر و الزمانی حاجی سید محمد باقر» نوشته شده است.
در سمت جنوب شش پنجره قدیمی و ۲ در به انبار و آبدارخانه است. در سمت جنوب شش پنجره قدیمی است بر هلال سردر ورودی مسجد بسمله سبحان الذی تا المسجد القصی و ولایه علی بن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. عمل احمد ولد مرحوم حاجی یوسف کاشی ساز ۱۳۴۴.»(همان: ص۲۸۶)
گوشه محراب گنجه کوچکی است که کف آن کاشیهای قدیمی آبی رنگ دیده می شود. از بینظمی کاشی های چیده شده می توان فهمید که این کاشی ها متعلق به دیگر بخش های مسجد بوده است.
معاون اداره کل میراث فرهنگی گیلان با اشاره به گمانه زنی های باستان شناسی در شبستان این مسجد در اردیبهشت ماه سال جاری، ابراز کرد: پس از گمانه زنی های اولیه، برنامه دقیق کاوش نگارش و برای بررسی بیشتر به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال شده است.
ولی جهانی با بیان اینکه اعتبار لازم برای مرمت مسجد تاریخی صفی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی انجام می شود افزود: با تخصیص اعتبار اولیه، کار مرمت با نظارت اداره کل میراث فرهنگی گیلان در حال انجام است و به زودی الحاقات مسجد حذف می گردد.
وی با اشاره به اینکه در گذشته بیشتر مساجد گیلان، مناره منفرد از سازه اصلی داشتند، ابراز کرد: مناره مسجد صفی تنها مناره بهجامانده از مساجد تاریخی است که در زلزله سال ۶۸ از محور اصلی خود منحرف و کج شده است.
جهانی همچنین گفت: برای آزادسازی مناره مسجد صفی، نیم طبقه بخش زنانه و شبکه های چوبی آن، اتاقک اضافه شده در شبستان که چاه آب در آن قرار دارد، حذف می شود. لمبه های چوبی سقف تعویض شده و پس از اجرای سربندی، سقف سفال پوش می گردد.
درب مناره مسجد، از اتاقکی است که چاه آب در آن قرار دارد. خادم مسجد درب مناره را می گشاید و یادآور می شود علاوه بر تاریکی، پله های مناره بسیار خطرناک است. با این حال وسوسه نزدیک شدن به آسمان- که گویا در خاطره ناخوداگاه ما جایگاه معبود است- مرا به سمت پله های مارپیچ هدایت می کند. پله های مناره مرتفع و هرچه به بالا می رود، از عرض آن کاسته می شود. در انتهای مناره نوری از ماذنه، فضای تاریک مناره را روشن می کند. نوری از اندیشه و عرفان ایرانی.
نظر شما