به گزارش خبرگزاری شبستان، معماری اسلامی نوعی از معماری است که عملکردها و اشکال آن الهام گرفته از اسلام و ساختاری برای به کارگیری اصول و ارزشهای اسلامی است.
معماری اسلامی تنها می تواند تحت حمایت مفاهیم اسلامی مانند خداوند، انسان، طبیعت، زندگی، مرگ و جهان آخرین (قیامت) به منصحه ظهور برسد.
در حقیقت می توان گفت که معماری اسلامی تجسم بخش پیام اسلام و معرف ارزشهای مذهبی است که به دست مسلمانان به تحقق رسیده است.
معماری اسلامی همچنین آشکارکنده هویت فرهنگ و تمدن اسلامی است که دارای ارزشهای بسیار والای معنوی می باشد.
ویژگی اصلی معماری اسلامی کارآمد بودن آن در همه ابعاد مادی (جسمانی)، اندیشه ای و معنوی است.
فرم و یا شکلی از معماری که منطلق از کارکرد آن باشد فاقد انسجام است .البته این به هیچ وجه به معنای آن نیست که شکل یا فرم هیچ نقشی را در معماری اسلامی ایفا نمی کند برعکس دارای نقش مهمی است اما ارتباط آن یک ارتباط حمایت کننده است که کارکرد آن را تکمیل و تقویت می کند.
درخصوص معنا و ماده ، شکل همواره در مقام دوم پس از کارکرد وجود دارد در واقع باید نزدیک ترین روابط میان ایده آل هایی که زیربنای شکل و یا فرم ساختمان ها را تشکیل می دهند و ایده آل هایی که اساس کارکردهای آنها را تشکیل می دهند وجود داشته باشد که موجب راحتی و آسایش کاربران آنها را فراهم آورد.
به خاطر موجودیت اسلام است که معماری اسلامی وجود دارد .علاوه بر این معماری اسلامی به شیوه های متعدد در خدمت اهداف والای اسلام و همچنین مسلمانان قرار داد و به آنها کمک می کند تا ماموریت خود به عنوان جانشین خداوند بر روی زمین را به خوبی انجام دهند.
هدف معماری اسلامی این است که به مسلمانان کمک کند تا آنچه را که به خاطر آن آفریده شده اند بر روی زمین محقق کنند و به نمایش بگذارند و در واقع می توان گفت که معماری اسلامی آشکارکننده ارزشها و حقایق اسلامی است.
اسلام، مسلمانان و معماری اسلامی از یکدیگر جدائی ناپذیرند و در واقع می توان گفت که از همان آغاز ظهور اسلام در عرصه جهان معماری اسلامی هم شکل گرفت. قبل از آن این نوع از معماری و یا حتی شبیه به آن هرگز وجود نداشت.
معماری اسلامی در حالی که آشکارکننده عقاید و آموزه های اسلامی از طریق سلسله مراتب عملکردها و نقش های گوناگون خود است دارای روحی منحصر به فرد است و این روح تنها از سوی افرادی درک می شود که زندگیشان الهام گرفته از همان منابعی است که معماری اسلامی از آنها الهام گرفته است.
معماری اسلامی فرآیندی است که از تعیین یک هدف آغاز می شود و با طراحی و ساخت مرحله های گوناگون ادامه پیدا می کند و با دستیابی به نتایج شبکه ای پایان می پذیرد و مهم اینجاست که مردم چگونه می توانند از مفاهیم این فرآیند بهره ببرند.
معماری اسلامی ترکیب بسیار خوبی از این مراحل است که با تاروپود جهان بینی اسلامی و نظام ارزشهای اسلامی در هم تنیده می شوند و این امکان ندارد که بخشی از این فرآیند را جدا کرده و آن را مهمتر از بقیه تلقی کنیم .
این به خاطر ویژگی معنوی خاص و منحصر به فرد معماری اسلامی است که با نقش های آموزشی و اجتماعی آن همراه شده است.
دانشمندان اسلامی همواره بر خود می دانند تا به گروهی از مسائل که وابسته به جنبه های مختلف معماری مربوط به مساجد و محل های مسکونی است از دیدگاه فقه اسلامی توجه داشته باشند.
مسائل مربوط به هم در این زمینه تحت عناوین مختلف مانند احکام قانونی در رابطه با همسایه ها و همسایگی ها (احکام الجوار)، صلح و سازش میان همسایه ها، حقوق جمعی و فردی افراد، احکام قانونی مربوط به ساخت و ساز (احکام البنا) و خدمات و تسهیلات عمومی العرافیق در معماری اسلامی مورد بحث قرار می گیرند و بی شک هم این مسائل نقش مهمی را در شکل دادن به هویت معماری اسلامی ایفا می کنند.
این مسائل به طور مستقیم یا غیرمستقیم به تصور کردن، طراحی کردن، شکل دادن و استفاده از معماری اسلامی مربوط می شود.
از آنجا که معماری هنر دست بشر است و به مقدار زیادی بر اخلاقیات و روزمرگی های زندگی آنان تاثیر می گذارد همین مسائل مربوط به معماری به عنوان بخشی از آثار دانشنامه ای فراگیر در مورد فقه اسلامی موردمطالعه و تحقیق قرار می گیرند.
معماری اسلامی هیچ خشونت و سخت گیری، صورت گرایی (توجه به ظواهر) و سمبلیسم خشک و فاقد قوه تخیل را به ویژه در حوزه های ساختاری خود نمی پذیرد و آنچه یک معماری را اسلامی می کند جنبه های غیرقابل رویت ساختمانهاست.
ماده یا جوهر معماری اسلامی با توجه به ثبات ارزشهای کیهانی و فلسفی که موجب پیدایش آن می شوند همواره یکی است و آنچه تغییر می کند شیوه هایی است که انسانها به وسیله آنها این ارزشها را در شرایط انسانی و طبیعی خود درونی کرده و به منصه ظهور می رسانند.
این تغییرات یا تحولات را می توان به عنوان عملی ترین راه حل ها برای چالش ها هایی که انسانها با آنها مواجه هستند، تلقی کرد.
بنابراین معماری اسلامی وحدت را در کثرت به وجود می آورد که وحدت همان وحدت پیام و هدف و کثرت همان کثرت سبک ها، شیوه ها و راه حل ها است.
هویت معماری اسلامی در اصل وسیله ای برای انجام مساول مورد توجه در جوامع اسلامی است.
معماری اسلامی هیچ گاه به خودی خود یک هدف نبوده است بلکه حمل کننده تمدن و فرهنگ اسلامی است که انعکاس دهنده هویت فرهنگی و سطح هوشیاری خلاقانه و زیباشناختی مسلمانان است.
به طور کلی معماری همیشه باید در خدمت مردم باشد و نباید تنها ابزاری برای سرگرمی یا ماجراجویی در پروسه ای باشد که خود را به جامعه تحمیل می کند آن هم در حالی که هویت ها و فرهنگ های مردم و خواسته های کشمکش روزمره آنان با مشکلات را به دست فراموشی سپرده است.
معماری اول و بیشتر از همه باید با کارآمدی مرتبط باقی بماند و نباید از ویژگی های اصیل خود منحرف شده و به سوی جهان تجرید و انتزاع سوق داده شود.
بنابراین اگر کسی بخواهد ارزش معماری اسلامی را بداند باید ابتدا و بیشتر از همه دارای دانش و آگاهی عمیقی از اسلام باشد که معماری اسلامی آشکارکننده ارزشها و مفاهیم آن است.
در محله بعد شخص باید خود را برای یک لحظه از آنچه قبلاً راجع به معماری اسلامی می دانسته یا به او گفته شده رها کند و بیشترین تلاش را برای تجربه آن در لحظه انجام دهد گویی شخص در میان استفاده کنندگان از بنایی است که به سبک معماری اسلامی ساخته شده است.
اگر شخصی می خواهد تا جنبه احساسی و معنوی معماری سالامی را احساس کند باید سخت تلاش کند تا با تمام وجود معماری اسلامی را تجربه کند و درک او از این معماری نباید تنها به یک یا چند جنبه از آن و یا به یک لحظه ساکن از زمان محدود شود بلکه افکار و علایق شخص باید تمام جنبه ها و ابعاد معماری اسلامی را احاطه کرده تا بتواند روح معنوی و پویایی آن که در شرایط زمان و مکان نمی گنجد را تجربه کند.
به معماری اسلامی باید به عنوان یک پدیده یا رویداد بنیادین و تحول آمیز و جهانی نگاه شود که آشکارکننده استانداردها و ارزشهایی است که آن را به وجود آورده اند.
معماری اسلامی با مهارتها، خلاقیت ها و تخیلاتی که در آن به کار گرفته شده از یک سو و با ترکیبی از اهداف زیباشناختی و فایده گرا از سوی دیگر هرگز فاصله ای میان نیازهای روحی، روانی و فیزیکی انسان قائل نشده است.
بالاخره اینکه این ماهیت اسلام است که انسانیت را با قوانین مقدماتی اخلاق به وجود می آورد و راهنمای خوبی برای هدایت انسانها در فضایی از زندگی مانند فضای هنر و معماری می شود.
انسانها براساس این اصول و راهنمایی های کلی می توانند نظامها، قوانین، دیدگاهها را برای بسط دادن و قانونمند کردن زندگی های خود در جهان بر طبق زمان، مکان و نیازهای خود شکل دهند.
از آنجا که هر عصری دارای مشکلات و چالش های مخصوص به خود است بنابراین راه حل ها و مفاهیم اقتباس شده از اصول و بنیادین و ارزش های ثابت زندگی تا حدی متفاوت هستند اما ماده و جوهره آنها با توجه به یکپارچگی و هماهنگی منابع و پایه های الهی که همگی از آن سرچشمه می گیرند همیشه یکسان خواهد بود.
اسلام مبتنی بر ماهیت انسان است که همواره ثابت است و براساس مکان و زمان دستخوش تغییر قرار نمی گیرد .این شکلهای خارجی هستند که دستخوش تغییر قرار می گیرند در حالی که اصول بنیادین، ارزشهای پایه ای و ماهیت جوهری انسان به همراه نیازهای اولیه انسانی همگی دست نخورده باقی می مانند.
نظر شما