آزاداندیشی فرصت مهندسی افکار را بدون مداخلات حکومتی فراهم می کند

خبرگزاری شبستان: نقاط بیرون از حد و ادب آزاداندیشی، هرج و مرج و دیکتاتوری است. خشکاندن افکار از سیلان و جولان فکری به همان اندازه خطرناک است که هرج و مرج و فقدان بهداشت فکری. ضرورت آزاداندیشی در آن است که ادب مواجهات علمی را بیش از پیش به ما بیاموزد.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان به نقل از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر حسین بابایی مجرد، عضو هیات علمی گروه مدیریت اسلامی پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه به مناسبت فرا رسیدن سالروز فرمان مقام معظم رهبری در خصوص برگزاری کرسی‌های نظریه‌پردازی و آزاداندیشی یادداشتی را به رشته تحریر درآورده که درا دامه از نظرتان می گذرد:

 

” ۱٫ در مقام بیان مسأله باید گفت هر جا بشر به معنای واقعی کلمه آزاد بود فرصت بر زیست الهی یافت و مگر فطرت خداخواه بشر جز این اقتضا دارد و هرجا به راست و چپ منحرف شد ازقضا آنجا بود که آزادی ­اش سلب شد. دین الهی اولین منادی آزادی و آزاداندیشی است هرچند آزادی عامل و نه آزادی مطلق عمل تا آنجا که خداوند خطاب به شخص رسول الله (ص) می­فرماید: “قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ”(سبأ/۲۴) یعنی در مقام شناخت باید آزاد از هرگونه جهت­‌گیری پیشینی و دخالت عوامل غیر معرفتی بود. کفر به فرث تحجر و جمود و همین­طور دم خودباختگی و تقلید بی­شک لذت نوشیدن لبن خالص نشاط اجتهادی و اندیشه­ورزی آزاد از لوث مغالطات را برای انسان فطری فراهم می­آورد. طبیعت ثانوی انسان نیز که به تعبیری علم راسخه یا ملکات نفسانیه است به شرط رعایت حریم فطرت، منادی اندیشه‌­ورزی است همچنان­که فرمود:

 

ای برادر تو همان اندیشه‌ای ** ما بقی تو استخوان و ریشه‌ای (مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش نهم).

 

ضرورت آزاداندیشی را در سه مقام باید ایضاح نمود:

 

الف. امروز نظام اسلامی بیش از هر زمان دیگری بر خودگشودگی فرایندها، قواعد و تصمیمات محتاج است چرا که اگر واقعیتش، طوعا مورد نقد و بررسی قرار نگیرد تصویرش، کرها و محفوف به انواع مغالطات و در کمال بی­اخلاقی مورد تاخت و تاز قرار خواهد گرفت. ضرورت اصول­گرایی سخن گفتن از اصول است سخن گفتنی نه برای رد اصول بلکه برای تقویت تقریر آن و ارائه توجیهی روزآمد از آن.

 

ب. منطق به ما حکم می­ کند مقام واقع و نفس الامر لزوما و بی کم و کاست در مقام اثبات دریافت نمی­ شود بلکه باید مقام اثبات را جهت داد و ساخت. غرب تفکری در ساخت مقام اثبات مبتنی بر تفکرات پست مدرنیستی با رسانه، زبان، متن و … تلاش می­ کند اما سوگ­مندانه باید گفت در اندیشه اسلامی از این معنا بس غافلیم. آزاداندیشی فرصت مهندسی افکار را نه با مداخلات حکومتی بلکه در قالب یک فرایند کاملاً طبیعی و با کنش­گری نخبگان علمی و اجرایی فراهم می ­کند.

 

ج. همانطور که دو نقطه افراطی و تفریطی احتیاط عاقلانه، جبن و تهور است، نقاط بیرون از حد و ادب آزاداندیشی، هرج و مرج و دیکتاتوری است. خشکاندن افکار از سیلان و جولان فکری به همان اندازه خطرناک است که هرج و مرج و فقدان بهداشت فکری. ضرورت آزاداندیشی در آن است که ادب مواجهات علمی را بیش از پیش به ما بیاموزد و از یکسو دانشجو را از چنبره دیکتاتوری برخی نابخردان دانشگاهی یا سیطره هژمونیک برخی متون ترجمه شده که به مثابه متن مقدس تبعیت می­شوند نجات دهد و از سوی دیگر فرصت آنارشیسم معرفتی را با مواجه نمودن آراء و اندیشه­های رقیب بزداید.

 

 علل چهارگانه آزاداندیشی:

در نسبت موضوع آزاداندیشی در کشور لازم است از چهار رکن سخن گفته شود:

 

نخبگان به مثابه علت فاعلی:

خسران نظام حکمرانی و از دست اصل سرمایه آن زمانی است که نخبگان از گردونه تصمیم­ سازی­ ها و تصمیم­گیری ­ها بیرون افتند. چرخش نخبگان به معنای چرخش اندیشه ایشان در فرایند حکمرانی است و این اندیشه نخواهد چرخید مگر در مجرای متناسب خود. نظام حکمرانی باید در تمهید فضای انتقاد، مناظره و حوار علمی جامعه نخبگانی و مصاف آراء و ایده­های ایشان، مداخله جدی کند و هرگونه وقفه بوروکراتیک در تحقق این مهم را مانع شود.

 

اندیشه­‌ورزی به مثابه علت صوری:

کرسی­ های آزاداندیشی و نظریه ­پردازی محملی است برای تفکر؛ تفکر خواه به صورت فردی و خواه به شکل جمعی مطلوب است به شرطی که در ساحت فردی انتزاعی نشده و در ساحت جمعی از فشارهای گروه­فکری اجتناب شود. لکن غوغاسالاران سعی دارند هزینه آزاداندیشی را با ایجاد اعصاب­خردی ملی و حاشیه­رانی اندیشمندان و نخبگان از رهگذر دامن زدن به بحث­های نازل و غیراندیشه­ورزانه بالا ببرند.

آنچه در تفکر جمعی رخ می­دهد پرسشگری عالمانه و مواجهه اندیشمندانه است؛ احیای هر سنت فکری در گرو پرسشگری است از یکسو و مرهون مواجهه و حوار علمی است از سوی دیگر. پرسشگری، ذهن راکد را به جولان و جنبش وامی­دارد و مواجهه و حوار علمی، افقهای نو در مقابل ذهن ساخته و سخته می­گشاید و عقل جمعی را بیدار می­سازد تا از آن رهگذر اشراف معرفتی نیز حادث شود.

 

مسأله به مثابه علت مادی:

ماده اندیشه ­ورزی مسأله است و محمل و مهبط مسأله نیز میدان است. اعتزال و گوشه­نشینی سم مهلک تولید علم مؤثر است و مواجهه عالم با داده­های میدانی است که ذهن او را گرانبار از تصاویر منطبق با واقعیات کرده و امکان تحلیل درست و نیل به حقیقت را برایش مهیا می­سازد. عالم “دوار بعلمه” است که مسأله را به صحت می­شناسد، به دقت تعریف می­کند و به عافیت حل می­نماید.

 

نظام‌­سازی به مثابه علت غایی:

ثمره و غایت آزاداندیشی حرکت به سمت نظام­سازی است. حضور نخبگان در میدان، شناخت مسائل، مواجهه اندیشه­ها و رویکردها در جهت تعریف مسائل و تدوین راه­حل برای آنها و … همه و همه با هدف اصلاح نظامات انجام می­شود و نباید فراموش کرد که فرایند نظام­سازی امری تدریجی و زمان­بر است و توقع هرگونه تغییر انقلابی در نظامات اجتماعی و دست­پاچگی در نیل به غایات، با ذات نظام­سازی در تعارض است.

 

نتیجه­‌گیری:

جامعه نخبگانی متفطن باشد که نظام اسلامی هم نیاز به کارآمدسازی دارد در مقام ثبوت و هم نیاز به کارآمدنمایی دارد در مقام اثبات. هرکدام فرایند مختص به خود را دارد. کرسی­های آزاداندیشی در هر کدام از ساحات سه­گانه خود یعنی کرسی نظریه­پردازی، مناظره و پاسخ به سؤالات و شبهات سهمی در تحقق هر دو هدف ایفا می­کند.

نظام‌­سازی نیاز به نظریه‌پردازی دارد و تا نظریه اقتصاد اسلامی تدوین نشود اصلاح نظام اقتصادی جمهوری اسلامی میسور نخواهد بود؛ سایر نظامات اجتماعی نیز به همین منوال.

کرسی مناظره به دنبال مواجه نمودن اندیشه­ها و رویکردهای رقیب جهت شناسایی ابعاد مختلف نظری و عملی مسائل اجتماعی است لذا هرچه تنور مناظره­ها داغ­تر شود مسئله بیشتر تدقیق می­یابد البته به شرط رعایت اخلاق مناظره و حوار علمی.

مبادی قابلی و جوامع هدف نظامات اجتماعی دچار سؤال یا شبهه نسبت به فرایند نظام­سازی هستند و پاسخ­دهی به سؤالات و شبهات آنها به اصلاح و پاک­سازی دریافت ایشان از خروجی­های سیاستی نظامات مختلف اجتماعی کمک شایانی خواهد کرد.

کد خبر 687681

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha