دین اسلام‌ درباره حضور‌ کودکان در مسجد‌ چه‌ دیدگاهى‌ دارد؟

کودکان را از کودکى‌ باید به‌ نماز تمرین‌ داد. کودک باید با محیط مسجد مانوس باشد. به‌ تجربه‌ ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ اگر کودک‌ به‌ مسجد نرود، اگر در جمع‌ نباشد نماز خواندن‌ جمع‌ را نبیند به‌ این‌ کار تشویق نمی شود.

 

خبرگزاری شبستان: آنجا که‌ از تعلیم‌ و تربیت‌ نسل‌ نو و ساختار بنیه‌ فرهنگى‌ جوانان‌ سخن‌ در میان‌ است‌، بالطبع‌ آمادگی هاى‌ روحى‌ آنان‌ در دوران‌ کودکى در صفحه‌ تحقیق‌ دانشمندان‌ علوم‌ تربیتى‌ و روان‌ شناسان‌ نقش‌ مى‌ بندد. هرچند روان‌ شناسان‌ در باب‌ تعلیم‌ و تربیت‌ کودک‌ دیدگاه ها و فرضیه‌ هاى‌ سه‌ گانه‌ اى‌ دارند و به‌ پیروان‌ «فرضیه‌ یادگیری‌»، « رشدگرایان‌» و «روانشناسان‌ نوین‌ انسان‌ گرایانه‌» تقسیم‌ شوند،اما وجه‌ غالب‌ با پیروان‌ «فرضیه‌ یادگیری‌»است‌. این‌ فرضیه‌ دیدگاه‌ منطقی‌ ترى‌ دارد و بسیارى‌ از پیروان‌ دیگر فرضیه‌ ها هم‌ در این‌ دیدگاه‌ شریک هستند.

 

طبق‌ این‌ نظریه‌، کودکان‌ آن‌ چیزی‌ مى‌ شوند که‌ والدین‌ از آنان‌ مى‌ سازند. در حقیقت‌ والدین‌، آموزگاران‌ و دیگران، به‌ اندیشه‌ و رفتار کودک‌ سازمان‌ مى‌ دهند. طبق‌ این‌ تفکر، دوران‌ کودکی‌ به قدرى‌ حساس‌ است‌ که‌ اگر از فرصت‌ آن‌ استفاده‌ نشود و طفل‌ ساخته‌ و پرداخته‌ نشود، امکان‌ بازسازى‌ او هیچگاه‌ چون‌ اول‌ مقدور نتواند بود. در بسیارى‌ از موارد، دوباره‌ سازى‌ او امرى‌ قریب‌ به‌ محال‌ است‌. درحدود 3 تا 6 سالگى‌، رشد کودک‌ بسیار سریع‌ است‌. در همین‌ دوره‌ بحرانى‌ رشد است‌ که‌ مى‌ توان‌ به‌ پرورش‌ شخصیت‌ او همت ‌گماشت‌، عادات‌ نیکو و ضرورى‌ را در او ایجاد کرد و او را به‌ رعایت‌ اصول‌ و مقررات‌ زندگى‌ فردى‌ و اجتماعى‌ وادار کرد.
 

اما برخلاف‌ معتقدات‌ روانشناسان‌ غربى‌ که‌ تربیت‌ کودک‌ را از هفته‌ هاى‌ اول‌ بعد از تولد مى‌ دانند، دیدگاه‌ اسلامى‌ آن‌ را خیلى‌ جلوتر و حتى‌ به‌ دوران‌ قبل‌ از انعقاد نطفه‌ در رحم‌ مادر مرتبط‌ مى‌ شناسد.


براین‌ اساس‌ بیانات‌ پیشوایان‌ دین‌ مبین‌ اسلام، مشحون‌ از دستورها و مقررات‌ خاصى‌ است‌ که‌ هم‌ درباره‌ آداب‌ نکاح‌ و مجامعت‌ تذکراتى‌ داده‌ و هم‌ به‌ تاثیر آن‌ دستورها به‌ شکل‌ بندی‌ بهداشت‌ جسمى‌ و روان‌ کودک‌ چه‌ درشکم‌ مادر و چه‌ بعد از تولد تاکید کرده‌ است‌. باید دانست‌ که‌ اسلام‌ در باب‌ تعلیم‌ و تربیت‌، فراتر از دیگران‌ اندیشیده‌ است‌، بر این‌ دیدگاه‌ پا مى‌ فشارد که‌: السعید من‌ سعد فى‌ بطن‌ امه‌، والشقى‌ من‌ شقى‌ فى‌ بطن‌ امه‌» (نیکبخت‌ کسى‌ است‌ که‌ دررحم‌ مادر به‌ نیکبختى‌ رسیده‌ است‌ و بدبخت‌ کسى‌ است‌ که‌ درشکم‌ مادر به‌ بدبختى‌ رسیده‌ است.)


