به گزارش خبرگزاری شبستان، «بنی آدم» مجموعهی داستان کوتاهی به قلم محمود دولتآبادی، نویسندهی صاحبنام معاصر است. این مجموعه، شش داستان با عنوانهای «مولی و شازده»، «اسم نیست»، «یک شب دیگر»، «امیلیانو حسن»، «چوب خشک بلوط» و «اتفاقی نمیافتد» را دربردارد. این داستانها، با درونمایهی شهری به موضوعات اجتماعی مختلف میپردازد.
در توضیح پشت جلد اثر از قول نویسنده آمده است:« گفتم، همان اول کار گفتم که نوشتن داستان کوتاه کار من نیست. این هنر بزرگ را کافکا داشت، ولفگانگ بورشرت داشت و میتوانست بدارد که در همان بیرون، جلو در جان سپرد و داغش لابد فقط به دل من یکی نیست، و پیشتر از او چخوف داشت که بالاخره خون قی میکرد در آن اتاق سرد، و چند فقرهای هم رومن گاری، آنجا که پرندگان پرواز میکنند میروند در پرو میمیرند. حالا شما به من بگویید کلاه و کشکول و پالتو و عصای آقای جنابان را چه کسانی از کف میدان کج و قناس جمع خواهد کرد؟ و آن اشیای ریز زینتی را چه کسانی پیدا خواهند کرد؟»
در بخشی از داستان اول این مجموعه، «مولی و شازده» میخوانیم: «حالا دیگر باید نیرویش را واقعا جمع میکرد تا بتواند خودش را از بدنهی صاف ستون سنگی بالا بکشاند، به این سبب شاید یک بار دیگر دور میدان نظر انداخت و البته ندید که یک زن، زنی به رنگ خاکستر آستانهی سحرگاه، از کوچه وارد میدان شد و رفت یک گوشه زیر تاقی نشست و کز کرد. مردک چسبیدهبهکار نه او را دید، نه آن توبرهای که روی زانوهایش گرفته بود و نه آن مردی را دید که ایستاده بود پشت پنجرهی اتاقش در طبقهی سوم عمارت و سیگار دود میکرد خواب بهسر شده و خیره به میدان و کرداری که پیرامون ستون سنگی انجام میگرفت. مرد قوزی اینبار سر رشمه را دور کمر بست و گره آن را محکم کرد و پیش از آن که رشمه را بچسبد، شروع کرد به مالیدن کف دستهایش برهم، طوری که انگار سرمای پگاهی بر دستهایش اثر کرده بود و او باید خودش را آماده میکرد...»
چاپ چهارم مجموعه داستان بنی آدم، نوشتهی محمود دولتآبادی را نشر «چشمه» در 107 صفحه چاپ کرده است.
نظر شما