واردات فکریِ بدون فیلتر چتر حمایتی دین را کنار می زند

خبرگزاری شبستان: اگر ورود اندیشه های غربی به جامعه بدون فیلتر باشد، چتر حمایتی دین کنار گذاشته می شود و افراد حق خود می دانند که خلاف کنند و اگرنه خیال می کنند چیزی را از دست داده اند. در کُنه علوم انسانی غربی اخلاق به معنای آسمانی آن جایی ندارد.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: علوم انسانی به عنوان یکی از پایه های اصلی علم در هر جامعه ای محسوب می شود و فارغ از گستردگی که در شاخه و رشته های مختلف دارد، فرهنگساز است و می تواند برای هر جامعه ای خط مشی تعیین کند؛ لذا برخورداری از علوم انسانی بومی در جوامع مختلف اهمیت بسزایی دارد.

 

از این رو، بر آن شدیم در راستای بررسی جایگاه و اهمیت بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی و همچنین آسیب های ورود اندیشه های غربی بدون توجه به فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی به کشور، با تنی چند از کارشناسان گفت وگویی داشته باشیم و نظرات آنان را در مورد این مساله جویا شویم که در ادامه مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:

 

دکتر سید سعید زاهد زاهدانی، دانشیار جامعه شناسی و برنامه ریزی اجتماعی دانشگاه شیراز با اشاره به تاثیر ورود اندیشه ها و افکار وارداتی در حوزه علوم انسانی بر اصول اخلاقی حاکم بر جامعه، اظهار کرد: علوم انسانی غرب، بر اساس مکتب سکولاریسم و هیومنیسم شکل گرفته و معنای این امر آن است که توجهی به اینکه انسان آفریده خداست و باید دستورات پیامبران را اجرا کند تا به سعادت برسد، نمی کند.

 

وی ادامه داد: ما در سیستم زندگی خود در حوزه های مختلف اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، سعادت را فقط در امور دنیوی جست وجو نمی کنیم و همواره ذیل برنامه زندگی خود مسایل اخروی را در نظر می گیریم و بر اساس همین طرز فکر تلاش می کنیم تا به بهترین صورت ممکن رفتار کنیم و این ممکن نشده است مگر با آموزه های اسلامی و اخلاقی، بنابراین، بکارگیری اندیشه ای که مغایر با این نگرش است منافات اساسی با عقیده دینی دارد و منجر به بروز مشکلات اجتماعی در جامعه می شود.

 

زاهدانی اظهار کرد: علوم انسانی غرب این نگاه را قبول ندارد لذا با توجه به مبانی فکری اش انسان را خودمختار فرض می کند، در این سیر فکری وقتی عقل انسان پدیده و موضوعی را مسموم و مضر تشخیص دهد یا به بیان بهتر اندیشه ای را که دریافت کرده، مضر بداند از ادامه حرکت در مسیر آن مکتب فکری اجتناب می کند و اگر هم نخواهد اجتناب کند، هیچ مانعی سر راه او نیست، لذا در کُنه علوم انسانی غرب، اخلاق به آن معنایی که ما از پیامبران دریافت کرده ایم و در زندگی و اجتماع سعی بر پیاده سازی آن داریم، وجود ندارد.

 

استاد دانشگاه شیراز گفت: اگر ورود اندیشه های غربی به جامعه بدون فیلتر باشد، چتر حمایتی دین کنار گذاشته می شود و افراد حق خود می دانند که خلاف کنند و اگرنه خیال می کنند چیزی را از دست داده اند.

 

وی تاکید کرد: باز می گردیم به جامعه خود اگر در حوزه مسایل اداری سبقه ایمانی در ذهن کسی که در آن مجموعه مشغول کار است و باید به ارباب رجوع پاسخ دهد، وجود نداشته باشد، طبیعتاً اولا کارها پیش نمی روند و در وهله دوم این چنین فردی رشوه گرفتن را حق خود می داند و فکر می کند اگر رشوه نگیرد، عقب افتاده است.

 

زاهدانی تصریح کرد: ریشه انواع فسادهایی که در جامعه مان می بینیم و کسانی که به این فسادها مبتلا می شوند عمدتا به دلیل آن است که ایمان را از ذهنیت خود برداشته اند و می خواهند به قول خودشان عاقلانه عمل کنند یا از دستورات و نظریات علمای اندیشه های غربی، متابعت کنند.

 

وی با بیان اینکه پایه های علوم انسانی غربی بر اساس اصالت انسان، لذتجویی و منفعت طلبی است، تاکید کرد: لذا وقتی چنین اندیشه ای وارد فضای جامعه ما که یک فضای دینی است، می شود، در وهله اول کسانی که فرهنگ دینی دارند احساس ناهنجاری می کنند و این وضعیت به سایر بخش های جامعه و طیف های مختلف فکری منتقل می شود.

 

زاهدانی در ادامه بیان کرد:‌ در نتیجه اینجاست که علوم انسانی وارداتی نقش مخرب خود را وارد جامعه می کند، افراد می بینند که این مباحث با منطق اخلاقی شان جور نیست. شاید برخی مباحث آن با کسانی که با فضای اخلاق خداحافظی کرده اند سازگار باشد ولی با عموم جامعه که عمدتا افراد مذهبی هستند و اصول اخلاقی برایشان اهمیت دارد، سازگار نیست.

 

استاد دانشگاه شیراز در پایان یادآور شد: این علوم انسانی در غرب که زیست بوم اصلی اش محسوب می شود، کاربست دارد چون با فرهنگ پایه آنجا منطبق است در نتیجه ناهنجاری ها در آن جوامع به حداقل می رسد، منتهی برخی بدون اینکه توجه کنند که این مباحث فرهنگ آن جوامع است، همین موضوعات را برای جامعه خود هم می خواهند و همین مشکل زا می شود.

 

بنابر این گزارش، رضا لکزایی، پژوهشگر پژوهشگاه المصطفی صلوات الله علیه و آله نیز در مورد اهمیت علوم انسانی اسلامی اظهار کرد: این سخن که علوم انسانی مدیریت جامعه را بر عهده دارد، سخن درستی است اما راجع به ترجمه آثار علوم انسانی و تأثیر آن بر اخلاق از چند وجه می‏ توان سخن گفت. مطلب اول آنکه ترجمه آثار علوم انسانی غربی یا شرقی لازم است و باید هم انجام بگیرد، کسی با اصل ترجمه مخالف نیست اما باید به این سؤال پاسخ داد که کدام کتاب و چرا.

 

لک زایی ابراز کرد:‌ گام بعد این است که باید محتوای کتاب مورد نقد و بررسی قرار بگیرد، اینجا آنچه مذموم است، تقلید و نداشتن خودباوری و اعتمادبنفس علمی است که در حوزه اخلاق تحقیق قرار دارد. یعنی در حوزه اخلاق تحقیق، تقلید یک رذیله و نقد و بررسی آثار ترجمه شده و ارائه دیدگاه جدید، یک فضیلت است. اگر اندیشمندان علوم انسانی ما سخنان دیگران را بدون نقد و بررسی پذیرفتند و تدریس کردند، یعنی همین کاری که الان تا حد زیادی در جریان است، باعث می‏ شود که نه تنها به اخلاق بلکه به اعتقاد و رفتار ما هم آسیب وارد شود.

 

این پژوهشگر در تبیین این موضوع به بیان مثالی پرداخت و گفت: مثلاً یک گزاره مثل این حدیث شریف که می‏ فرماید: «لا شفاء فی الحرام»، یعنی در حرام شفا نیست را در نظر بگیرید. این سخن در واقع اعتقاد، اخلاق و رفتار شما را حداقل به دو قسم تقسیم و دو مدل ارزش را بر اساس توحید ترسیم می‏ کند. بر این مبنا برخی اعتقادات مثل شرک مذموم است. برخی از حرف‏ ها، نگاه ها، پول‏ ها، تغذیه ‏ها، حتی مسئولیت‏ ها و مدیریت‏ ها را هم به معنای اعم، به حلال و حرام تقسیم می‏ کند.

 

وی ادامه داد: حال اگر این مرز فرو ریخت و کسب ثروت و قدرت و لذت اصل تلقی شد، وحی و نبوت، غیرعلمی و بلکه خرافه نامیده شد، یاد مرگ که یک واقعیت مسلّم زندگی ماست به بهانه اینکه مخالف عیش و عشرت است حذف و به دست فراموشی سپرده شد در این صورت نتیجه اولیه این نگاه ها نسبیت اخلاق است، یعنی از این دیدگاه که متأسفانه در علوم انسانی رایج هم وجود دارد، در واقع این پارادوکس هست که کسب مادیات و منافع را مطلق می‏ داند اما اخلاق و ارزش ‏های الهی و انسانی و اسلامی را نسبی و غیرعلمی معرفی می‏ کند. به همین جهت برخی از اندیشمندان با نگاه فراگیری که به علوم انسانی غربی دارند، آنها را دانش های ذاتاً مسموم می ‏نامند. بر این اساس، وقتی ذهن کسی با دانش مسموم، مسموم شد، دچار مرگ روحی، اخلاقی و الهی می ‏شود.

 

لک زایی ادامه داد: پیشنهاد روشن ما برای علوم انسانی متعالی در برابر علوم انسانی رایج، این است که اولاً در علوم انسانی متعالی، انسان و مجاری ادراکی و معرفتی او مسئول‏ اند، لذا تقلید را به جد مذموم می ‏داند و نکوهش می‏ کند و لازم است که چه انسان مطلبی را بپذیرد و چه رد کند، دلیل داشته باشد. حتی اگر بنا بر تقلید و قرار باشد مثلاً انسان سخن انبیای الهی را بپذیرد باید بر نبی بودن آن انسان دلیل داشته باشد.

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: علاوه بر این موارد، علوم انسانی متعالی که قرآن بنیان است، در عرصه های معرفتی، تقوا را باعث فرقان و تشخیص حق از باطل و در واقع تقوا را یکی از راه های شناخت معرفی می ‏کند و به این ترتیب میان دانش و کنش ارتباط برقرار می‏ کند و باعث ارتقای اخلاق علمی و عملی جامعه می ‏شود. در این دیدگاه، علم از اخلاق و ارزش ‏های اخلاقی و رفتاری، تفکیک نمی‏ شود بلکه اخلاق و علم مثل تار و پود در هم تنیده ‏اند و علم در متن اخلاق و اخلاق در متن علم قرار دارد و هر یک موجب تقویت دیگری می‏ شود.

کد خبر 648921

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha