به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، در این برنامه که به همت رايزني فرهنگي ايران در فرانسه و همکاری مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران در کتابخانه خانه فرهنگ ایران در پاريس برگزار شد، ایرانیان حاضر در مراسم، شنونده روایت گوشههایی از داستانهای معاصر ایرانی بودند.
در بخش نخست این نشست ابتدا مجید قیصری، داستاننویس به روایت یکی از داستانهای کوتاه خود پرداخت و سپس با توضیحاتی در خصوص جریانهای گوناگون داستاننویسی در ایران، به بیان شرح کوتاهی از وضعیت داستاننویسی و تلاش داستاننویسان کنونی کشورمان پرداخت.
مجید قیصری، متولد تهران است که بیشتر با داستانهای دفاع مقدس شناخته ميشود. وی پس از بازگشت از جبهه در رشته روانشناسی به تحصییل پرداخت و سپس از سال 1372 شروع به نوشتن داستان کرد. مجموعه داستان «صلح»، رمان «جنگي بود، جنگي نبود»، مجموعه داستان «طعم باروت» و مجموعه داستان «نفر سوم از سمت چپ»، محصول تلاشهاي قيصري در زمينه داستاننويسي در دهه گذشته است.
در سال ١٣٨٠ رمان «ضيافت به صرف گلوله» و در سال ٨٤ مجموعه داستان «سه دختر گلفروش» از وي به چاپ رسيد و رمان «باغ تلو» و مجموعه داستان «گوساله سرگردان» نيز از جمله كتابهاي وي است.
داستانهاي كوتاه قيصري در حقيقت كولهبار زخمها، يادها و شهود هنرمندي است كه سالهاي نوجواني خود را پشت خاكريزها و زير آتشباران روزهاي جنگ گذرانده است. وي سعي كرده است تا از خاطرات جنگ تنها به روايتي ساده بسنده نكند؛ بكله خواسته است داستانهاي ماندگاري بسازد كه به روايت عواطف انساني و موقعيتهاي مختلف در پسزمينهاي به نام جنگ بپردازد. همچنين كتاب «سه دختر گلفروش» برنده جايزه قلم زرين ايران در سال ٨٥ شد.
محمدرضا بایرامی، برنده کتاب سال ایران و سوئیس هم با روایت بخشهای از رمان «لم یزرع» دیگر ميهمان این نشست بود. ريیس خانه داستان ایران، در ابتداي سخنان خود در اين نشست، ضمن ارايه چکیدهای از این رمان که در سال گذشته و در سیوچهارمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و همچنين در نهمين دوره جايزه ادبي جلال آلاحمد، برنده کتاب سال ایران شد، با برشمردن ویژگیهایی از فضای آفرینش این رمان، به خوانش گوشههایی از آن پرداخت.
محمدرضا بایرامی، متولد روستای لاطران استان اردبیل است و در همان سالهای نوجوانی، خانواده قصد مهاجرت به سوی تهران کرده و در کرج ساکن میشوند. بایرامی، روستا را در کودکی و جنگ را در جوانی زیسته است. او اوایل سال ۶۶ به خدمت سربازی رفت و تمام دوران خدمتش را در جبهه دهلران بهسر برد. به همین دلیل عمده آثار بایرامی یا از روستاست و یا از دفاع مقدس. او از جمله نویسندگان پُرکار به شمار میرود.
انتشار حدود ۳۰ جلد کتاب و دهها مقاله و نقد، نشانگر فعالیت بیوفقه او در حوزه ادبیات است. بایرامی با کتاب «کوه مرا صدا زد» از قصههای ساوالان، توانست جایزه خرس طلایی و جایزه کبرای آبی سوییس و نیز جایزه کتاب سال سوییس را در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ میلادی از آن خود كند.
بایرامی از جمله نویسندگان واقعگراست که در داستانهایش بیشتر به زندگی و طبیعت روستای زادگاهش و تجربههای شرکت در جنگ ایران و عراق پرداخته و به زبانی ساده، روان و دقیق زندگی توأم با فقر و زحمت اهالی و روابط میان آنها را به تصویر میکشد.
آرش صادقبیگی، برنده جایزه کتاب سال و جایزه ادبی جلال آلاحمد، دیگر نویسنده حاضر در این جمع بود که در پایان این نشست با روایت یکی از داستانهای کوتاه خود با عنوان «بازار خوبان» به معرفی برخی از آثار انتشار یافته اخیر خود برای شنوندگان پرداخت.
آرش صادقبیگی، متولد تهران و دانشآموخته کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است. وی تاکنون موفق به دریافت جایزه ادبی اصفهان، جایزه ادبی بوشهر، برگزیده دوسالانه ادبی دانشجویان کشور و نیز جایزه ادبی جلال آلاحمد شده است.
نظر شما