«بی تو یک سال است» به انضمام «عروس ماه می شوم»کوتاه اما خواندنی

خبرگزاری شبستان: کتاب «بی تو یک سال است» به انضمام «عروس ماه می شوم» اثری کوتاه اما خواندنی از«نجمه کتابچی» است که به داستانی از زندگی حضرت معصومه (س) وحضرت بی بی شهربانو (س)می پردازد.

 به گزارش خبرگزاری شبستان، اثر حاضر که شرح داستانی حیات نورانی حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را در بر می گیرد به تشریح گزیده ای از زندگانی کریمه اهل بیت (س) اختصاص دارد.

این کتاب که در نوع خود نخستین روایت داستانی از زندگانی پرفراز و نشیب چشم و چراغ اهل علم و ساکنان شهر اجتهاد محسوب می شود، فصل های برگزیده ای از زندگانی حضرت فاطمه معصومه (س) را بین سال های پایانی عمر شریف حضرت امام موسی کاظم (ع) تا وفات حضرت معصومه (س) به تصویرکشیده است.

 کتاب این گونه آغاز می شود:

« ایستاده بوده پشت درچوبی حیاط. از صبح تا حالا این چندمین بار بود.آمده بود تا پشت در وکمی مانده بود و دوباره برگشته بود داخل، اما این بار دل برگشتن نداشت. اگر پیک محبوبش از راه نمی رسید، چه می کرد با این دل شوره که یک سال بود به جانش افتاده بوده ؟ چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای سم اسب خسته ای را شنید. بی درنگ در را باز کرد. پیک بود که مانند غلامان خانه لباس پوشیده بود و رویش را با پارچه ای خوب پوشانده بود. گویا باور نکرده بود که محاصره ی این خانه آن گونه که می گویند، شکسته باشد. از سر کوچه از اسب پایین آمده بود و افسار اسب نفس زنان و بی رمقش را به سوی خانه می کشید.

 سر به آسمان برداشت و زیر لب زمزمه کرد:« خدا را شکر که بالاخره رسید.» با خودش فکر کرد: « می دانستم که دل تنگ ، به دلتنگ دروغ نمی گوید.» اما کاراین دختر بالاتر از این حرف ها بود . گویی سروش غیب را در دل دریایی اش می شنید.

 سلام بانو! سلام بر فرستاده برادرم! با خانه امام خوش آمدی!

 دولنگه در را از هم گشود و سوار و اسب را به داخل دعوت کرد. غلام ، غرق در افکار خود ، مبهوت مانده بود :« از کجا فهمیدم که هستم؟ خبر آمدن مرا از کجا داشت؟ چرا به این راحتی صاحب خانه را معرفی کرد؟ اصلا باید نامه را به دست همین بانورا برسانم ؟»

  نامه را به من بدهید و خود بروید به آن سو برای استراحت اسب تان را هم می توانید تیمار کنید.

 شک از وجود غلام رخت بربست. دیگر مطمئن بود که صاحب نامه، خودش به استقبال پیام امام آمده  است. چندین شبانه روز، بی آنکه جایی استراحت درستی کرده باشد، به فرمان امام بی وقف تاخته بود .  امام کوچه کوچه مدینه را برای او وصف کرده بود و جزئیات خانه پدری اش را در کوی بنی هاشم ، آن طوری که بود، خوب و کامل برایش شرح داده بود تا مبادا در رساندن نامه تاخیر کند، یا که از بیگانه نشانی منزل را بپرسدو خطری او وپیامش را تهدید کند.

  غلام خوب فهمیده که نباید فریب ظاهر این کوچه آرام را بخورد. این خانه هنوز هم در کنترل سربازان خلیفه عباسی است. چه خوب که او را غلام خانه پنداشته بودند و چیزی ازاونپرسیده بودند.

  نامه را تقدیم کرد و افسار اسب را به آن سو گرداند که بانوی جوان خانه نشانش داده بود. اما متعجب مانده بود که چرا این بانو ، نامه را در دست گرفته بی آنکه بازش کند، بر چشمها و صورتش می کشد و می گرید؟ مثل اینکه انتظار زیادی کشیده بود. اما...

 چرا نامه را نمی گشاید ونمی خواند.؟ دردل با خودش گفت:«وقتی آن پدرواین برادر باشند، عجیب نیست اگر دختر هم نامه باز نشده را خوانده باشد....»

 همان طور که مشخص است کتاب با زبانی ساده و قابل فهم نوشته شده است و به صورت روایی قصد دارد خواننده را با زندگی این بزرگواران بیشتر آشنا کند.

کتاب «بی تو یک سال است» به انضمام «عروس ماه می شوم» اثری کوتاه اما خواندنی از« نجمه کتابچی» است که به داستانی از زندگی حضرت معصومه (س) وحضرت بی بی شهربانو (س)می پردازد.

کد خبر 655904

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha