خبرگزاری شبستان//گیلان
مادرم همانطور که در حال تسبیح زدن به مهر جانمازش خیره مانده، می گوید:" خدا پدرت را بیامرزد، امسال هم نتوانستم وصیتش را عملی کنم و به حج بروم."
بعد آرام آهی می کشد و ادامه می دهد:" پول زیارت را دارم اما پول این همه سوغاتی را از کجا بیاورم؟... دیدی اکرم خانوم چه سوغاتی هایی برای اقوامش آورد؟ چه پرده هایی برایش زدند؟ خوب اسم رسم دار است دیگر..."
مادرم به تسبیحش زل می زند و می گوید"الانم که ولیمه ها را می برند در رستوران ها می دهند کسی دیگر آّبگوشت را باکلاس نمی داند."
از جایم بلند می شوم و به کنار جانمازش می روم و به او می گویم" مادر جان: این ها همه کج روی و اصراف است تو به نیت زیارت برو و به اندازه وسعت خودت سوغاتی بیاور و ولیمه بده."
مادرم با افسوس جواب می دهد:" تو حالیت نیست اگر برایم کادو بیاورند خودشان هم توقع دارند ما که رفتیم و دیده ایم نباید جای حرف توی دوست و فامیل بگذاریم الان دیگر این چیز ها" رسم" شده است." اینجاست که از خودم می پرسم چرا کسی به فکر فرهنگ سازی حج نیست و چرا سنت ها و بدعت ها به راحتی در دل واجبات الهی جا خوش می کنند؟
از آنجا که سفر حج بیشتر متوجه افراد متمول و ثروتمند است شاید توجیهی برای نشان دادن میزان ابهت و مال و ثروت اینگونه افراد قرار گرفته است و آیا این موضوع می تواند دلیلی محکم برای هرگونه حرکت اسراف گونه و خودنمایی اجتماعی در بهترین کنگره جهانی اسلام باشد؟
آنچه از نظر روایات مسلم است دارایی و ثروت، شأن و منزلت افراد و به تبع آن سطح مجاز مصرف آنان را تعیین نمی کند که در دو روایت این موضوع به وضوح شرح داده شده است:
از " اَبان بن تغلب " از یاران دانشمند و فقیه امام صادق (ع) نقل شده است که امام صادق (ع) فرمودند: "آیا خیال می کنی که چون خدا به کسی مال دهد ... به او اجازه می دهد که اسبی را به ده هزار درهم برای سوار شدن خود بخرد در صورتی که اسبی به بهای بیست درهم برای او کافی باشد."
الگوی مصرف اسلام علاوه بر مخالفت با "اسراف "با پدیده نا شایست "تجمل گرایی "نیز به عنوان یک بیماری اقتصادی مقابله کرده است. این بیماری خصوصا وقتی خطرناک است که دامان صاحبان قدرت وحاکمان جامعه را به خود آلوده می سازد(1)
اسراف به معنای تجاوز از حد و زیاده روی است و آن از جهت کمیت است که صرف کردن مال است در موردی که سزاوار نیست هر چند به مقدار درهمی باشد که به آن تبذیر گویند و یا از جهت کیفیت و آن صرف مال است در موردی که سزاوار است که به آن اسراف گویند.(2)
تفاخر نیز شاید از دیگر دلایلی است که قرآن آن را نابهنجاری چشم و هم چشمی برمی شمارد و در سوره تکاثر نیز به این مسئله اشاره می کند. از این رو با اشاره به اموری که از نظر هر خرمندی باطل و نادرست است به ایشان یادآور می شود که تفاخر به این امور چقدر پست است و این مسئله چشم هم چشمی در سفر حج نیز دیده می شود که منجر به دور ماندن از اصل وحقیقت واقعی معنویت حج می شود.
حج یکی از واجبات الهی است که در تمام ایام عمر یکبار با شرائط خاصی واجب میشود. حضرت امام خمینی (ره) احیاگر حج ابراهیمی در پیامی به حجاج بیت الحرام فرمود :" اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به دریای معارف آن بزنند ... "
کلمه «حج» و عناوین «مناسک حج» خود گویای محتوای والای این فریضه الهی پر راز و رمز و آکنده از اشاره و کنایه است اما در دوروبرمان شاید زیاد هم از این معنویت ها در سفرحج به چشم نمی خورد.
چشم هم چشمی ها، اصراف ها و زیاده روی ها حج را گاهی به جای زیارت به تجارت با دنیا بدل ساخته است و کسی هم به فکر فرهنگ سازی و آسیب شناسی سفر حج نیست.
تغییرات مشهود در سنت مناسک حج، موجب شده تا هزینه حجاج برای سفر به حج دو برابر شود و حاجی به جای پرداختن به آداب و مناسک حج و ادای مستحبات، دغدغه خرید سوغاتی و سالن غذاخوری برای پذیرایی از میهمانان را داشته باشد و این در حالی است که مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود در جمع متولیان حج فرمودند:" بهتر است حجاج ایرانی به جای هزینه سفرههای ولیمه و سوغاتی های گران قیمت به فکر معنویات سفر خود باشند."
حج، کنگره مخلصین و متقین و صالحین و عابدین و قانتین روی زمین است
مجامع و کنگره های جهانی و بین المللی به اشکال گوناگون و بر محورهای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، تاریخی، ادبی، هنری (و حتی دینی) بسیار فراوان است. اما کنگره «توحید» و «اخلاص» و «عبادت»، کنگره «دعا» و «مناجات»، کنگره مجاهده با نفس و بریدگی از دنیا و تمرین آمادگی برای سفر آخرت، کنگره تمرین سیر الی اللّه و مجاهده و مراقبه و مکاشفه در هیچ کجای دنیا نیست.
کنگره ای که «فرد» و «جمع» را در یکدیگر ذوب می کند: عمل فردی را در فضای جمعی و فضای جمعی را در عمل فردی محو می کند بدانگونه که هر «حاجی» در ایام حج، در اندیشه خویشتن یابی و حدیث نفس و راز و نیاز و تصفیه باطن خویش است، کاری که همانند رهبانیت راهبان از خلق گسسته نیاز به خلوت و تنهائی و جدائی از خلق دارد... و در عین حال، فردیت هر فرد، در جای جای مواقف عظیم حج و با شکوهتر از همه در عرفات در کل جمع نابود می گردد... این محو «فردیت» در کار «جمعی» در تخطیط خطوط سیاسی اجتماعی و جمع کل امت عظیم اسلامی نیز صورت می گیرد که بدان اشاره دارد.
حج، از سوی دیگر نشان از ژرفای تاریخ نورانی انبیا و اولیای الهی دارد از آدم، از نوح، از ابراهیم، از سلیمان، از موسی، از عیسی، از محمد و اصحاب و آل محمد، در حج، تاریخ پرخاطره و مخاطره انبیای الهی و اولیای خدا بازسازی و بازنگاری می شود. حج، در این نگرش بازنگاری تاریخ انبیاست.
پس چرا در این تنها فرصت انسان سازی برای انسان نمایی بهره گرفته شده و وجود معنای "حق" گم می ماند.
پایان پیام/
نظر شما