بنابراین‌ باید در نظر داشت‌ که‌ براى‌ مسجدى‌ بار آوردن‌ کودک‌ و اهل‌ نماز کردن‌ او، والدین‌ به‌ طى‌ چنین‌ مسیری‌ نیاز دارند، زیرا کارآمد ترین‌ و پربازده‌ ترین‌ مرحله‌ پرورش‌ کودک‌ مطابق‌ با اخلاق‌ اسلامى‌ و عادات‌ نیکوى‌ فردى‌ و اجتماعى‌، همین‌ دوران‌ کودکى‌ او است‌. کودک‌ در چنین‌ مرحله‌ اى، آمادگی‌ پذیرش‌ هرگونه‌ اخلاق‌، آداب‌ و عادات‌ را به‌ راحت‌ ترین‌ وجه‌ دارد. انجام‌ دادن‌ مداوم‌ تکالیف‌ دینى‌ و برخى‌ از اعمال‌ عبادى‌ در اسلام‌ به ویژه‌ نماز به‌ تمرین‌ در دوران‌ کودکی‌ نیاز دارد، تا پس‌ از طى‌ مراحل‌ رشد جسمانى‌ و رسیدن‌ به‌ حد بلوغ‌ در برگزاری‌ آن‌ احساس‌ سنگینى‌ و مسامحت‌ بیجا به‌ وجود نیاید و احیاناً به‌ ترک‌ آن‌ منجر نشود.


در روایتى‌ از امام‌ صادق‌ (ع‌) به‌ نقل‌ از پدر بزرگوارش، چنین‌ نقل‌ شده‌ است: کان‌ على‌ بن‌ الحسین‌ (ع‌) یأمر الصبیان‌ ان‌ یصلواالمغرب‌ و العشاء جمیعاً و الظهر و العصر جمیعاً فیقال‌ له‌ یصلون‌ فى‌ غیر وقتها، فیقول‌ هو خیر من‌ ان‌ یناموا فیها (حضرت‌ امام‌ زین‌ العابدین‌ (ع‌) همواره‌ بچه‌ ها را به‌ برگزارى‌ نماز مغرب‌ و عشاء و ظهر و عصر، فرمان‌ مى‌ دادند. به‌ حضرت‌ گفته‌ مى‌ شود که‌ بچه‌ ها نماز را درغیر وقت‌ آن‌ مى‌ خوانند. پس‌ ایشان‌ مى‌ فرمایند: آن‌ بهتر از این‌ است‌ که‌ در وقتش‌ بخوابند).


مراد امام‌ این‌ است‌ که‌ آنان‌ تکلیفى‌ دراین‌ خصوص‌ ندارند بلکه‌ منظور عادت‌ و تمرین‌ دادن‌ آنان‌ به‌ نماز و رفع‌ احساس‌ سنگینى‌ نسبت‌ به‌ نماز است‌. از جمله‌ قوانین‌ سودمندى‌ که‌ دانشمندان‌ تعلیم‌ و تربیت‌ به‌ آن‌ رسیده‌ اند « قانون‌ ممارست‌ و تکرار» و «قانون‌ تشویق‌» است‌.


«للعادة‌ على‌ کل‌ انسان‌ سلطان‌ عادت‌ براى‌ انسان ها به‌ منزله‌ پادشاه‌ و فرمانرواست‌ آمدى‌.
«الفضیلة‌غلبة‌ العادة‌» فضیلت‌ نتیجه‌ پیروزى‌ برعادت‌ است‌. با اهتمام‌‌ به‌ نقش‌ عادات‌ در زندگى‌ معنوى‌ آینده‌ کودکان‌ است‌ که‌ ما همواره‌ خواهیم‌ توانست‌ فرزندان‌ خود را به‌ شاهراهاى‌ اسلامى‌ هدایت‌ کنیم‌ و آنان‌ را از کجروی ها و افتادن‌ به‌ دست‌ اندازهاى‌ جاده‌ اى‌ رهایى‌ بخشیم. آنگاه‌ راهزنان‌ فریبنده‌ و مهاجمان‌ بافضولات‌ فرهنگى‌، یاراى‌ مقاومت‌ با ایمان‌ و اعتقاد راسخ‌ آنان‌ را نخواهند داشت.


اکنون‌ بجاست‌ این‌ سوال‌ مطرح‌ شود: با توجه‌ به‌ اهمیت‌ عادت دهى‌ کودکان‌ در مساجد آیا اسلام‌ در قبال‌ مسجد درباره کودکان‌ چه‌ دیدگاهى‌ دارد؟
درجواب‌ این‌ سوال‌ باید گفت‌ که‌ در نگاهى‌ به‌ احادیث‌ و روایات‌ وارده‌ با پاسخ هاى‌ دوگانه‌ اى‌ مواجه‌ مى‌ شویم‌ :
1- احادیثى‌ که‌ ورود کودکان‌ را به‌ مسجد مکروه‌ مى‌ شمارد.
2- احادیثى‌ که‌ دلیل‌ بر جواز حضور کودکان‌ در مسجد و تشویق‌ بدان‌ امر است.
در دو سه‌ حدیثى‌ که‌ به‌ طرق‌ مختلف‌ در باب‌ کراهت‌ حضور کودکان‌ در مساجد وارد شده‌ است‌، صرف‌ نظر از اینکه‌ تقدم‌ و تارى‌ در کلمات‌ آنها مشاهده‌ مى‌ شود، چنین‌ است: « جنبوامساجدکم‌ مجانینکم‌ وصبیانکم» (حضرت‌ رسول‌ اکرم‌ (ص‌) مى‌ فرمایند: از مساجدتان‌ دیوانگان‌ و کودکان‌ خود را دور نگه‌ دارید).

 

البته‌ شمارى‌ از علما و اهل‌ سنت‌ از این‌ حدیث‌ حکم‌ عدم‌ جواز ورود کودک‌ را به‌ مسجد استنباط‌ کرده‌ و بدان‌ فتوی‌ داده‌ اند. قابسى‌ از مالک‌ نقل‌ مى‌ کند: اگر کودک‌ در سنین‌ بازى‌ و شیطنت‌ است‌ من‌ ورود او را به‌ مسجد جایز نمى‌ دانم‌، اما در مقابل‌ این‌ حدیث ما در ماخذ دینى‌ شاهدیم‌ که‌ پیامبر(ص‌) و اصحاب‌، بچه‌ هاى‌ خود را به‌ مسجد مى‌ آورند. نه‌ تنها بچه‌ هاى‌ سه‌ چهارساله‌ بلکه‌ زنان‌ اصحاب‌ با بچه‌ هاى‌ شیرخوار خود در نمازهاى‌ جماعت‌ حاضر مى‌ شدند.
 

روایات‌ نشان‌ نمى‌ دهند که‌ پیامبر رحمت‌ (ص‌) حتى‌ در یک‌ مورد بر آنان‌ یا بر والدین‌ آنان‌ نهیب‌ زده‌ یا به‌ آوردن‌ بچه‌ هایشان‌ به‌ مسجد اعتراض‌ کرده‌ باشند، بلکه‌ بر عکس‌، عکس‌ العمل هایى‌ که‌ حاکى‌ از تشویق‌ و رضایت‌ است‌، از جانب‌ آن‌ حضرت‌ مشاهده‌ مى‌ شد.


در حدیثی‌ ضمن‌ دلالت‌ برحضور کودکان‌ در مساجد چگونگى‌ شرکت‌ آنان‌ در صفوف‌ جماعت‌ بدین‌ گونه‌ بیان‌ شده‌ است‌: «عن‌ جابر، عن‌ ابى‌ جعفر(ع‌) قال: سألته‌ عن‌ الصیبان‌ اذا صفوا فى‌ الصلوه‌ المکتوبة‌، قال: لاتؤخر و هم‌ عن‌ الصلوة‌ و فرقوا بینهم‌». جابر نقل‌ مى‌ کند که‌ امام‌ باقر(ع‌) درباره‌ کودکانى‌ که‌ درنماز واجب‌ حضور مى‌ یابند پرسیدم‌ . حضرت‌ فرمودند: آنان‌ را در اخر صف هاى‌ جماعت‌ با هم‌ نگذارید، بلکه‌ جداگانه‌ بین‌ بزرگسالان‌ پراکنده‌ سازید.


باتوجه‌ به‌ احادیث‌ و روایاتى‌ که‌ یاد آور شدیم‌، اگر جمع‌ بندى‌ صحیحى‌ به‌ عمل‌ نیاید شاید این‌ شبهه‌ ایجاد شود که‌ احادیث‌ مشمول‌ نوعى‌ تناقض‌ گویى‌ شده‌ اند، در حالى‌ که‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ چنین‌ نیست. صدور احادیثى‌ از قبیل‌ :«جنبوا مساجدکم‌ مجانینکم‌ وصبیانکم‌ ....» نشان‌ مى‌ دهد که‌ این‌ حدیث‌ شریف‌، کودکانى‌ را در نظر دارد که‌ در حرکات‌ خود و در شیطنت‌ و شلوغ‌ کارى‌ بسان‌ دیوانگان‌ عمل‌ مى‌ کنند و درصورت‌ حضور در مسجد، موجب‌ آلودگى‌ یا ایجاد بى‌ نظمى‌ غیرمتعارف‌ در مسجد مى‌ شوند. این‌ احتمال‌ هم‌ وجود دارد که‌ درجامعه‌ آن‌ روز باتوجه‌ به‌ شرایط‌ و عدم‌ امکاناتى‌ از قبیل‌ پوشاک‌ مناسب‌ بچه‌، حضور کودکان‌ چه‌ بسا موجب‌ آلودگى‌ مسجد و حاضران‌ در مسجد مى‌ شد.


طبق‌ نظر فقیه‌ بزرگوار شهید ثانی‌ (ره‌): «مراد کودکانى‌ است‌ که‌ به‌ طهارت‌ آنان‌ اعتمادى‌ نیست‌ یا اینکه‌ خوب‌ و بد را تشخیص‌ نمى‌ دهند اما بچه‌ ممیزى‌ که‌ طهارت‌ او مورد وثوق‌ است‌ و خودش‌ نیز برنمازها مواظبت‌ مى‌ کند کراهتى‌ برآن‌ متوجه‌ نیست‌ بلکه‌ سزاوار است‌ او را به‌ آمدن‌ مسجد تمرین‌ دادهمچنانکه‌ لازم‌ است‌ براى‌ نماز تمرین‌ وعادت‌ داده‌ شود.


آیت‌ الله‌ شهید مطهرى‌ نیز در یکى‌ از گفتارهاى‌ خود در توضیح‌ آیه‌: «وامر اهلک‌ بالصلاة‌و اصطبر علیها»(طه‌ 55/)(اهلت‌ را به‌ نماز دستور بده‌ و برنماز صبرکن‌) چنین‌ بیان‌ مى‌ کند:«.....بچه‌ ها را از کودکى‌ باید به‌ نماز تمرین‌ داد.... بچه‌ را باید در محیط‌ مشوق‌ نماز خواندن‌ برد. این‌ به‌ تجربه‌ ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ اگر بچه‌ به‌ مسجد نرود، اگر در جمع‌ نباشد نمازخواندن‌ جمع‌ را نبیند به‌ این‌ کار تشویق‌ نمى‌ شود. چون‌ اصلاً حضور درجمع‌ مشوق‌ انسان‌ است‌ آدم‌ بزرگ‌ هم‌ وقتى‌ خودش‌ را درجمع‌ اهل‌ عبادت‌ مى‌ بیند روح‌ عبادت‌ بیشترى‌ پیدا مى‌ کند بچه‌ که‌ دیگربیشتر تحت‌ تأثیر است‌ ... باید با بچه‌ هاى‌ خودمان‌ ، برنامه‌ مسجد رفتن‌ داشته‌ باشیم‌ تا بچه‌ ها با مساجد و معابد آشنا بشوند.

 

از طرفى‌ دیگر باید به‌ نکته‌ ظریف‌ توجه‌ داشت‌ که‌ منع‌ بچه‌ از مسجد ، با منع‌ مادر او ازمسجد نیز ارتباط‌ تنگاتنگی‌ دارد .مادران‌ که‌ معمولاً مسئولیت‌ پرستارى‌ و تربیت‌ فرزندان‌ را بیشتر از پدران‌ به‌ عهده‌ دارند در مراعات‌ چنین‌ امرى‌، سالیانى‌ را محکوم‌ به‌ خانه‌ نشینى‌ و محرومیت‌ از مساجد الهى‌ خواهند بود. مادران‌ با این‌ فرض‌ باید به‌ جرم‌ مادر بودن‌ و پرستارى‌ حداقل‌ سه‌ فرزند 10 تا 12 سال‌ از حضور در پایگاه های‌ عظیم‌ فکری‌ و معنواى‌ اجتناب‌ کنند، و در نهایت‌ به‌ آموخته‌ هاى‌ بیات‌ خانه‌ پدرى‌ و آموزشهای‌ فراموش‌ شده‌ و منسوخ‌ دوران‌ تحصیلى‌ قناعت‌ کنند. بدیهى‌ است‌ چنین‌ برداشتی‌ درحوزه‌ خدامحورى‌ و علم‌ مدارى‌ اسلامى‌ جایگاهى‌ ندارد و با نص‌ صریح‌ دینی‌ مغایر است‌.


