به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، «صفورا ترک لادانی» در جمع طلاب و اساتید مدرسه علمیه فاطمیه نجف آباد با اشاره به اینکه اسلام شناسی یکی از شاخه های مطالعات گسترده شرق شناسی گفت: شرق شناسی توجه غرب به مشرق زمین است و البته اعم از مطالعات اسلام شناسی است.
عضو هیات علمی گروه فرانسه دانشگاه اصفهان در رابطه با مطالعات شرق شناسان غربی گفت: بیشترین توجه متفکران غربی در مطالعات خود، به منابع اهل سنت بوده است و به همین دلیل شناخت دقیقی راجع به تشیع نداشتند و اگر هم نگاهی داشتند ماهیتی کفرآلود و ارتدادی بوده است و تشیع را به مثابه شاخه ای فرعی از اسلام و اسلام اهل تسنن می دانستند.
لادانی در ادامه با معرفی مقاله «اتان کلبرگ» با عنوان مطالعات غرب در خصوص اسلام شیعی و اینکه فاطمیون و صلیبیون همان شیعیان هستند، گفت: اسلام از نگاه آنها شیعه اثنی عشری نبود و آنها تماما اسلام را از منابع اهل تسنن می گرفتند.
وی در همین زمینه به بیان نظر آرزینا لالانی که اهل تسنن را فرقه ای منحرف از قاعده اسلام میدانست پرداخت و گفت: ایشان دلیل برخورد غربیان با تشیع و اینکه معمایی برای آنها بود را همان مراجعه آنها به منابع اهل سنت می داند که با اسلام شیعی به عنوان یک ارتداد برخورد کرده اند.
دکتر لادانی در ادامه مباحث خود به معرفی شرق شناسان مدافع اسلام و معرفی افراد شاخصی چون لویی ماسینیون با کتاب تقدس فاطمه زهرا و مباهله مدینه و شاگردش هانری کربن فیلسوف فرانسوی وکتابهایشان از جمله اسلام شیعی چهارجلدی، امام غائب، ارض ملکوت، چهره خدا چهره انسان پرداخت و گفت: با ورود چنین افرادی به این عرصه خدمتی به تشیع و مباحث شرق شناسی شد و نظرات ارتدادی دست خوش تغییر شد.
وی با اشاره به تعویض بینش هانری کربن در مناظراتشان با شهید مطهری و علامه طباطبایی گفت: باید نظرات مختلف را بدانیم تا هم در تبلیغ و هم قضاوت کردن هوشمند و آگاه باشیم.
وی با دسته بندی دیدگاه متفکران غربی در زمینه شرق شناسی گفت: عمده مباحث متفکران غربی در مورد امام حسن به دو مبحث شبهات سیاسی و اختلافات خانوادگی تقسیم می شود.
لادانی در ادامه تقسیم بندی نظرات متفکران شرق شناس به معرفی کتب افرادی در این زمینه از جمله تصویر امام شیعه در دائره المعارف اسلامی که شامل نقدمقالات اسلام شناسان غربی، تصویر شیعه در دائره المعارف امریکا نوشته مونتگمری وات نقدشده محمدرضا غفوریان، زندگی دوازده امام که هیچ نقدی براین کتاب تاکنون نوشته نشده است و همچنین کتاب نظریه الامامه لدی الشیعه الاثنی عشریه پرداخت.
وی در ادامه به معرفی ویلفرد مادلونگ برجسته ترین اسلام شناس معاصر و بی طرف در بیان نظراتش پرداخت و گفت: ایشان اختلافات امام حسن علیه السلام با پدرش را در دو بعد سیاسی و خانوادگی می داند.
دکترلادانی در همین زمینه به معرفی افراد دیگری چون بروکلمان، سایکس و ساندرز، جان نورمن، وان کرامر، لامنس که همگی هم عقیده مادلونگ در ساده لوحی، خوشگذرانی و بی علاقگی امام حسن(ع) به خلافت هستند پرداخت و گفت: مادلونگ منابع شیعی را مطالعه نموده است ولی قسمتی از منابع را مطالعه و به قسمت دیگر بی اهمیت بوده و رها کرده است و مطابق دیگر دوستانش پیش رفته و به همین دلیل در کتابهایشان امام حسن(ع) را فرد ناشایستی برای خلافت معرفی می کنند.
وی در ادامه به بیان تقسیم بندی و ابعاد مختلف نظرات مادلونگ در زمینه سیاسی زندگی امام حسن(ع) پرداخت و گفت: مادلونگ، طبیعت صلح جو، بی علاقگی به حکومت، هم گرایی با خلافت و موقعیت اشرافی عثمان، تمایل نداشتن به جانشینی پدر و رویارویی با سیاست جنگی امام علی علیه السلام را از جمله اختلافات سیاسی امام حسن با پدرش و اختلافات خانوادگی همچون مطلاق بودن امام حسن، سیاسی بودن ازدواجهای ایشان، عدم الگوگیری از پدرشان که مادلونگ با اصل قراردادن اختلافات سیاسی بین امام حسن و پدرشان مسائل دیگر را بر همین اساس ارزیابی می کنند و حال آنکه متاسفانه در ابتدای کار خاورشناسان و شرق شناسان از منابع ضعیف استفاده کرده و تصویری که از امام حسن ارائه نمودند هیچ مطابقتی با منابع شیعی و اسلام ندارد و سازگار نیست.
دکتر لادانی در پایان با بیان تجربیات تبلیغی خود در طول مدت تبلیغ در کشور های مختلف از جمله فرانسه، سویس، سنگال و یونان افزود: یک طلبه می تواند با استفاده از امکانات و زمینه های علمی مختلف یک مبلغه اثرگذار در سطح کشورهای مختلف باشد./
نظر شما