به گزارش خبرگزاری شبستان از رشت،بانو «سرور یا سرورالدوله لاهیجانی» در سال ۱۲۹۱ در لاهیجان زاده شد، پدرش، «میرزا احمد خان مستوفی محصص» از فضلا و مادرش «ساره سلطان» فاضلهای هنرمند از لاهیجان بود. ساره سلطان در خط و نقاشی نامور بود و این برای سرور امتیاز بزرگ به شمار میرفت که از خردی توانست در محضر استاد باشد.
برای تعلیم او معلمین سرخانه گرفتند و سرور در ۹ سالگی معادل یک فارغالتحصیل متوسطه دانش آموخته بود. به گفته «علی اکبر مشیر سلیمی» او در ۹سالگی پنج هزار بیت و ترانه حفظ بود و از ۱۰سالگی به سرایندگی و سخنرانی پرداخت.
مهکامه در ۱۵ سالگی به رشت رفت و به تدریس ادبیات در دارالمعلمات رشت پرداخت و همزمان به جمعیتهای جنبش زنان ایران پیوست و با چاپ اشعاری دربارهٔ حقوق زنان و آزادی زنان، در رشت پرآوازه گشت.
سال ۱۳۰۷ با پسرعموی خود «عباسقلی محصص» کارمند وزارت دادگستری و از قاضیهای سالهای ابتدایی سده ۱۳ خورشیدی ازدواج کرد بعد از ۲ سال از خدمات فرهنگی کناره جست و به امور زندگی و خانهداری و تربیت چهار فرزند خود مشغول شد. اما شوهرداری سرور چندان به درازا نکشید و«عباسقلی» بر اثر سکته قلبی درگذشت و سرور چهار فرزند خود را که هر یک هنرمندانی هستند، بزرگ کرد.
در این اوقات هیات آمریکایی، کلیه تاسیسات خود را به دولت ایران واگذار کرد و دبیرستان دخترانه «فروغ» رشت هم یکی از این تاسیسات ارزشمند بود که از شهرت و اعتبار والایی بهره داشت. وزارت فرهنگ از مهکامه محصص خواست مدیریت دبیرستان را بپذیرد و مهکامه با عشقی خاص که به فرهنگ داشت، هشت سال تمام آن جا را بهتر از گذشته اداره کرد.
شاید در همان روزها بود که در زمان حضور پرورین اعتصامی در رشت، نخستین دیدار این دو زن ادیب در محل کار مهکامه رخ داد. به نظر میرسد پروین اعتصامی نخست از سرودههای منتشر شده مهکامه در رسانهها با او آشنا شده و سپس به دیدار منتهی میشود. دیداری که منجر به دوستی این دو زن ادیب تا پایان عمر شد. نامههای این دو تن به یکدیگر معروف است، بهویژه قطعه غمانگیزی که مهکامه در سوگ پروین اعتصامی سروده و سال ۱۳۸۰ در مجله ایرانشناسی چاپ گردید.
اولین دیدارشان در مدرسه دخترانه بود، زمانی که مهکامه متوجه میشود پروین برای دیدارش به مدرسه آمده، بلافاصله این دو بیتی را خطاب به پروین میسراید: «ای زاده اعتصام فخر ایران/ ای مایه افتخار نوع انسان سرور /به نثار مقدم آورده نثار /گلهای محبت از گلستان روان » در مدتی که پروین در رشت اقامت داشت ارتباطش با مهکامه برقرار بود. پروین پس از بازگشت به تهران در ضمن اولین نامهاش به مهکامه این دو بیت را ـ در پاسخ به دو بیتی که او برایش سروده بود ـ با خطی خوش برایش نوشت:« بردیم محبت تو در مخزن دل /کشتیم گل مهر تو در گلشن دل/ پروین بود آبیار این کشتهُ پاک/ تا خون بودش به چشمهُ روشن دل »
زمانی که فرزندان مهکامه برای تحصیلات دانشگاهی به تهران رفتند، خود وی نیز بهناچار به تهران مهاجرت کرد.
سرور در سال ۱۳۱۳ در مسابقه انجمن ادبی ایران برای هزاره استاد سخن فردوسی شرکت کرد و رتبه ممتاز را به خود اختصاص داد. در نخستین انجمن ادبی گیلان با این که همه اعضا حتی سخنور بزرگ «اسماعیل دهقان» دوست داشتند سمت ریاست انجمن به او تفویض شود، ولی سرور با احترام به استاد مذکور نیابت ریاست را پذیرفت و با مدریت خاص خود اداره انجمن را به عهده گرفت.
در نخستین کنگره شعرا و نویسندگان ایران نیز در ردیف «ملک الشعرای بهار» و دیگر نامداران شعر و ادب ایرانی بر کرسی هیئت رئیسه جای گرفت. از این شاعره خوش قریحه پنج هزار بیت شعر باقی مانده است.
وی در ۲۶دی ۱۳۵۷ زمانی از جهان رخت بربست که در کوله بار زندگی اش بیش از پنج هزار بیت شعر سروده بود.
نظر شما