حُرّ مدافعان حرم به روایت پدر و مادر/ مجید را به حضرت زهرا (س) بخشیدیم

والدین شهید مجید قربان خانی از شهدای مدافع حرم با بیان خاطراتی از فرزند خود، گفتند: تولد حضرت علی اکبر علیه السلام، پیکر مجید را آورند و ما گفتیم در قطعه شهدای گمنام دفن شود؛ مجید را به حضرت زهرا (سلام الله علیها)هدیه دادیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از رفسنجان، مادر شهید مجید قربانخانی بیان کرد: 4 ماه اول خبر نداشتیم مجید می خواهد به سوریه برود، بعدها که متوجه شدیم می دیدیم مجید می خواست ما را راضی کند که به این نبرد برود خب هر پدر مادری آروزی ازدواج فرزندش را دارد؛ برای پسرمان به خواستگاری رفته بودیم و مراحل آخر را طی می کردیم که برادر بنده فوت کرد و آخرش هم بدون خداحافظی به سوریه رفت.

 

 

وی افزود: او خیلی به خانواده احترام می گذاشت اما وقتی حضرت زهرا را در خواب می بیند که به مجید می گوید  که یک هفته قبل از اینکه به سوریه بروی می آیی پیش خودم؛ لذا هر کس باشد می تواند دل بکند واقعاً مجید دل کند و هر شب  کارش گریه وزاری شده بود و در پیام هایی به دوستش نوشته بود که خودم هم نمی دانم چه شده و حضرت زینب با من چه کرده که آرام و قرار ندارم و کارم شده قرآن خواندن و گریه و زاری؛ مجید چه چیزی در وجودش بود که حضرت زینب چنان مجید را می خرد که  مجید از همه چیز در دنیا و امکانات مدرن دل بکند ان شاءلله که همه قدر این جوانان را بدانند.

 

 

پدر شهید قربانخانی هم در این آیین بیان کرد: مجید حرّ مدافعان حرم شد و با شهدای دیگر فرق دارد خداوند مجید را انتخاب کرد تا به کل دنیا ثابت کند که مجید را به عرش اعلی ببرد.

 

وی ادامه داد: دم غروب بود تلفنم زنگ خورد جواب دادم شماره غریبی بود؛ مجید بود؛ گفت سوریه هستم و حرم حضرت زینب به جای شما هم نائب الزیاره هستم و هم نماز خواندم؛ در حالی که مجید بدون خداحافظی رفت و قبل از رفتنش هم گفت می روم سوریه؛ من هم گفتم رفتنت با خودت برگشتنت با خداست؛ من به مجید گفتم حلالت کردم، مجید با حضرت زینب عهد کرده بود که من شهید می شوم اما پیکرم را نمی خواهم کسی ببیند چون مجید بدنش خالکوبی بود و پس 3 سال و 3 ماه با چند تکه استخوان سوخته و سیاه برگشت.

 

 

پدر شهید قربانخانی بیان کرد: در عملیات سوریه به این رزمندگان دستور عقب نشینی که می دهند  مجید به چند نفر از رزمندگان می گوید که هیچکس حق برگشتن ندارد آمدیم از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنیم اگر عقب نشینی کنیم دشمن جلو می آید و این منطقه را می گیرد؛ عقب نرفتند و مجید خود را به خط مقدم عملیات می رساند تا ساعت 16 مقاومت می کنند و بعد از اینکه اینها به عقب بر می گردند نه فشنگ و نه آبی داشتند؛ ساعت 17 و ۳۰ بود که 13 نفر شهید شده بودند که 11 پیکر جامانده بود و 2 پیکر را برگشت دادند به عقب؛ مجید شماره تلفن من را به یکی از دوستانش داده بود و گفته بود که هر اتفاقی برای من افتاد به این شماره اطلاع بدهد.

 

 

وی ادامه داد: همان غروب چند نفر با دوربین نگاه می کنند که چطور برگردند و پیکر بچه ها را بیاورند عقب؛ یکی از آنها می گوید دوربین که نگاه می کردم دیدم یک ماشین آمد و 3 نفر پیاده شدند بچه ها را به رگبار بستند که اولین آنها مجید بود و مجید را پشت ماشین انداختند  و پیکر او را بردند؛ سال 97 که من به سوریه رفتم و نوکری حضرت را می کردم حدود 10 روز ماندم و دم غروب بود منتظر هواپیما بودیم به همراه 24 پدر شهید که دو نفر آمدند و یکی از آنها گفت من فیلم شهید قربان‌خانی را دارم.

 

پدر شهید قربان خانی افزود: از او خواستم فیلم را ببینم و دیدم. گفت من پیکر آقا مجید را دیدم که داعش به درخت آویزان کرده بودند، من نمی دانم چه خصومتی با مجید داشتند از آن 11 پیکر فقط مجید را بردند که نمی دانم چه کرده بود؛ فرمانده آنها را زده بود که این بدن مجید را مثل آبکش تیرباران کرده بودند.

 

 

وی ادامه داد: بعضی می گویند مدافعان حرم که به سوریه می روند آنجا بخور بخور است؛ آره، خیلی هم بخور بخور است؛ اینجا آقازاده هایی هستند که میلیارد میلیارد بیت المال می خورند مدافعان حرم انواع گلوله، خمپاره، موشک و ترکش می خورند؛ آل سعود خبیث برای هر موشک 300 میلیون تومان هزینه می دهد بخرند که به ایران بزنند.

 

پدر شهید ادامه داد: بعد از آبکش کردن مجید سر مجید را بریدند و بدنش را قطعه قطعه کردند و آتش زدند، دولتی داریم که اسمی از مدافعان حرم نمی گوید بعد از 3 سال و خورده ای چند تکه استخوان مجید را می خرند و به ایران می آورند و مادر مجید کربلا بود و از امام حسین خواسته بود که به علی اکبرش ببخشد و تولد علی اکبر علیه السلام بود که مجید را آورند و ما گفتیم در قطعه شهدای گمنام دفن شود ما به حضرت زهرا (س) مجید را هدیه دادیم.

 

 

وی خاطرنشان کرد: تولد حضرت رقیه بود که مجید خاکسپاری  شد، ما برای مجید هیچوقت سالگرد نمی گیریم تولد می گیریم چطوری؟! ما دوست داشتیم مجید را در لباس دامادی ببینیم اما او رفت و داماد آسمانی شد برای او تولد می گیریم و برای دختر و پسران بی بضاعت که توانایی گرفتن جشن ندارند سال اول شروع کردیم و امسال سال چهارم بود که 4 زوج در روز تولد آقا مجید جشن عروسی آنها را می گیریم و تا کنون 10 عروس و داماد با این شیوه راهی خانه بخت شدند؛ هر سال یک زوج اضافه می شود که در روز تولد مجید جشن شان را می گیریم.

کد خبر 869823

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha