به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از میناب، حجت الاسلام « عباس عباسی » از پیشکسوتان حرکت و نهضت امام بود و از نخستین کسانی بود که در استان هرمزگان به ندای حق طلبانه امام لبیک گفت.
این روحانی مجاهد را پرچمدار مردم هرمزگان در مبارزه با رژیم طاغوت میدانند، چرا که تمام عمر خود را در راستای مبارزه با طاغوت و خدمت به نظام و انقلاب صرف کرد و عنوان “رهبر مبارزات سیاسی هرمزگان” تنها به او اختصاص دارد.
وی در سال ۱۳۲۰ در روستای کرتان در نزدیکی روستای نخل ابراهیمی میناب در خانواده مذهبی قدم به عرصه حیات گذاشت و در محیطی معنوی پرورش یافت.
او در کنار خواندن و نوشتن نزد والدین به فراگیری قرآن پرداخت.
عباسی در سال ۱۳۴۰ برای تحصیل به یزد سفر کرد و تا سال ۱۳۵۰ از محضر مجتهد و عالم ربانی آیت الله حسن آیت الهی بهره گرفت.
این روحانی وارسته همچنین یک سال در حوزه علمیه شهر ری مشغول به فراگیری علوم دینی بود و از آنجا برای ادامه دروس دینی به قم مشرف شد و در آنجا از محضر علماء برجسته قم بهرهمند شد.
در کنار فراگیری دانش در حوزه علمیه از همان آغاز دستگیری امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۲ فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را آغاز و با تمام وجود از نهضت امام حمایت و پشتیبانی کرد.
وی بارها از طرف عمال حکومت پهلوی مورد آزار و اذیت قرار گرفت اما همواره بر سر ایمان و اعتقاداتش استوار بود و در این راه زجر و زندان را با روحیهای عالی پذیرا بود.
عباسی در سال ۱۳۴۶ به جرم نگهداری تمثال و اعلامیه حضرت امام خمینی(ره) توسط مأموران دژخیم پهلوی در شیراز دستگیر شد.
وی در سال ۱۳۵۲ فعالیت سیاسی و مبارزه علیه رژیم ستمشاهی را به صورت علنی آغاز کرد و دوباره تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام دستگیر و به ۱۳ ماه حبس محکوم گشت.
پس از تحمل ۱۳ ماه رنج، مشقت و سخت ترین شکنجههای وحشیانه، از زندان آزاد شد.
حجتالاسلام عباسی که روحیهای ظلم ستیز و انقلابی داشت و به شدت عاشق و دلباخته و شیفته امام خود بود این بار نیز به خاطر سخنرانی علیه شاه در شهر میناب از سوی ساواک تحت تعقیب قرار گرفت.
این مبارز انقلابی در راستای گسترش نهضت امام خمینی(ره) و آگاهیبخشی به مردم به ویژه نسل جوان انقلابی در شهرهای میناب، بندرعباس و کرمان به ایراد سخنرانی و افشاگری علیه شاه مشغول بود تا سرانجام در شهر مقدس قم دستگیر و راهی زندان شد.
پس از آزادی از زندان و در ادامه مبارزات خود در اجتماع مردمی ضد رژیم و آئین چهلم شهدای تبریز که در مسجد کوفه بندرعباس با حضور پرشکوه اقشار مختلف مردم و روحانیون متعهد برگزار شد، علی رغم این که از سوی ساواک و شهربانی تدابیر شدید امنیتی اتخاذ شده بود، مرحوم عباسی بالای منبر رفت و سخنان انقلابی و کوبنده خود را در اوج اختناق و فشار حاکم از سوی رژیم، با فریاد ماندگار “اعوذ بالله من شر شاه بسم رب روحالله” شروع کرد.
شاید بتوان گفت در آن دوران سیاه و خفقان کمتر کسی به جز امام راحل این گونه بی پروا شاه ملعون را تحقیر کرده بود و این امر سبب تعجب و حیرت شرکتکنندگان در مراسم شد.
در این روز به رغم حضور گسترده نیروهای طاغوت، به یاری خدا و کمک انقلابیون، ساواک و شهربانی موفق به دستگیری عباسی نشدند.
به راستی عباسی این روحانی مبارز و آزاده سیاسی علاوه بر این که عنصری مردمدار، خالص، صادق و دوستداشتنی بود، کالجبل الراسخ هم بود و همواره در برابر دستگاه پهلوی همچون شیری غران ایستاد.
مرحوم عباسی در ادامه مبارزه گسترده و مجاهدت های فراوان علیه رژیم سفاک، پهلوی سرانجام در سال ۱۳۵۷ دستگیر و راهی زندان شد و تا زمان فرار شاه خائن در زندان بود.
به قول شاعری شیرین سخن، عباسی را می توان کد ملی شناسنامه مبارزاتی میناب علیه رژیم شاهنشاهی دانست.
عباسی که همواره صریح و روشن اصول و آرمان های امام و انقلاب را محور سکوت و خروش قرار داشت در طول عمر خود و بعد از پیروزی انقلاب خدمات بسیاری به مردم هرمزگان ارائه داد.
نماینده مردم میناب، رودان و جاسک در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم بندرعباس، حاجی آباد، قشم و ابوموسی در دورههای سوم و پنجم مجلس شورای اسلامی، عضو کمیسیون سازمانهای وابسته به نخست وزیری در مجلس، امام جمعه موقت میناب، نماینده جامعه روحانیت در دادگستری، عضویت در شورای کمیته انقلاب اسلامی، دادستان انقلاب اسلامی استان هرمزگان، نماینده روحانیت در اوقاف، عضویت در کمیسیونهای اصل ۹۰ و ۸۸ و کمیسیون بازرگانی مجلس شورای اسلامی، دبیر جامعه روحانیت مبارز در هرمزگان و نمایندگی ولی فقیه در منطقه مقاومت بسیج سپاه استان هرمزگان از مختصر مسئولیتهای مرحوم عباسی در طول عمر وی است.
حجتالاسلام عباس عباسی که به حق پرچم دار پایگاه انقلاب در هرمزگان بود سرانجام در سحرگاه یازدهم شهریور ماه سال ۱۳۸۱ زمانی که مسئولیت نمایندگی ولی فقیه در سپاه امام سجاد(ع) هرمزگان را برعهده داشت، در نماز صبح ندای”ارجعی” حضرت دوست را اجابت و به سوی ملکوت اعلی پرکشید و به دیدار معبودش شتافت.
نظر شما