خبرگزاری شبستان_ خرم آباد؛ عظیم یوسفوند، ششم مهر ماه سال 1339 در روستای پیرکه سفلا از توابع شهرستان الشتر به دنیا آمد و در دامان خانواده ای مذهبی پرورش یافت.
شغل پدر کشاورزی بود و عظیم از دوران خردسالی با کار و تلاش و زحمت برای زندگی آشنا شد و همواره در کنار خانواده در کار کشاورزی کمک می کرد.
وی تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت و به شغل معلمی مشغول شد.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به عضویت بسیج شتافت و با شروع دوران جنگ تحمیلی از سوي بسيج در جبهه حضور يافت.
عظیم یوسفوند در بيست و سوم اسفند 1363، در شط علي بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد و پیکر گلگون کفن وی در زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید عظیم یوسفوند
حمد و سپاس مخصوص خداوند عالمي است كه ما را جان داد تا در راهش نثار كنيم، باشد كه مقبول درگهش افتد و پذيرا شود ما را.
دورود بي كران بر محمد و آل محمد كه خط سرخ شهادت را ترسيم كردند و راه چگونه زيستن را به بشريت آمو ختند كه چگونه در مقابل جباران و منافقين قيام كنند.
خدايا تو را شكر و سپاس مي كنم كه ما را از اين نعمت انقلاب اسلامي بهره مند نموده و از آن دنياي ظلماني و تيره تراز شب بيرون آورده و پرده هاي تا ريكي و جهل را بامدد و نصرت خویش پاره كردي و جمهوری اسلامی ایران را به پیروزی رساندی.
قبل از هر چيز بگو يم كه اين حقير خود داوطلبانه پا در میدان رزم نهادم و در کنار دیگر برادران رزمنده وظیفه خود دانستیم که از خاک وطن و آرمان های انقلاب اسلامی صیانت کنیم.
اگر عشق به خدا و اسلام و امام نبود هيچ قدرت يا راي آن نبود و نمي توانست مرا به جبهه بكشاند.
حال كه موفق شده ام به لطف خدا به ياري ديگر عاشقان شتافته و و جود نالايقم را در بين ياوران اسلام و قرآن و در كربلاي مكرر تاريخ قرار دهم خدا را سپاس مي گو يم و از او مي خواهم كه اخلاص را با من عجين گرداند.
خدایا عشق به این انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب امام خمینی را چنان در وجودم شعله ور ساز که اگر دشمنان اسلام تکه تکه ام کنند و یا صدها بار مرا بکشند و باز زنده ام کنند و یا در زیر سخت ترین شکنجه ها قرار گیرم انقلاب و امام را تنها نگذارم.
بارالها مرا سرشار صبر و مقاومت کن و گام هایم را استوار و بر دشمنان اسلام پیروز نما.
به خدا سوگند که هیچ باک ندارم از مرگ چون که من می دانم مرگ چیست و آگاهانه به ندای نائب امام زمان لبیک گفته و او را یاری خواهم کرد، تا شاید وظیفه بندگی را نسبت به پروردگار لبیک گفته باشم.
ما براي امتحان آفريده شده ايم خوشا به حال كسي كه از آزمايش الهي پيروز و موفق بيرون مي آيد.
خدايا نمي دانم در برابر عظمتت چگونه تو را ستايش كنم ولي همينقدر مي دانم كه هر كس تو را شناخت عاشقت شد و هر كس عاشقت شد دست از همه چيز دنيا شسته و وابستگي ها را كنار گذارده و به سوي تو مي شتابد و اين را به خوبي احساس كردم.
از خدا مي خو اهم مرا ياري دهد تا بتوانم پا سدار لايقي براي مكتب و امت شهيد پرور باشم.
خداوندا تو را به پهلوي شكسته فاطمه زهرا (س) و تو را به خون بناحق ريخته حسين ابن علي (ع) اگر قابل شهيد شدن در راه مقدست هستم، مرا به اين مقام والا برسان كه شيرين ترين مرگ هاست آري شهادت است كه مرز حق و با طل را مشخص مي كند.
پروردگارا من به نداي امام امت لبيك گفتم و به جبهه حق عليه با طل اعزام و مدتها حضور داشته ام تو گواه باش كه به ياري حسين زمان امام خميني به ياد كربلاي حسين كه در صحراي كربلا مي گفت هل من ناصر ينصري و جوابي نمي شنيد به جز ياران با وفايش اينك من به نداي نائب امام زمان(عج) لبيك گفته او را ياري خواهم كرد تا شايد وظيفه بند گي را نسبت به پر وردگار لبيك گو با شم.
بارلها تا انقلاب شكوهمند مهدي(عج)، انقلاب اسلامی و امام بزرگوار و اندشمند و دلسوز اسلام را نگهدار تا مستضعفان جهان را بنا به گفته قرآن وارسين زمين قرار گيرند.
هر وقت به ياد برادران و دوستان شهيدم مي افتم و به ياد خاطراتي كه با آنها داشتم مي افتم با خود مي گويم كه آيا روزي اين سعادت را خواهم داشت كه به آنان بپيو ندم ولي مي بينم كه راهي طولاني است و بايد بيش از پيش خود را ساخت و اكنون كه در راه خود سازي هستم اميدوارم زماني مرگ به سراغم آمد آنقدر خود ساخته باشم كه لياقت پيوستن به انها را داشته باشم.
برادران و خواهران عزيز امروز كه تمامي ابر قدرت ها و رژيم هاي مر تجع غرب و شرق در كنار يكد يگر به جنگ انقلاب اسلامی آمده اند و با هم متعهد شده اند که اين انقلاب را که حامي مستضعفان جهان است تضعيف نمايند يا به خيال خام خودشان سد راه آن شوند غا فل از آنكه انقلاب به راه خود ادامه خواهد داد.
« چراغي را كه يار بر افروزد هر آنكه پف كند دستش بسوزد»
وظيفه ما در مقابل توطئه های دشمنان این است که با حفظ انسجام و وحدت كامل و تو كل و ياري خو استن از الله و فر مانبرداري كا مل از رهبري در برابر دشمنان با آگاهی بایستیم.
برادران وخواهران عزيزم جبهه خيلي زيبا ست انسان در آن معنويت را مي بيند و نور وا قعا دانشگاه معنو يت و قرب به الله است.
حالات برادران رزمنده همه معنوي و وعرفاني است و چهره و نگاه و رفتارشان گوياي خيلي حرفهاست و اين بنده حقير با ايماني كه به خدا و روز قيا مت داشته وظيفه شرعي خود دانستم كه در جبهه ي حق عليه با طل حضور داشته با شيم و شايد در راه خدا كشته شوم.
شهادت يك انتخاب است، انتخاب آگاهانه ومشتاقانه به سوي معشوق و در خاتمه براي پيروزي اسلام در تمام جبهه ها و ظهور ولي عصر و طول عمر و سلامتي رهبر انقلاب آرزو مي نمايم.
نظر شما