به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، هم اندیشی «کاربردی سازی مطالعات قرآنی» با حضور احمد پاکتچی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و حجت الاسلام مهدوی راد، استاد علوم قرآنی و محمدرضا وصفی عصر امروز (سه شنبه، 31 اردیبهشت ماه) در بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم برگزار شد.
«احمد پاکتچی» در این نشست طی سخنانی اظهار کرد: من همین جا شهادت می دهم که منظور ما از کاربردی کردن مطالعات قرآنی راه اندازی مهندسی قرآن نیست.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: کاربردی سازی تعالیم قرآن کریم اگر بخواهد در مقام برداشت از قرآن و استنطاق آن مورد نظر باشد، ضرورت دارد که آن برداشت و فهم با نگاهی اجتهادی و با توجه به شرايط زمان و مکان استنطاق کننده انجام گیرد.
وی تصریح کرد: آیاتی مثل آیه 30 سوره مبارکه فرقان که از مهجور بودن قرآن پیشگویی می کند و احادیثی منقول از حضرت امیر (ع) که می فرماید که روزگاری می رسد که از قرآن جز اسم و رسمی نماند به ما هشدار میدهد که ما مسلمانان همیشه در معرض خطر نادیده گرفتن قرآن هستیم. پس منظور ما از کاربردی سازی همین است.
این محقق علوم قرآن بیان کرد: در اینجا مورد خاص مساله اجتماعی را انتخاب می کنم تا کمی درگیر واقعیت جامعه شویم. آیا وقتی دنبال مساله اجتماعی در قرآن هستیم در حال نهادن بدعت هستیم؟ من می گویم ابدا چنین نیست. در آیه 25 سوره مبارکه حدید و آیه دوم سوره مبارکه جمعه بنابر تفاسیر علامه و بسیاری دیگر در مورد بحث هدف از بعثت انبیاء صحبت کرده اند، این دو محور اجتماعی است و مخاطب اش فرد نیست. مساله اجتماعی در فهم قرآن یک بدعت نیست.
پاکتچی اظهار کرد: آیات دیگر به شکل دیگر بر این رسالت تاکید دارند. خداوند هر پیامبری را میفرستد صحبت از قوم است، قوم صالح، قوم لوط و... در آیه 7 سوره مبارکه فرقان از نگرانی های مشرکان آن است که چرا این پیامبر در اجتماع است و با دیگران زندگی می کند.
این استاد دانشگاه گفت: یک زمان قرآن سر طاقچه بود گفتیم که آن را می آوریم پایین و به بطن زندگی وارد می کنیم، اما چه شد من وقتی وارد نمایشگاه شدم دیدم همع فعالیت های قرآنی در این نمایشگاه هست اما آیا همین قدر در زندگی اجتماعی ما نمود دارد؟ آیا برای مثال برگزاری مسابقات قرآن در یک اداره از سوی مسوول، یعنی آوردن قرآن در اجتماع؟ من توصیه می کنم قرآن را دوباره سر طاقچه ها بیاورید که حداقل یک احترامی داشت.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیشینه کاربردی سازی علوم در غرب گفت: علوم کاربردی بر اساس یک نگرانی در غرب به وجود آمد. مدارس بودند و کارهای خود را انجام می دادند. مساله این است که تا زمانی که علوم مشکل خاصی را حل نکنند یک سری علوم خالص هستند. نمی خواهم اهمیت علوم را انکار کنم. نقد من در مورد مجموعه دانشی است که علوم خالص خود را منطبق با نیاز جامعه نمی کند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد : نکته مهم در کاربردی سازی آن است که با دیگر حوزه های علوم وارد تعامل شویم. در این مورد مثالی را عنوان می کنم، برای مثال در حوزه کاربردی ممکن است متخصص شهرسازی بیاوریم و بگوییم در مورد معضل ترافیک نظیر بده. او هم بگوید من حوصله سر و کله زدن و قدرت چانه زنی با هیچ رشته علمی ندارم فقط کار را به من بسپارید. حال اگر رشته مطالعات قرآنی بخواهد وارد کاربردی سازی شود شروع میکند به گفت گو کردن با سایر علوم و اگر چنین نشود در حد شعار می ماند.
پاکتچی اضافه کرد: سوال این است که چه کار کنیم در حوزه تعاملات قرآنی با علوم دیگر تعامل کنیم. در طول سالهای گذشته بارها و بارها، برخی همفکران از جمله خودم درگیر این مساله بودیم که علوم برای تعامل با یکدیگر چه ملزومات و اقتضائاتی برایشان وجود دارد. این مهم را در سه سطح بررسی کردیم. این صورت مساله روی میز است اما برای فهم بهتر توضیح میدهم که ما باید توجه ژرف به تفاوت میان گزارهای توصیفی و هنجاری داشته باشیم، همچنین توجه ژرف به تفاوت میان الگوسازی و آرمان، آرمان سازی و ضرورت ایجاد شاخه ای از مطالعه برای این طیف از معنای متن اهمیت دارد.
وی اظهار کرد: ما به علم دقیق نیاز داریم که به صورت فازی کمک کند که برداشت صحیحی از آیات و مسائل داشته باشیم. ما به شاخه ای نیاز داریم که بتواند امکان مطالعه بدهد و نه صرفا جواب دادن لحظه ای. بحث دیگر درمورد مبانی معرفتی توجه ژرف به الگوسازی و آرمان سازی است. تمام ادیان در پارادوکس آرمان سازی و الگوسازی قرار گرفته اند. نمی گویم در دین نباید آرمان داشته باشیم اما ما یک امام صادق(ع) به عنوان الگو داریم و یک امام صادق آرمانی و نمیخواهیم هیچ کدام را نفی کنیم بلکه میخواهیم ببینیم هرکدام چه طور میخواهند در تنظیم روابط به ما کمک کنند.
وی تاکید کرد: فکر می کنم تا زمانی که نتوانیم مساله آرمان و الگو را حل کنیم نمی توانیم از آموزه های قرآن و حدیث بهره مند شویم. در قرآن هنجارها سطح بندی شده اند، خداوند در آیه 225 و 187 سوره مبارکه بقره میفرماید (آیه و معنی). در آیه 225 می پذیرد یک سری حرف ها نقض است و در آیه دوم صریحا می گوید خداوند می داند. گاهی مسائلی هست، خداوند عفو میکند. یعنی انگار مسائلی هم هست که بشود با آنها چنین برخوردی داشت.
وی ادامه داد: اکنون در جامعه تمایزی برای بایدها و نبایدها نداریم. در بحث هنجارها در قرآن میتوان اصطلاحی دیگر به نام هنجارهای انسان بنیاد را جعل کرد. وقتی در قرآن در مورد مسیحی و رهبانیت صحبت میکنیم ظاهرا رهبانیت عطف به رحمت است. بعد در ادامه آیات می گوید که این هنجار از جانب ما نبود. اما بعد می گوید حالا که این هنجار (رهبانیت) را ایجاد کردید آنگونه که باید حق را ادا نکردید.
این محقق ابراز کرد: بنابراین ما نیاز به شاخهت ای برای مطالعه این مسایل داریم، از مباحث مهم رابطه برقرار کردن بین مطالعات قرآنی و علومی است که به مسائل اجماعی می پردازند.
وی درمورد نسبت میان متن و جامعه بیان کرد: برای مثال قرآن مرتب از مفهوم برکت استفاده می کند. در فرهنگ ما هم استفاده از این مفهوم بوده است. جامعه و ساختار اجتماعی ما در موقعیتی است که این مفهوم قرآنی برای نسل جدید ما معنی خود را از دست داده است. فکر میکنم خنثی کردن آیات حل مشکل جامعه ما نیست. از مشکلاتی که باید به آن فکر کنیم دسته ای از ایات هستند که برای ما فقط اطلاعاتی از عصر نبوی ارائه می کنند در جامعه ای که الان با هزاران مشکل مواجهیم. آیا اموزه زنده به گور کردن دختران مساله است یا این مساله فقط در زمان خودش بوده و بیان شده تا بدانیم. امروز اجازه ندادن به دختران برای فعالیت، زندگی و تحصیل کم از آن ندارد. نخست باید مساله زیست جهانی در فضای مطالعه قوام یابد و تدقیق شود، سپس باید به چند پرسش مبنایی تحلیل شود و آنگاه روشن شود که کدام رشته علمی و کدام روش ها می توانند عهده دار پاسخ گویی به آن پرسش ها باشند.
نظر شما