این‌ نکته‌ را هم‌ باید اضافه‌ کرد که‌ هیچ‌ وقت‌ احتمال‌ شلوغ‌ کارى‌ و شیطنت‌ از جانب‌ کودکان‌ دور از انتظار نیست‌ و در صورت‌ حضور درمساجد در رفع‌ آرامش‌ آن‌ مقدارى‌ دخیل‌ خواهند بود. اما از باب‌ « الاهم‌ فالاهم‌ » و نتیجه‌ عادت‌ پذیرى‌ کودک‌ ، باید آن‌ را تحمل‌ کرد و درطراحى‌ مساجد براى‌ آنان‌ نیز جایگاهى‌ را متناسب‌ با روحیه‌ کودکى‌ در نظر گرفت.


امروزه‌ براى‌ جلب‌ و جذب‌ کودکان‌ و نوجوانان‌ و حتى‌ جوانان‌ به‌ مساجد از باب‌ : «وجوب‌ مقدمه‌ واجب‌» باید ساخت‌ مهد کودک‌ فضاى‌ سبز و مجتمهاى‌ ورزشى‌ ، تفریحى‌ و برنامه‌ ریزى‌ ازسوى‌ متولیان‌ مساجد پیش‌ بینى‌ شود باتوجه‌ به‌ فراگیر بودن‌ امور فوق‌ در زندگى‌ روزمره‌ کودکان‌ و جوانان‌ باید مساجد را توسعه‌ داد و متحول‌ کرد.
 

ما امروز در دنیایى‌ زندگى‌ مى‌ کنیم‌ که‌ دربافت‌ شهرى‌ آن‌ دیگر از خانه‌ باغ ها به ویژه‌ در طبقات‌ پایین‌ و متوسط‌ جامعه‌ که‌ طیف‌ مسجدى‌ را هم‌ آنان‌ تشکیل‌ مى‌ دهند، خبرى‌ نیست‌.کودک‌ و جوان‌ در یک‌ محاصره‌ آپارتمانى‌ و آپارتمان‌ نمایى‌ به‌ دور از تفریجات‌ لازم‌ محدود شده‌ است‌. لذا شوق‌ بازى‌ در فضاى‌ سبز زیبا و دلپذیر مى‌ تواند با بلند شدن‌ نغمه‌ دلکش‌ اذان‌ از مأذنه‌ مساجد، جذبه‌ و اشتیاق‌ آنان‌ ار نسبت‌ به‌ مسجد روی‌ شعله‌ ور کند. حتى‌ چنین‌ روشى‌، مى‌ تواند پدران‌ و مادران‌ را به‌ سوى‌ مسجد بکشاند، که‌ این‌ خود از زمینه‌ هاى‌ «توفیق‌ اجباری‌» است‌ و از راههاى‌ تحکیم‌ پیوند خانه‌ و مسجد به‌ شمارمی‌رود.


اساساً معمارى‌ سنتى‌ مساجد برچنین‌ ساختارى‌ دلپذیر و دلارایى‌ استوار بوده‌ است‌ به‌ طورى‌ که‌ تاریخ‌ مى‌ نویسد میراث‌ فرهنگی‌ می‌نمایاند. متاسفانه‌ با وجود پیشرفت هاى‌ معماری‌ و تحولات‌ اجتماعى‌، فرهنگى‌ و صنعتى‌، به‌ صراحت‌ مى‌ توان‌ ادعا کرد که‌ مسجد سازی هاى‌ امروز، هیچ‌ تناسبى‌ با آن همه‌ تحولات‌ نشان ‌نمی‌دهند و فاقد جاذبه‌ های‌ تبلیغى‌ مطابق‌ با زمان‌ است‌.
 

پایان پیام/

کد خبر 71957

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha