به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، آئیین رونمایی از کتاب «در جست و جوی مهتاب» به قلم حسین قرائی که شرحی بر زندگی و نویسندگی حمید حسام است، عصر دیروز شنبه ۱۶ آذر با حضور حمید حسام نویسنده دفاع مقدس، محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری و حسین قرایی نویسنده و پژوهشگر و جمعی از نویسندگان و پژوهشگران در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.
وَهب همدانی پسر شهید همدانی که در نگارش کتاب خاطرات پدرش به قلم حمید حسام همراهی داشت، در ابتدای مراسم ضمن مرور خاطراتی، گفت: همان روزهای شهادت پدر آقای حسام اعلام کرد قصد نگارش کتاب خاطرات مادرم را دارد، این موضوع آغاز شد و در بازه زمانی و کار شروع شد و حدود 9 ماه ایشان زمان صرف کرد و به صورت شبانه روزی وقت گذاشتند.
وی ادامه داد: در آن کار کارشناسی که آقای حسام برای نگارش کتاب انجام میداد، هرگز از اصول خود کوتاه نمیآمد و موقعی که کار نهایی آماده شد، در جلسهای که در منزل مادرم برگزار شد، قرار بر تایید مطالب از سوی ما بود مادرم جانبداری از دیدگاه حرفهای آقای حسام داشت و آقای حسام هم از نظر خود کوتاه نمیآمد اما بین ما صحبتهایی شد که تا حد توقف کتاب هم پیش رفتیم و اصرار به افزودن مطالبی به کتاب داشتیم.
اعتماد به حسام به واسطه خواب مادر و اندیشه پدرم
فرزند شهید همدانی به رویایی که مادرش در خواب دیده بود اشاره و عنوان کرد: آن خواب مادرم که خود را در حرم حضرت زینب دیده بود و پیکر پدرم در حال تشییع بود و آقای حسام اولین نفری بود که پشت سر پدرم حرکت میکرد، با این تعریف و یادآوری توصیه پدرم که بر کار کارشناسی تاکید داشت، ما راضی به نظر آقای حسام شدیم و امروز میبینیم که چقدر کتاب «خداحافظ سالار» موفق شد و از چاپ هفتادم هم گذشته و امروز میبینیم که این کتاب چه سبک زندگی جدیدی را معرفی کرد.
وهَب همدانی با این وصف که آقای حسام هنوز بوی نعناع میدهد و هنور دیدبان جنگ است، ادامه داد: با آن نکته سنجی و ظرافتی که آقای حسام دارد، دوربین میکشد و دردانهها را پیدا میکند و به امروز ما و نسل بعد از ما و به فرداهای ما این افراد را معرفی میکند، در مورد آقای حسام صحبت کردن به نظر من در مورد همه شهدا صحبت کردن است، چون آقای حسام از جنس خود آنهاست -شهدا- آنها را برای ما روایت میکند، انشاءالله روزی سبک زندگی رزمندگان به نسل جدید که بسیار هم پذیرا هست منتقل شود و به یاری خدا امثال آقای حسام در جامعه ما زیاد شود تا سبک زندگی شهدا و رزمندگان را به نسل جدید منتقل کنند.
حسام قادر به درک دلسوزی قیصر امینپور برای ادبیات دفاع مقدس بود
مصطفی محدثی خراسانی شاعر، سخنران بعدی مراسم بود که صحبتهای خود را با خواندن رباعی از حمید حسام آغاز کرد و گفت: شام است به صبح محشر اندازیمش، خاکستر اگر به آذر اندازیمش، آن طرح نووی که در سر حافظ بود ما آمدهایم تا در اندازیمش؛ آقای حسام در نگارش تاریخ شفاهی به فرازی با شکوه رسیده است، اگر این کتاب نبود به واقع آن آرامش همیشگی او نمایان نمیشد که در پس این آرامش وجودی پرشور و بیقراری وجود دارد و در این کتاب «در جستجوی مهتاب» جلوههایی از این وجه را در مییابیم.
این شاعر دفاع مقدس خاطر نشان کرد: بخشی از کتاب «در جستجوی مهتاب» به تسهیلگریهایی پیرامون قیصر امین پور اختصاص دارد، کسی که از جان دفاع مقدس برآمده باشد به نظر من شایستگی قضاوت در این حوزه را دارد، چون من قضاوتهای دیگر را در ارتباط با قیصر امینپور با رویکردهای دیگر دیده بودم اما دیدم که تا چه حد قضاوت حسام، دقیق، عمیق و روشنگر است، پیرامون ابهامی که همواره راجع به قیصر امینپور مطرح بود.
وی با یادآوری اینکه در سال 81 آقای مومنی سردبیری مجله شعر حوزه هنری را به وی سپرده بود، گفت: باری شروع مجدد مجله شعر ویژهنامهای با مشورت آقای مومنی پیرامون زندگی قیصر امینپور منتشر کردیم و در همان نشریه و در حوزه هنری مخالفان جدی این اقدام داشت و همان سوالی که آقای قرائی برای شروع کار در کتاب «در جستجوی مهتاب» از حمید حسام میپرسد، اینکه گویا قیصر نگاهش و مواضع سالهای اول او نسبت به انقلاب تغییر کرده بود، حسام چقدر زیبا و مستدل رفع این شبهه را پاسخ میدهد.
محدثی خراسانی به درک بالای حسام از اندیشه قیصر امینپور پرداخت و تصریح کرد: آن هنگام که در مشورت تاسیس ادبیات پایداری در دانشکده ادبیات از قیصر مشورت گرفته میشود، حسام میداند که مخالفت قیصر امینپور به دلیل دلسوزی برای ادبیات دفاع مقدس است در حالیکه دریافت این دلسوزی را آقای حسام میتواند درک کند و دیگران میتوانند او را متهم کنند که مقابل دفاع مقدس و ارزشهای انقلاب موضع گرفته است.
حسین قرائی منشور حضرت امام به هنرمندان را گوشزد کرد
یوسف قوجق نویسنده کتابهایی چون «پرندهها دوباره اوج میگیرند»، «هدیهام آشیانه پردنده است»، «بادباکها در شهر» ... سخنرانی بعدی بود که پیرامون زندگی و قلم حمید حسام مطالبی بیان کرد و گفت: هیچ ملتی نیست که زندگی و ادبیات آنها خالی از اسطوره باشد، اسطوره به سادگی در یک ملت و ادبیات آنها تبلور پیدا نمیکند، و هیچ جامعهای بدون اسطوره نیست، اسطورهها در طول تاریخ و به واسطه نویسندگان و شعرا ایجاد میشوند.
وی معتقد بود بسیاری از نویسندگان که زندگینامه شهدا را مینویسند، دست به اسطوره سازی میزنند، عنوان کرد: اسطوره مردم را خود باوری میرساند و تلنگر زندگی را به مردم میزند و نویسندهای چون آقای حسام یکی از همین افراد است، «آب هرگز نمیمیرد» اولین کتابی بود که به قلم حسام خواندم و به خاطر دارم که این اثر سراسر پند بود و سبک زندگی ایرانیان را که در زمان حاضر با آن غریبه شدیم و به نظرم لازم است مخاطبین امروز جامعه ما تلنگری به خود بزنند و به سبک زندگی فراموش شده برگردند که مورد نیاز امروز جامعه ماست.
این نویسنده دفاع مقدس، کتاب «وقتی مهتاب گم شد» نوشه حمید حسام را بیبدیل عنوان کرد و افزود: امروز رونمایی کتاب «در جستجوی مهتاب» را داریم که حسین قرائی نوعی بازنمایی روش و شیوه و افکار اسطورهسازان را ثبت کرده و این اسطوره سازی به نوبه خود کاری عالی است و نیاز جامعه است اما کار بعدی پژوهشگری چون حسن قرائی باید سخن گفتن از اسطوره سازها باشد، و این کتاب پلهای از پلههای ادبیات شفاهی است و انتقال این تجربیات به نویسندگانی که میخواهند از دفاع مقدس بنویسند بسیار ارزشمند است و او منشور حضرت امام خمینی (ره) درباره هنرمندان را به من نویسنده پس از جنگ منقل کرد و او برخی از نویسندگان را به سمت کورههای آجرپزی میبرد تا اقشار پایین دست مردم را از نزدیک ببینند، آنجا مردمی که محتاج لقمهای نان و قلم و کیف و کفش مدرسه بچههای خود بودند. لازم است منشور حضرت امام در مورد نویسندگان را همواره مقابل چشم خود داشته باشیم.
حضرت آقا گفتند ای کاش کسی بود از حسام بنویسد
یوسف قوجق نویسنده کتابهایی چون «پرندهها دوباره اوج میگیرند»، «هدیهام آشیانه پردنده است»، «بادباکها در شهر» ... سخنرانی بعدی بود که پیرامون زندگی و قلم حمید حسام مطالبی بیان کرد و گفت: هیچ ملتی نیست که زندگی و ادبیات آنها خالی از اسطوره باشد، اسطوره به سادگی در یک ملت و ادبیات آنها تبلور پیدا نمیکند، و هیچ جامعهای بدون اسطوره نیست، اسطورهها در طول تاریخ و به واسطه نویسندگان و شعرا ایجاد میشوند.
وی معتقد بود بسیاری از نویسندگان که زندگینامه شهدا را مینویسند، دست به اسطوره سازی میزنند، عنوان کرد: اسطوره مردم را خود باوری میرساند و تلنگر زندگی را به مردم میزند و نویسندهای چون آقای حسام یکی از همین افراد است، «آب هرگز نمیمیرد» اولین کتابی بود که به قلم حسام خواندم و به خاطر دارم که این اثر سراسر پند بود و سبک زندگی ایرانیان را که در زمان حاضر با آن غریبه شدیم و به نظرم لازم است مخاطبین امروز جامعه ما تلنگری به خود بزنند و به سبک زندگی فراموش شده برگردند که مورد نیاز امروز جامعه ماست.
این نویسنده دفاع مقدس، کتاب «وقتی مهتاب گم شد» نوشه حمید حسام را بیبدیل عنوان کرد و افزود: امروز رونمایی کتاب «در جستجوی مهتاب» را داریم که حسین قرائی نوعی بازنمایی روش و شیوه و افکار اسطورهسازان را ثبت کرده و این اسطوره سازی به نوبه خود کاری عالی است و نیاز جامعه است اما کار بعدی پژوهشگری چون حسن قرائی باید سخن گفتن از اسطوره سازها باشد، و این کتاب پلهای از پلههای ادبیات شفاهی است و انتقال این تجربیات به نویسندگانی که میخواهند از دفاع مقدس بنویسند بسیار ارزشمند است و او منشور حضرت امام خمینی (ره) درباره هنرمندان را به من نویسنده پس از جنگ منقل کرد و او برخی از نویسندگان را به سمت کورههای آجرپزی میبرد تا اقشار پایین دست مردم را از نزدیک ببینند، آنجا مردمی که محتاج لقمهای نان و قلم و کیف و کفش مدرسه بچههای خود بودند. لازم است منشور حضرت امام در مورد نویسندگان را همواره مقابل چشم خود داشته باشیم.
حضرت آقا گفتند ای کاش کسی بود از حسام بنویسد
وی خاطرهای از نوجوانی خود تعریف کرد و گفت: افتخار میکنیم در عصری زندگی میکنیم که عصر خمینی بزرگ لقب گرفته، قیصر امینپور هم این را گفته بود، در عصر انقلاب اسلامی آدمهای بزرگی در عرصه هنر رشد کردند و عدهای مدام روشنفکری را به رخ ما میکشند، با این علم تاریخ شفاهی را تا 100 شماره هم پیش میبرم و معتقدم مهمترین کسی که در این حوزه دقت دارد و خود رهبری حکیم انقلاب است که در این حوزه و به نظرم حکمت در کلمات حضرت آقا موج میزند و کتابها را رصد میکنند، به نظرم بسیاری از افراد را خود حضرت آقا مطرح میکنند، اسم یکی از آن ماهیهای درشت حمید حسام است به نظرم حضرت آقا با نگاه حکیمانه صید میکند و به من گرا میدهد که او راجع به شهدا نوشته تو راجع به خود او بنویس و او که برای هر شهیدی وقت گذاشته تو هم 2 ماه برای او وقت بگذار و یک کتاب 200 صفحهای از او بنویس تا بقیه فیض ببرند.
قرائی یادآور شد: ما هنرمند عصر انقلاب را چندان معرفی نکردیم و منشور آن را امام خمینی مطرح کردند، به نظرم امثال استاد حسام این افراد را از مظلومیت درآوردند و شیوه استادی حمید حسام این بود که این افراد را از مظلومیت در آورد و لازم است زندگی این هنرمندان را با مستند تلویزیون معرفی کنیم و برای آنها جریان رسانهای با چاپ کتاب ایجاد کنیم. حسام زندگیاش را بدون سانسور روایت کرد و مستند از شهدا مینویسد.
