به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، با توجه به اینکه از 21 تیرماه هفته عفاف و حجاب در کشور آغاز می شود به سراغ گفتگو با حجت الاسلام بهرام دلیر، مدرس درس خارج فقه و اصول رفتهایم، ایشان دارای دکترای علوم سیاسی و دکترای فقه و اصول هستند.
گفتنی است 82 سال قبل، در 21 تیرماه 1314 بغض ایرانیان از اختناق استبداد در شهر مشهد ترکید و تجمع کنندگان در مسجد گوهرشاد به جرم دفاع از حیثیت و عفت بانوان ایرانی به خاک و خون کشیده شدند.
*به نظر شما واگذاری فرهنگ عفاف و حجاب به خود جامعه بهتر نیست؟
اینکه ما بخواهیم عفاف و حجاب را به مردم تحمیل کنیم و در اصل فشار را از بالا به همراه تهدیداتی بروی بانوان بیاوریم امری اشتباه است و در طول تاریخ هم این نوع رفتار برای ما پاسخ مثبتی نداشته است. عفاف و حجاب باید به بطن جامعه و به سنت مردم بازگردد. اگر به مردم عفاف و حجاب را واگذار کنیم قطعا جواب مثبتتری را خواهیم گرفت.
روزگاری رضاشاه پهلوی تلاش خود را کرد تا کشف حجاب را در کشور ما ایجاد کند اما شاهد بودیم که نسبت به این امر موفق نبود پس کشف حجاب یا ایستادگی بر روی حجاب به هیچ وجه در جامعه ما امکانپذیر نیست. امروز اگر کسی نخواهد حجاب داشته باشد هیچکس نمیتواند در قبال او کاری را انجام دهد. چنانچه نیروی انتظامی، گشت ارشاد، سربازهای مخصوص رسیدگی به این موضوع را در خیابان ها بگذاریم باز هم هیچ کاری از پیش نخواهیم برد.
*چرا امروز با توجه به هفته های عفاف و حجاب و تاکید جامعه بر رعایت این مسئله هنوز در خصوص رعایت حجاب در جامعه دچار مشکل هستیم؟
حجاب بیش از آنکه نیازمند تذکر یا ایجاد محدودیت باشد پیشتر نیازمند معرفت است. اینکه ما بخواهیم یک شال یا روسری را در سر زنان بگذاریم حجاب نیست بلکه نفاق است. یک انسان وقتی که معرفت پیدا کند و بداند که مزایای حفظ حریم خصوصی خود که در دین هم ما همین موضوع را بیشتر در خصوص حجاب داریم تا چه اندازه مفید است قطعا با حجاب خواهد شد.
امروز سخت گیری های ما در مورد حجاب جواب عکس داده است. وقتی که ما می خواستیم به زور ماهواره، ویدیو یا حتی نوار کاست را در کشور جمع کنیم شاهد بودیم که هیچ موفقیتی در این زمینه حاصل نشد بنابراین با اجبار و فشار نمی توان به جایی رسید.
در حالت امروزی آن نیز می توان به موضوع فیلترینگ تلگرام اشاره کرد که نه تنها باعث جمع شدن این فضا نشد بلکه باعث گسترش و حضور بیشتر افراد در این فضا گشت. امروز فیلترینگ ما را وارد فاز جدیدی از آسیب های اجتماعی نیز کرده است زیرا مخاطبان برای استفاده از این فضا نیازمند استفاده از فیلترشکن هستند که همین فیلترشکن باعث شده است مخاطب وارد فضاهای نامناسب زیادی بشود.
این نوع رفتار ما؛ یعنی تهدید یا ایجاد فشار برای انجام دادن عملی بیشتر باعث انحراف ما از مسیر اصلی می شود و امروز در بحث حجاب نه تنها ما در آن موفق نشدهایم بلکه بی عفتی را هم با دست خود ترویج دادهایم. حجاب باید به خود ملت واگذار شود زیرا حجاب با اختیار و با معرفت حجابی مناسب است و اینکه ما بخواهیم با تهدید به زندان، محروم شدن از دانشگاه و هرچه از این ابزارهای قهری استفاده کنیم شاهد جواب معکوس در این خصوص خواهیم بود.
*در طول 40 سال انقلاب تا چه اندازه توانسته ایم در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب موفق باشیم؟
هرچه از انقلاب اسلامی میگذرد ما شاهد وضعیت نامناسبتری در خصوص حجاب جامعه هستیم، در واقع در طول این 40 سال عفاف و حجاب در جامعه ما روند نزولی داشته است.
چقدر خوب بود که جامعهشناسان ما به جای نگاه پروژهای به حجاب بیشتر به کارهای تحقیقاتی در این زمینه میپرداختند تا راهحلهایی را برای ترمیم وضعیت موجود پیدا کنند، زیرا حجاب پروژه نیست که آن را تعریف کنیم و آن را به سرانجام برسانیم.
*چرا در بحث پوشاک ما شاهد لباس هایی با تعریف عفاف و حجاب در جامعه نیستیم؟
متاسفانه ما در بسیاری از موارد وقتی به فروشگاه های محصولات پوشاک مراجعه می کنیم یا حتی بدتر از آن وقتی به نمایشگاه عفاف و حجاب در یک مکانی مراجعه می کنیم شاهد هستیم که فروشنده عرضه کننده محصولات خود نیز حجاب ندارد یا لباس هایی که برای فروش و عرضه در فروشگاه مورد نظر موجود است هیچکدام عرضه کننده محصولات عفاف و حجاب نیست.
بدتر از این روند عملکرد صدا و سیما در کشور است، ما امروز متاسفانه آن چیزی را که عرضه کننده عفاف و حجاب در جامعه باشد را در هیچ یک از برنامه های صدا و سیما نمی بینیم، ما امروز نیازمند ایجاد اعتماد در مردم هستیم. اعتماد مردم به حاکمیت و بالعکس اعتماد حاکمیت به مردم یک فرهنگ پویا را ایجاد خواهد کرد.
*روش امر به معروف و نهی از منکر در جامعه امروز ما چرا در مرحله پایانی آن یعنی برخورد قهرانه فقط خلاصه می شود، آیا این نوع امر به معروف و نهی از منکر صحیح است؟
اسلام و دین به ما می گوید «دین جز محبت چیزی را ندارد و در واقع دین با خشونت سازگار نیست»، در گزاره های دینی ما همیشه دو بخش اولیه و ثانویه را داریم، اصل اول همیشه بر پایه مهربانی، محبت، لطافت و برخورد محبت آمیز است و خشونت تنها در بخش بعدی است و آن هم از باب ناچاری اتفاق می افتد که در این بخش هم برای نمونه ما داریم که اگر فردی مرتکب جرمی شد و قصاص بر او وارد شد هم چقدر زیباست که اولیای دم راه بخشش را پیش بگیرند.
در فلسفه امر به معروف و نهی از منکر بیشتر ضعفا باید به اغنیا امر به معروف و نهی از منکر کنند، در مثالی بارزتر در یک جامعه؛ باید مردم امر به معروف و نهی از منکر را به دستگاه حکومتی داشته باشند ولی متاسفانه ما در کشور خود شاهد هستیم که امر به معروف و نهی از منکر از صاحبان قدرت به پایین رخ می دهد و دائم به مردم امر و نهی می کنند که فلان کار را انجام بدهید یا ندهید و در واقع جامعه را در مضیقه قرار می دهند.
باید بدانیم که در امر به معروف زبان سخت هیچگاه سازگار نیست، امر به معروف باید سرشار از مهربانی و با برخوردی همراه با الفت با دیگران باشد. یا حتی ما در تاریخ شنیدهایم که یهود در برخورد با اسلام با پیامبر اکرم(ص) رفتارهای نامناسبی را داشتند اما در روزگاری شاهد بودیم که فرد یهودی که انواع توهین ها را به پیامبر اکرم (ص) کرده بود دچار مریضی شد، پیامبر(ص) در حالی که مشاهده کرد چند روزی است فرد آزاردهنده در شهر حضور ندارد پرس و جو کرد و متوجه شد که او بیمار است، به همین منظور به همراه جمعی از اصحاب برای عیادت فرد توهینکننده به خود به منزل ایشان رفت و همین رفتار محبتآمیز باعث شد که آن فرد به دین اسلام روی بیاورد.
پیامبر اکرم(ص) هیچگاه مکه را با شمشیر فتح نکرد بلکه دل مردم مکه را با مهربانی خود به دست آورد، همیشه به یاد داشته باشید که مهربانی و زبان مهربان تذکر را دلنشین میکند اما اینکه ما با چهره و زبان تند و خشن امر به معروف کنیم قطعا اثری نخواهد داشت.
البته معروف و یا منکر باید برای مردم به درستی تفسیر شود، منکر فقط حجاب نیست بلکه منکر امروز ما اختلاس، تحقیر کردن مردم، فرصت سوزی، پایین آوردن ارزش پول و از همه مهمتر بزرگترین منکر فرصت بین المللی را تبدیل به تهدید کردن است.
وقتی امروز در جامعه ما کار را به یک غیرمتخصص واگذار می کنند در اصل منکر انجام شده است، حال اینکه ما بخواهیم شادی چند نفر و یا عدم حجاب برخی را تفسیر منکر کنیم درست نیست زیرا اسلام با این اتفاقات از بین نمی رود بلکه ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی در عمل بزرگترین منکر است.
متاسفانه امروز در کشور ما تفسیرها از رفتار افراد غلط است، وقتی یک نفر به دنبال نفرت است و بر طبل دشمن می کوبد یا اینکه کسی با مدیریت نادرست خود نخبگان را از جامعه حذف می کند و سرمایه را از بین می برد یک فرد ارزشی خوانده می شود و این نشان می دهد که ما از مصادیق خوب استفاده نمی کنیم و دادن عنوان های نادرست به افراد؛ جامعه و ذهن ما را منحرف می کند.
معروف در معنای واقعی یعنی اینکه ما بتوانیم تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم، معروف یعنی پیشرفت، اشتغال، ثروت، کسب و کار و حفظ منافع ملی داشته باشیم.
نظر شما