به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، آیت الله جوادی آملی چگونگی رابطه افراد در جامعه و موضوع دید و بازدید، رفت و آمدها، اذن و عدم اذن از دیدگاه قرآن را تبیین کرد که در ذیل می آید:
افراد جامعه باید مواظب باشند هم خودشان را بشناسند هم دیگران را بشناسند، محفلی که مناسب آنها نیست نروند، برنامههایی که مناسب آنها نیست گوش ندهند، برای اینکه ﴿الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ﴾[5] این ارشاد به آن غرایز مردمی است در درون هر کسی یک گرایش و جاذبهای هست فرمود خدای سبحان به شما توفیق طهارت داد خودتان را هر جا نبرید که آلوده بشوید.
حرفهای طیّب و طاهر برای مردان و زنان طیّب و طاهر, حرفها و کارهای ناپاک برای مردان و زنان ناپاک شما که طیّب و طاهرید حریمتان را حفظ بکنید. بعد فرمود: طیّبون و طیّبات از جریان افک و امثال افک مبرّا هستند (یک) رزق کریم دارند (دو) که این کرامت یک وصف ممتازی است که ذات اقدس الهی به بندگان خاصّش عطا میکند. بعد برای حضور دین در جامعه این دستورها را میدهد مستحضرید که جامعه ما یک جامعه مسلمان است یعنی حسینیه و مسجد نماز و روزه حج و عمره همه سر جایش محفوظ است ولی آن طوری که دین باید در متن زندگی حضور داشته باشد [آن طور نیست و] کمرنگ است حضور دارد ولی کمرنگ است خیلی از چیزها با اینکه برنامهٴ رسمی دین ماست در متن زندگی ما حضور ندارد.
یک تعبیر لطیفی زمخشری در کشّاف ذیل همین آیه دارد که میگوید گویا این امور جزء شریعت منسوخه هستند[6] در حالی که اینچنین نیست. به عنوان نمونه این دید و بازدیدهای ما رفت و آمدهای ما اذن و عدم اذن ما را قرآن کریم در این سوره مبسوطاً ذکر کرده. بسیاری از مسائل مربوط به نماز و روزه را به وسیله روایات به ما فهمانده اما اینها که مسائل زندگی ماست در متن زندگی حضور دارد خودش عهدهدار شده است. میفرماید اولاً شما بدون وقت قبلی خانه کسی نروید دفتر کسی نروید حالا یک وقت بدون وقت قبلی رفتید در زدید صاحبخانه بود ولی کار داشت فرصت ملاقات نداشت به شما گفت برگردید, برگردید به شما برنخورد این در زندگی ما نیست.
یعنی اگر ما رفتیم در خانه دوستمان زنگ را زدیم صاحبخانه بود گفت ببخشید من الآن فرصت ملاقات ندارم ما هرگز تحمّل نمیکنیم این کتاب که آمده فرمود: ﴿وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ﴾[7] فرمود تزکیهٴ شما طهارت جامعه در این است که اگر بدون وقت قبلی به خانه کسی رفتید وقت ملاقات نگرفتید و صاحبخانه فرصت نداشت گفت ﴿ارْجِعُوا﴾, ﴿فَارْجِعُوا﴾ به شما برنخورد ولی به ما برمیخورد!
سرّش این است که دین در زندگی ما نیامده یعنی نماز میخوانیم روزه میگیریم ممکن است نماز شب هم بخوانیم حج و عمره مستحب هم داشته باشیم ولی این طوری که دین به عنوان یک گلاب در برگ گُلِ زندگی بیاید این طور نیست ﴿وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا﴾ خب قرار قبلی که نداشتید وقت ملاقات هم که نگرفتید او هم خب کاری دارد بالأخره یا حالش مناسب نیست اینها را در سورهٴ مبارکهٴ «نور» مشخص کرد, فرمود اینها را به خانوادههایتان بیاموزید: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ﴾, چرا ﴿غَیْرَ بُیُوتِکُمْ﴾ دارد؟ این ﴿غَیْرَ﴾, ﴿غَیْرَ﴾ توضیحی است.
یک وقت خانه است یک وقت اتاق است ممکن است خانهای چند اتاق داشته باشد هر اتاقی کسی زندگی کند که قبلاً اینچنین بود. فرمود در اتاق خاصّ خودتان مختارید که کلید در اختیار شماست و حتی در اتاق خاصّتان وقتی از بیرون هستید به تعبیر برخی از مفسّران تنحنحی داشته باشید[8] ذکری, تنحنحی و امثال ذلک داشته باشید.[9]
زمخشری نقل میکند کسی در محضر پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) عرض کرد که این دستور هست که ما وقتی وارد خانهای میشویم اذن بگیریم من خانهای دارم که فقط من هستم و مادرم باید استیذان کنم؟ فرمود بله. عرض کرد «لیس لها خادمٌ غیری» تنها خدمتگزار مادرم خود من هستم من هر وقت از بیرون میآیم باید اذن بگیرم اطلاع بدهم؟ فرمود بله, برای اینکه ممکن است او بخواهد جامه و لباسش را عوض کند جامهاش را عوض کند شما باید اذن بگیرید[10]
خب این دین است که مادر هست و خادمی هم غیر از پسرش ندارد, فرمود بالأخره وارد حوزهٴ مسائل شخصی انسان نشوید ﴿لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا﴾ این استیناس را به استیذان معنا کردند,[11] چه اینکه در موارد دیگری تعبیر به استیذان شده; مثل اینکه دربارهٴ منزل شخص پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آن طوری که در سورهٴ مبارکهٴ «احزاب» آمده در آیهٴ 53 سورهٴ «احزاب» فرمود: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ﴾ بدون اذن نروید یا وقت قبلی بگیرید یا اگر رفتید دمِ در اذن بگیرید بعد اگر به شما اذن دادند وارد بشوید.
اینجا هم استیناس یعنی استیذان, چه اینکه درباره فرزندان هم تعبیر کردند. فرمودند پدر و مادر موظّفاند حالا در همان آیات بعدی همین سوره است که طرزی در منزل زندگی کنند که اگر آن اتاق مشترک است که خب زن هست و شوهر هست و فرزندان اما اگر یک اتاق مختصّی است مربوط به پدر و مادر, فرزندها را یاد بدهید که بدون اینکه اذن بگیرند وارد اتاق شما نشوند که مبادا شما را در یک لباس آزاد ببینند.[12]
بعد فرمود: ﴿وَتُسَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا﴾ این ادبِ اجتماعی را رعایت کنید; سلام تحیّت درخواست سلامت از طرف ذات اقدس الهی این را هدیه کنید ﴿ذلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ﴾ تا به دستورات الهی آشنا بشوید. ﴿فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَداً﴾ اگر آمدید دیدید کسی در خانه نیست در این اتاق نیست ﴿فَلاَ تَدْخُلُوهَا﴾ تا به وسیله اطلاع قبلی پیامی غیر پیامی به شما اذن بدهند تا وارد آن خانه بشوید ﴿فَلاَ تَدْخُلُوهَا حَتَّی یُؤْذَنَ لَکُمْ﴾ اگر به شما گفتند که نه, الآن ما وقت ملاقات نداریم یا الآن شما نمیتوانید وارد آن اتاق بشوید ﴿وَإِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکَی لَکُمْ﴾ این دین که آمده ﴿یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ﴾[13] مهمترین و برجستهترین راه تزکیه این است که این غرور و خودخواهی را از ما بگیرد. خب چه دلیل دارد که اگر ما بدون وقت قبلی بدون اذن قبلی بدون دعوت قبلی رفتیم در خانه کسی دقّالباب کردیم او کار داشت گفت ببخشید وقت دیگر, ما بدمان بیاید؟! هیچ دلیلی نیست مگر خودخواهی, این ﴿وَیُزَکِّیهِمْ﴾ برای رفع این خودخواهیهاست همان طوری که ما مال را خیلی دوست داریم ﴿تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً﴾[14] این غرور ما هم محبوب ماست.
[5] . سورهٴ نور, آیهٴ 26.
[6] . الکشاف, ج3, ص254.
[7] . سورهٴ بقره, آیهٴ 129; سورهٴ آلعمران, آیهٴ 164; سورهٴ جمعه, آیهٴ 2.
[8] . مجمعالبیان, ج7, ص213; جامعالبیان فی تفسیر القرآن, ج18, ص88.
[9] . المیزان, ج15, ص109.
[10] . الکشاف, ج3, ص227.
[11] . التفسیر الکبیر, ج23, ص358.
[12] . سورهٴ نور, آیهٴ 58.
[13] . سورهٴ بقره, آیهٴ 129; سورهٴ آلعمران, آیهٴ 164; سورهٴ جمعه, آیهٴ 2.
[14] . سورهٴ فجر, آیهٴ 20.
پایان پیام/
نظر شما