شهید حججی در نماز جمعه کتاب شهدا میفروخت
وی ادامه داد: حضرت آقا فرمودند تنها کسی میتواند از سیمخاردار دشمن بگذر که از سیمخاردار نفس خویش گذشته باشد، این هم عبارتی از حمید حسام است و من تا نفس دارم از حسامها مینویسم چرا که حسام از شهدا نوشته و این دِین برگردن ماست. حسام هنرمند عصر انقلاب اسلامی است و نشر شهید کاظمی امروز برند شدند و بیهوده به این موقعیت نرسیدند و به برکت شهدا این نام آوری داشتند و شهید حججی 400 کتاب «جانم میرود» نوشته حمید داوود آبادی را در یکی از نماز جمعههای نجف آباد میفروشد.
مستند داستانی ورد به ساحت بندباز است
حمید حسام نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس، سخنران پایانی پیش از رونمایی از کتاب «در جستجوی مهتاب» نیز با بیان سخنانی، گفت: کتاب در بحث نگاه به نگارش و تجربیات نویسندگی بود و من راغب به صحبت شدم، از این بابت که طرزی که ما پیش گرفتیم شاید در دو دهه پیش طرز ناآشنایی بود و من از اینجا میخواهم شروع کنم که بعد از سالهای دفاع مقدس که لباس مقدس را به ظاهر از تن درآوردم و کت و شلوار معلمی پوشیدم، دغدغه نوشتن داشتم، به شکل یادداشتهای روزنامه جریان جنگ را به شکل تک و پاتکها مینوشتم، اما در دهه 70 به تشویق شهید همدانی اولین کتابم را نوشتم.
وی ادامه داد: قصدم مرور کارنامه کم ارزش خودم نیست از این جهت که بگویم چه چرخهای اتفاق افتاد، شهید همدانی پیشنهاد داد که با توجه به تأکید حضرت آقا بر رمان بیا و چیزی بنویس، من ادبیات خوانده بودم و دغدغه داشتم و خاطرهای مفصل از فتح خرمشهر را مفصل گفت و دستمایه داستانی به اسم «راز نگین سرخ» و استاد محمدرضا سرشار، استاد قاسمعلی فراست و امیرحسین فردی بودند و برای کتاب من را تشویق کردند و صاحبنظران داستان بودند و با این تشویق شروع به نگارش کتاب بعدی کردم.
این نویسنده و پژوهشگر در بخشی از سخنانش با طرح این موضوع که تلاش کردم تا عنصر تخیل را وارد داستان و کتاب شهدا نکنم، تأکید کرد: کتابها را با وسواس قلم مستند نوشتم و با توجه به آن موقع قالب و گونه ادبی داستان و مستند مشخص بود و ورود به این ساحت همانند انتخاب ساحتی چون یک بندباز بود و من در ارتباط با حوزه هنری و صحبت با آقای کمرهای منظر جدیدی به روی من باز کرد، التزام به حقیقت بودن که من را به قالب جدید ادبی رساند و قصههای زندگینامه و خاطرهگویی وقتی به داوری میرسید بین ژانر و قالب داستانی و مستند دست به دست میشد.
وی تأکید کرد: قالبی را انتخاب کرده بودم که برای لحظه به لحظه آن سند تاریخی نیاز داشتم و از سویی نباید هاضمه خواننده تحت تاثیر خشگی اطلاعات و اسناد تاریخی بگیرد و امکان همراهی او سلب شود و در این نگاه از سوی داستان نویسان و مستندنویسان مورد هجمه قرار میگرفتیم و بعد از دورهای که از کار فراغ شدم شروع به نوشتن کردم و ارتباط با علی خوش لفظ برای من مسیری را روشن کرد که از آن قالبی که دو دهه درگیر -و نگران بودم-، رها شد و جایگاه خودش را پیدا کرد برای نگارش بدون اغراق و مبالغه و توهم و استفاده از عناصر ادبی و تعبیر مقام معظم رهبری رنگآمیزی هنرمندانه که هوشمندی نویسندگان میطلبد که بیشتر در این قالب ورود کنند.
حسام به ورود چشمگیر نویسندگان زن دفاع مقدس در یک دهه اشاره و عنوان کرد: با زنانه نویسی در این دوره بیشتر با این قالب آشنا شدیم البته من نقد به این موضوع هم دارم که آفاتی داشته ام در کل میخواهم بگویم که نیاز جامعه ما به دریافت موضوعات تاریخی وجود دارد و مباحث فنی موضوع همچون کشف قصه در روایت را در این کتاب بیان کردم که به نظرم نگاهی جدید به موضوع است.
نظر شما