به گزارش خبرگزاری شبستان، تحولات اخیر در طول چند ماه گذشته جنبه ها و زوایای متفاوتی را به همراه داشت که بررسی هر یک از موضوعات آن بحث تمام نشدنی ای را در این باره باز می کند.
حضور نیروهای متفق پیمان آتلانتیک که با تفسیرهای زیادی همراه بوده است می تواند آبستن یکی از پر بحث ترین موضوعات باشد.
کشتار مردم غیر نظامی در لیبی به دست نیروهای ناتو بزرگترین جنایتی بود که این نیروها رقم زدند و مداخله سریع مبارزان مردمی به سرعت این تجاوز را محدود و نابود کرد.
به همین خاطر پیروزی مبارزان مردمی علیه معمر قذافی بسیاری از فعالیت های ناتو را به نفع خود پوشش داد یا به عبارتی مخفی کرد به گونه ای که رسانه ها نیز هرگز فرصت نکردند نقش ناتو در لیبی را آنگونه که بود منعکس کنند.
اینجا می خواهیم درباره روح و روان نظامیان ناتو در جنگ ها صحبت کنیم جنبه ای که هم کمتر نمود پیدا کرده و هم کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
محصور کردن سیاه پوستان لیبی در زمین فوتبال و زیر نور آفتاب از جمله اقدامات غیر انسانی ناتو بود که طی چند ماه گذشته در لیبی جنبه وحشتناک دیگری از عملکرد نیروهای متفق پیمان آتلانتیک را آشکار کرد.
نمونه رفتار غیر انسانی ناتو با سیاه پوستان در لیبی خبر از شستشوی روانی نظامیان در دفع و نابودی سیاه پوستان به عنوان انسان های پست تر از سفید پوستان می دهد.
به گونه ای که بسیاری از سیاه پوستان رفتارهای غیر انسانی ناتو را برگرفته از یک تنش روانی برآورد می کنند و چشم های بی حس آنها در برابر زجر ها و شکنجه های خود را ناشی از ذهن های پر شده از تلقین های فکری غیر انسانی می دانند.
حمله به سیاه پوستان شکنجه آنها و جمع کردن آنها در یک زمین فوتبال برای آنها همچون جمع کردن زباله و انباشتن آن در یک منطقه وسیع تعریف شده بود.
وارد شدن به این مبحث که چه بر سر سیاه پوستان آمد سخن را به درازا می کشد و شاید همین کافی باشد که بگوییم سیاه پوستان لیبی که برای فرار از شکنجه ها به دروغ خود را مهاجر می نامیدند در این زمین فوتبال به منظور مصون ماندن از نور کشنده آفتاب همواره خط سایه دیواری را دنبال می کردند و پا به پای حرکت سایه تغییر مکان میدادند در حالیکه نظامیان ناتو بی هیچ عکس العملی شاهد این صحنه ها بودند.
200 سیاه پوست بیگناه در میان بلوای حاکم بر لیبی بازیچه عقده های روانی نظامیان ناتو شدند و روزها سرگردان در زیر آفتاب در انتظار سرنوشت شان به سر بردند.
خوی نژادپرستی ناتو نه تنها در لیبی بلکه در افغانستان و پاکستان حتی به سفید پوستان نیز تحمیل می شود جاییکه برتری اجتماعی این نیروها را به بدترین رفتارها وا می دارد و آنها را همچون ابزارهایی کوک شده به شکنجه افراد به راه می اندازد.
بنابراین لیبی می تواند نمونه بسیار کوچکی از این شیوه باشد و تلفیق خوی نژاد پرستی با خصایص انسانی نظامیان ناتو باعث شده تا چندی از آنها که هنوز از کار خود مطمئن نیستند در مصاحبه با یورو نیوز اینگونه اعتراف کنند:
« همیشه سعی می کنم از خدمت به ناتو مغرور باشم.اما هرگز نتوانسته ام بر شرم خود از این همه نژاد پرستی در میان نظامیان ناتو غلبه کنم و نسبت به آن بی تفوت باشم یا بر غرض های ناتو درباره اشغال گری ماسک توجیهی بگذارم. این انسان ها آدم هستند و از جنس خودمان نمی توانم ببینم پیرمردی از فرط ناتوانی در برابر ما زانو می زند و مستاصل خود را تسلیم تیر تفنگ های ما می کند. احساس گناه می کنم از دیدن مادری که فرزند خود را به آغوش کشیده است و فریادهای ما در حمله به خانه اش باعث می شود تا قلب او از کار بیفتد و قلب کودکش به سرعت قلب یک گنجشک در کالبد بی جان مادرش بتپد.
به ما می گویند ما با تروریسم مبارزه می کنیم اما تروریست واقعی خود من هستم. تروریسم همین اشغالگری است.
حس نژاد پرستی از مدت ها پیش در ناتو به ابزاری برای توجیه اشغالگری و یورش به خانه های مردم تبدیل شد.
این نظامی که در کنار دیگر دوستانش از افشای نامش نه از روی خجالت بلکه از ترس خودداری کرد در اعترافات خود ادامه داد: نژاد پرستی حربه حیاتی دولت های عضو ناتو است و این حربه کشنده تر از تانک ها نفر برها و حملات هوایی می باشد. حاضریم برای جنگ اسلحه در دست بگیریم تا هزار و یک عقده ناشی از حس برتری و نژاد پرستی.
آنهایی که ما را به این جنگ ها می فرستند برای جنگیدن و کشتن و کشته شدن نمی فرستند بلکه می خواهند حس جنگ طلبی را در همه ما و خانواده هایمان زنده نگه دارند میلیاردها از کشتن نفوس انسانی برای سودهای کلان خود رد معاملات جنگی لذت می برند در حالیکه ما در این جبهه از کشته شدن وجدان هایمان می میریم و مردم بیگناه در جبهه مقابل با شلیک گلوله ما.
باور کنید از مرگ هر انسان میلیاردرها خوشحال و از تصور رشد حساب های بانکی و اضافه شدن صفرهای دارایی هایشان شب را تا صبح به مستی طی می کنند.
و ما با این باور خوشحالیم که مرگ هر انسان به برتری و قدرت ما افزود و ما در زمین از همه بهتر جاودانه می مانیم.
سربازان، نیروهای زمینی هوایی و دریایی غافل از این هستند که جز خفت و خاری چیزی از این اشغال گری به دست نمی آورند.
و خانواده هایی ما چیزی جز رنج مضاعف عایدشان نمی شود. ما اول روح خود بعد اعضای بدنمان را یکی یکی و در آخر زندگی یمان را وقف می کنیم.
آمریکایی ها ببینند که پرچم ناتو و آمریکا به چه قیمتی دور تابوت های ما می پیچد و توهمی از افتخار می شود.
بسیاری از آمریکایی بدون امنیت اجتماعی و کار و شغل باید شاهد صرف میلیاردهایی باشند که برای افقی برگشتن ما به وطن خرج می شود.
کشور ما فقیران و بیچارگان را به کشورهای دیگر می فرستند تا برای حفظ ثروت ثروتمندان و حفظ حس نژادپرستی فقرا و بیچارگان آن کشورها را بکشند.
سربازان ناتو به سرعت حس می کنند که با یک عراقی فقیر بیشتر شباهت دارند تا به یک میلیاردر آمریکایی که او را به جنگ فرستاده است.
من خانواده عراقی را آواره خیابان ها می کنم و وقتی به خانه ام بر می گردن می بینم آنها نیز از بحران مالی خیابان را پناهگاه خود کرده اند.
بیدار می شوم و می بینم دشمن ما هرگز در فرسنگ ها دور از ما نبوده است در میان مردمی که زبان مارا نمی فهمند فرهنگ ما را نمی دانند و اسم من را نمی شناسند دشمن من مرا به خوبی می شناسد اسمم را می داند و در صف نظامیان کنار من می ایستد او فرماندهی است که اسلحه را به دست من می دهد ثروتمندی است که چکمه های جنگی ام را می خرد.
دشمن ما در فاصله پنج هزار کیلومتری نیست و در یک قدمی من در آینه مقابلم ایستاده است و مرا می نگرد.»

آشکار شدن رفتارهای برگرفته از غرایض نژاد پرستانه و اعتراف چند نظامی ناتو جنبه جدیدی از جنایات نیروهای متفق پیمان آتلانتیک را به گوش جهانیان رساند.
کد خبر 64467
نظر شما