خبرگزاری شبستان: اولین و قدیمی ترین شعری که به اشعار تعزیه نامه ها شبیه است، در دیوان صباحی بیگدلی ثبت است. این قطعه 13 بیت دارد که در مرثیه حضرت علی اصغر سروده شده است و مرحوم حسین پرتو بیضایی، مصحح دیوان صباحی بیگدلی در مورد این شعر گفته که شاعر، آن را در بدایت شاعری و شاید ایام کودکی سروده است. این مساله حاکی از عوامانه بودن شعر مذکور است.
قطعیت نداشتن وجود تعزیه در دوره صفویه
در میان روایت های شفاهی و غیرقابل اعتماد وجود تعزیه نامه از عهد کریم خان زند است، بدین ترتیب به صورت نامطمئن می توان تعزیه را تا اواخر نیمه دوم قرن دوازدهم پیش برد اما جهت اثبات وجود تعزیه خوانی در عصر صفوی مدرکی در دست نیست، به عکس در جهت منفی و برای نقی آن قرینه های قوی در دست است.
یکی از بیگانگانی که سالیان دراز در اوج اعتلای عصر صفوی در ایران می زیست و بسیار هوشمند و دقیق نظر بود، شوالیه شاردن معروف است که نتیجه مشاهدات، دیده ها و شنیده های خود در ایران را در سفرنامه چهارجلدی برای ما به جای گذاشته است. در این کتابها هیچ اثری و اشاره ای از تعزیه به چشم نمی خورد و این خود گواه است که در عصر صفوی تعزیه خوانی وجود نداشته است زیرا شاردن که با تیزبینی به جزئیات پرداخته و حتی تشریفات مراسم محرم را در کتاب خویش آورده و به تشریح دسته های سینه زنی در اصفهان پرداخته است، امکان ندارد که مجلس تعزیه خوانی بییند و از آن در کتاب خود یاد نکند.
از یک سو تا اواخر قرن هفدهم میلادی تعزیه در ایران وجود نداشته است و از سوی دیگر بنابر مدارک موجود دیده می شود که در نهمین دهه قرن هجدهم یک تن از غربیان شاهد نمایش صحنه های واقعه کربلا در ایران بوده است، بنابراین چنین جهش عظیمی که مجالس روضه خوانی و دسته های سینه زنی را به صحنه نمایش واقعه کربلا بدل کرده باید در قرن هجدهم صورت وقوع یافته و در آغاز قرن نوزدهم به اوج کمال خود رسیده باشد.
سفر ایرانیان به غرب
پیش از جنگ های صلیبی و پس از آن ایرانیان همواره به اقطار دنیای متمدن بلکه جهان شناخته شده سفر کرده اند. مردم ایران از دو راه امپراطوری عثمانی و روسیه که زودتر و آسانتر بود، به اروپا راه یافتند و زبان و ادبیات فارسی به همت همین مردم تا اعماق شبه جزیره بالکان تا رومانی، مجارستان و یوگسلاوی نفوذ کرد.
نمایش های دینی رکن اساسی تئاتر اروپایی
بی شک ایرانیان در همین روزگاران در ضمن سفر به کشورهای عیسوی مذهب می دیدند که مسیحیان مومن و معتقد از سر اخلاص و ایمان برای محکم ساختن اعتقاد مردم، سرگذشت مقدسان دین خود را مجسم می کنند و نمایش های دینی برپا می دارند، در حقیقت یکی از پایه های تئاتر اروپایی در قرن جدید بلکه رکن اساسی آن همین نمایش ها بود.
تجسم قصه های دینی و فداکاری پر پرده و به صورت نقاشی
در اروپای قرون وسطی و دوره رنسانس نخست نقاشان کوشیدند تا مناظر گوناگون کارهای اعجاب آمیز مقدسات دین مسیح و خوارق عادت حواریون را مجسم کنند. در تمام دنیای اسلام به جز ایران، کشیدن تصویر خیالی اولیای دین و حتی بزرگان مذهبی امری مذموم است. هنوز در ایران در بیشتر شهرها و روستاها کسانی هستند که پرده هایی را که در آن صورت قصه های دینی و فداکاری های شهیدان کربلا مجسم شده است با خود دارند و با زبان آوری و گرم سخنی آن سرگذشت ها را برای مردم نقل می کنند.
سنت صحنه آرایی و جان دار ساختن حوادث کربلا در فاصله قرن هفدهم و هجدهم میلادی در سالهای پیش از انقلاب کبیر فرانسه به صورت فکری از غرب به ایران آمد و ظاهراً مردم شمال ایران که کمتر تعصب داشتند، نخست در گوشه و کنار، این صحنه ها را مجسم کردند. نتیجه بسیار عالی بود و مردم از آن به گرمی استقبال کردند و کم کم صحنه های بسیار ساده به صحنه های بزرگتر و باشکوه تر مبدل شد.
تعزیه نوعی بازآفرینی است و تقلید صددرصد از غرب نیست
وقتی گفته می شود که بنای تعزیه بر نمایش مذهبی قرون وسطای مغرب زمین قرار گرفته، مقصود این نیست که تعزیه خوانی ما تقلید بی چون و چرا از تئاتر مذهبی غرب است. مایه ها و عناصر تعزیه از هزار سال پیشتر آماده شده بود. جزئیات واقعه کربلا در کتابهای مفصل مقاتل و کتب تاریخی از جمله ناسخ التواریخ شرح داده شده است و همین ها منابع تعزیه محسوب می شوند.
ایمان و عشق آتشین مردم، محرکی برای پیشرفت تعزیه
در حقیقت عاملی که در پیشرفت تعزیه و دل دادن مردم به آن و معتبر و درست جلوه دادن وقایع تاثیر داشته، همان ایمان مردم و عشق آتشین و صحبت پایان ناپذیر آنها به امامان و اعضای خاندان رسالت خاصه شهیدان کربلا بوده است. این سرمایه ایمان بود که هر عیبی را هم که در تعزیه داشت، حسن می انگاشت و همین اندازه که مردم دیدند مستمسکی برای اظهار ارادت آنها به خاندان رسالت و نیز ارضای تمایلات روانی و درونی به دستشان افتاده است، آن را پذیرفتند و تعزیه در دور دست ترین روستاهای ایران راه یافت.
تاثیر تعزیه بر قدیمی ترین نویسندگان اروپایی
قدیمی ترین نویسندگان اروپایی تحت تاثیر جاذبه تعزیه قرار گرفتند و چون مدتی دراز بود که دیگر نمایشی مذهبی در اروپا وجود نداشت و تمدن ماشینی جایی برای این گونه ایمان های خالص باقی نگذاشته بود، به ستایش تعزیه پرداختند. برخی دیگر از غربیان از جمله فرانکلین به علت ناآشنایی با آداب و رسوم جامعه ایرانی، تعزیه را نپسندیده و آنرا مضحک دانسته است. تنها ایران شناس بزرگی که بر اثر آشنایی عمیق با جامعه ایرانی و دیدن مکرر تعزیه ها متوجه شباهت تعزیه و تئاترهای اروپایی شد، ادوارد براون بود که جرات نکرد نظر خود را به صراحت گوید.وی معتقد است که تنها نمایش بومی که می توان نام برد همان تعزیه ایام محرم است و حتی مسلم نیست که در تعزیه هم اثری از تئاترهای اروپایی وارد نشده باشد.
قدم برداشتن رجال برای تکمیل کار تعزیه
پس از آنکه کار تعزیه، ظاهرا در عصر فتحعلی شاه و محمدشاه به انتظام رسید و مورد قبول واقع شد، هر یک از رجال در خور فهم و جهان بینی خویش برای تکمیل آن قدمی برداشت. امیرکبیر، تاج الشعرا میرزا نصرالله شهاب اصفهانی را که از شاعران عصر خویش بود مامور به سرودن 12 مجلس تعزیه به منظور ارتقای اشعار تعزیه کرد. این امر نخستین گام اصلاحی در راه بالا بردن سطح تعزیه نامه ها محسوب می شود.
ناصرالدین شاه نیز پس از بازگشت از سفر فرنگ، تکیه دولت را به تقلید از سبک معماری و روش ساختمان رویال آلبرت هال لندن بنا کرد و به گفته مولف از صبا تا نیما، وی این بنا را برای ترویج تئاتر اروپایی ایجاد کرد اما با وجود مخالفت روحانیون با نمایش تئاتر، تماشاخانه را تبدیل به تکیه و محل تعزیه خوانی کرد. در این کتاب آمده است" مشاهدات شاه در سفرهای خود از تئاترهای اروپا در پیشرفت کار تعزیه و تعزیه خوانی بی تاثیر نبوده است".
ساخت تکیه ها
تکیه در سال 1311 یعنی آخرین سالهای پادشاهی ناصرالدین شاه در هر شهر و قصبه و حتی کوچکترین قریه ایران وجود داشته است. البته ساختمان تکیه ها همه جا یکسان نبوده است. مساله دوم اینکه نام تکیه مربوط به شبیه خوانی است و نه ساختمان آن. قرن ها پیش از احداث تعزیه، تکیه ها وجود داشته و ظاهرا تکیه در کشورهای غیر شیعه محل گرد آوردن صوفیان بوده است.
تعزیه یکی از دلایل پیشرفت تئاتر در ایران
مساله مغایرت داشتن تعزیه با شعایر اسلامی عقیده پیروان دیگر مذاهب اسلامی است حتی شیعیانی که به صورت اقلیت در کشورهای غیرشیعه زندگی می کنند با شگفتی به تعزیه نگاه می کنند. یک کارگردان و هنرپیشه ورزیده پاکستانی که سالها در انگلستان در تئاترهای بزرگ و معتبر بازی کرده بود، وقتی در شیراز تعزیه را مشاهده کرد پس از بازگشت به وطن خویش گفت" من از دیدن این نمایشها جا خوردم. واقعاً خیلی جالب توجه است که مردم ایران از این اندازه سعه صدر برخوردارند و اجازه می دهند که کسی در نقش امامان و مقدسان دین بازی کند. همین امر است که تا این حد موجب پیشرفت تئاتر در ایران شده است.
منابع:
ادبیات عامیانه ایران (مجموعه مقالات درباره افسانه ها و آداب و رسوم مردم ایران دکتر محمدجعفر محجوب) به کوشش دکتر حسن ذوالفقاری.
دیوان صباحی بیگدلی به تصحیح حسین پرتو بیضایی و مشفق کاشانی.
تاریخ ادبیات ایران اردوار براون، جلد چهارم ترجمه شادروان رشید یاسمی
تذکره گنج شایگان تالیف میرزا طاهر دیباچه نگار.
از صبا تا نیما،یحیی آرین پور
پایان پیام/
نظر شما