صبر و پایداری در مقابل حوادث، مصائب و کمبودها داشته باشید

شهید اسماعیل هادیان در وصیت نامه خود تفرقه را عامل سقوط انقلاب دانست و آورده است: در برابر مصائب و کمبودها صبر و پایداری داشته باشید.

به گزارش خبرگزاری شبستان از خرم آباد، اسماعیل هادیان درعیدقربان سال1345 پای درعرصه وجود نهاد.

 

به تناسب آن عید سعید پدرش اورا اسماعیل ذبیح الله نام نهاد، وی درهمان زمان کودکی با زمزمه دعای ندبه ونوای دلنشین آن که درمنزلشان برگزارمی شد، خوگرفت وآتش عشقش به حضرت صاحب الامر(عج)شعله ورگردید.

 

دروه ابتدایی را بارتبه های ممتاز به پایان رسانید، مشغول تحصیل در دوره راهنمایی بود که رژیم طاغوت روبه انحلال شده وانقلاب اسلامی به رهبری امام درشرف پیروزی بود.

 

درجریان انقلاب وپس ازپیروزی انقلاب با آن که 12 سال بیشترنداشت در جمع اعتراض های مردمی حضور داشت.

 

با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی ازاولین کسانی بود که به عضویت بسیج در آمد وآموزش های مختلف نظامی آموزش را فرا گرفت.

 

سپس با کسب تجارب فراوان وازطرف دیگربه علت چابکی وزیرکی که دراو بود مسئولیت بخشی ازآموزش بسیجیان را به دوش گرفت.

 

وی همچنین در عملیات های مختلف چون عملیات پیروزمندانه بیت المقدس شرکت کرد و در این عملیات از ناحیه پامجروح شد ومدتی دربیمارستان بستری شد.

 

با همان پای شکسته درحالیکه هنوزچند ماه ازمجروحیت او نمی گذشت دگرباربه جبهه های نورعلیه ظلمت اعزام شد ودرعملیات رمضان شرکت کرد.

 

درخردادماه سال 62 برای چندمین باراعزام میدانهای نبرد شده ودرمنطقه جفیروکوشک به خدمتگزاری اسلام مشغول شد اواخرهمین سال بود که به همراه یاروفادارش شهید مجتبی آدینه وند درجبهه زبیدات حضوریافت به دنبال تلاش های پیگیروفعالیت های فراوان دراتحادیه انجمن های اسلامی مدارس به عنوان مسئول شناخته شده بارگران مسئولیت هدایت وکنترل واداره آنها را برعهده اونهادند.

 

درسال 64 باشرکت درکنکورسراسری دانشگاه ها دررشته پزشکی قبول شده وبه دانشگاه اصفهان راه یافت همگام با آن دروس حوزه را دامه داد.

 

دانشگاه نیزاورا ازجبهه باز نداشت چراکه دانشگاه واقعی راجبهه های نبرد می دانست، و این باربا نیروهای لشگرامام حسین (ع)متشکل ازبسیجیان اصفهان درجزیره مجنون دریک ماموریت ودرجبهه فاودرماموریت دیگرودرمیان یاران راستین حجت بن الحسن (ع)حضوریافت.

 

اسماعیل عزیزبا وجود جراحت پا وبا اینکه چندبارتحت عمل جراحی قرارگرفته بود اماهیچگاه ازتلاش بازنا ایستاد ودرسنگرهای دانشگاه وحوزه وجبهه های حق علیه باطل به کسب فیض وتزکیه نفس وتزئین روح پرداخت.

 

وی سرانجام درروزنیمه شعبان ولادت منجی عالم بشریت، مهدی منتظردرعملیات ظفرمندانه کربلای 10 درجبهه های غرب درتاریخ 26 فروردین سال 61 به شرف شهادت نائل آمد.

 

وصیتنامه شهید اسماعیل هادیان

 

 

اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله و بعد از شهادت دادن به یگانگی خدا و نبوت پیغمبر و اینکه دوازده امام جانشینان و اوصیا بحق حضرت خاتم الانبیا (ص) می باشند و شهادت دادن به روز معاد و حق بودن بهشت و جهنم و تجسم اعمال و حساب و کتاب وصیت نامه خود را شروع می کنم.

 

وصیت من به امت این است که استقامت و صبر و پایداری در مقابل حوادث، مصائب و کمبودها را داشته باشند و همچنین استقامت در فرمانبری و اطاعت از رهبر کبیر انقلاب اسلامی که ملاک عمل خاتمه آنست.

 

 وحدت و یکپارچگی را حفظ نموده از تفرقه و پراکندگی پرهیز نمائید که تفرقه عامل خدای نکرده سقوط انقلاب است.

 

جبهه ها را گرم نگه دارید و تا پیروزی نهایی که برقراری جمهوری اسلامی است، از آرمان های انقلاب صیانت کنید.

 

وصیتم به رفقا و دوستان اینست که سعی و کوشش در تزکیه و خودسازی و مطالعه و یادگیری علوم قدیم و جدید را بنمائید و از فرصت ها استفاده کنید.

 

پاسدار انقلاب و احکام اسلام باشید از خدا و رسول اطاعت بنمائید که در این صورت با شهدا و صدیقین و انبیا و صالحین خواهید بود.

 

از همگی رفقا تقاضا دارم که مرا حلال نمائید و در حال نماز و دعا این بنده را فراموش نفرمائید، از پدر و مادرم می خواهم که مرا حلال کنند و در مصائب صبر داشته باشند که صبر سد ایمان است و اگر انسان صبر نداشته باشد مومن نیست.

 

فرزندانتان را بنحو احسن تربیت کنید که برای اسلام و انقلاب مفید باشند و آنها را تشویق به یادگیری علوم بنمائید.

 

 بجای من صدقه بدهید و هر موقع سر قبرم آمدید آیه الکرسی و قرآن را بخوانید. دنیا جایی است که انسان باید خودش را مستقیم کند با عنایت خداوند که سعادت نصیبش شود و دنیا داری است که انسان باید توشه ای از تقوی و عمل داشته باشد که در دار آخرت از قافله عقب نماند و بتواند به مقام و منزلت بالاتری برسد. انسان باید طوری زندگی نماید که همیشه پذیرا و آماده مرگ باشد.

 

خاطره ای به نقل از یوسف هادیان، برادر شهید اسماعیل هادیان

 

برادر شهید در نقل خاطره ای، گفت: خاطره ایی در سال 1365 زمانی که سپاه حضرت محمد(ص) به جبهه های حق علیه باطل اعزام می شدند و اوج جنگ و جهاد بود ایشان بعد از اینکه چندین بار در سال های قبل به جبهه رفته و بعد از بازگشت به دنبال درس و دانشگاه می رفت و مشغول تحصیل علم در پشت جبهه می شد در اواخر سال 1365 بود که دوستان و همرزمان خود را یکی پس از دیگری می دید که به دیار حق و لقاء الله می پیوندند.

 

وی افزود: در آخرین سفر خود از اصفهان به کوهدشت زمانی بود که اوج حملات رژیم بعثی عراق و بمباران شهرها شدت گرفته بود، اسماعیل برای خداحافظی با پدر و مادر بزرگوار خود و همچنین اعضای خانواده آمده بودند و هرچقدر با اصرار آنها مواجه شد که در دانشگاه بمان و دنبال تحصیل را بگیر چون در آینده به شما نیاز دارند، اسماعیل قبول نکرد و هر کسی با شهید بزرگوار همکلام می شد می گفت من بعد از شهید مجتبی، شهید حاج محمد، شهید حاج محمدعلیم، شهید فیروز و حجت و دیگر عزیزان که در آن سال یعنی سال 65 که سال گلچین شدن عزیزانمان بود بمانم چکار کنم، موقع ماندن نیست باید رفت و کلاً هیچ کس نتوانست ایشان را راضی کند که بماند.

 

وی افزود: یکی از خصوصیات اخلاقی شهید اسماعیل هادیان اخلاص شدید در انجام تکالیف بود.

کد خبر 714696

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha