هانری کربن نگاه اسلام شناسان را به تشیع تغییر داد/کم از فوکو و دریدا نداشت

خبرگزاری شبستان: خدماتی که کربن داشت بسیار عظیم است. اسلام شناسان تا قبل از کربن، شیعه را گرایش سیاسی افراطی می دانستند؛ وی همچنین دیدگاه غرب در مورد فلسفه اسلامی و اینکه این فلسفه با ابن رشد به پایان می رسد را تغییر داد.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: هشتیم همایش «آنان که می اندیشند» عصر شنبه، 30 بهمن ماه در تالار دکتر سید جعفر شهیدی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با موضوع «بررسی و نقد آراء و اندیشه‌های هانری کربن» برگزار شد.

 

در اولین روز از این همایش دو روزه دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر بیژن عبدالکریمی، دکتر محمدمنصور هاشمی، حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا و دکتر الکساندر واسیلینوف سخنرانی کردند.

 

دکتر غلامرضا اعوانی، به عنوان اولین سخنران این همایش با موضوع «کربن و خدماتش به وضعیت فکری ایران» سخنرانی کرد.

 

وی با بیان اینکه کربن استادی بود که سال ها در این دانشگاه و در گروه فلسفه درس می داد، گفت: او به هر تقدیر حقی بر گردن مطالعات اسلامی دارد. برای پی بردن به اهمیت او به چند نکته در ادامه مباحث  اشاره می کنم.

 

اسلام شناسان قبل از کربن شیعه را افراطی می دانستند

این استاد فلسفه اسلامی تصریح کرد: اولین نکته آن است که وضعیت اسلام شناسی، شیعه شناسی، ایران شناسی تا پیش از کربن چه بوده است؟ خدماتی که کربن داشت بسیار عظیم است. اسلام شناسان تا قبل از کربن، شیعه را گرایش سیاسی افراطی می دانستند و البته اکنون نیز تا حدی این گونه است. آن زمان شیعه را به عنوان مکتب فکری نمی شناختند.

 

وی افزود: مساله دوم این است که تا پیش از او اسلام شناسان به مطالعات در حوزه اهل سنت و جماعت می پرداختند و عمدتا توجه به علوم نقلی داشتند نه علوم عقلی. همچنین جز در مواردی استثنایی مثلا در مورد ادبیات، به ایران توجهی نداشتند و اگر توجهی هم داشتند، این نگاه متاثر از نوعی نگاه عربی بود، یعنی فلسفه ایرانی را ذیل فلسفه عرب می دانستند چرا که در قرون وسطا عمده کتاب ها از لاتین به عربی توجه می شدند.

 

اعوانی در ادامه بیان کرد: موضوع دیگر اینکه با یک استثنا، تا آن زمان کسی به حکمت اسلامی توجه نکرده بود و اکثر مکاتب فلسفه ایران مثل حکمت اشراق، حکمت متعالیه، عرفان نظری در غرب ناشناخته بود. اگر کتاب تاریخ فلسفه کربن را باز کنیم یک قسمتی از آن را به تاریخ فلسفه اسلامی اختصاص داده است و از کندی شروع می کند و با ابن رشد و ابن سینا به پایان می برد. تا قبل از آن عنوان می شد که بعد از ابن رشد فلسفه ای وجود ندارد ولی کربن تماما این دیدگاه ها را زیر سوال برد.

 

وی با بیان اینکه تا آن زمان مطالعات گسترده ای در مورد ایران باستان صورت گرفته بود، افزود: با این حال به حکمت ایران باستان توجهی نشده بود. مساله مهم تر اینکه حتی به شیعه و شیعه شناسی نیز عنایتی نبود و کتاب مهمی در مورد مساله تشیع و بررسی آن در غرب ارایه نشده بود.

 

این پژوهشگر گفت: کربن یک تنه توانست تمام معادلات را بر هم زند، او راهی باز کرد و بر خلاف تمام جریان هایی که ذکر شد معادلات اسلام شناسان و ایران شناسان را به هم ریخت و تحول عظیمی در حوزه شیعه شناسی، اسلام شناسی و ایران شناسی و مطالعات حکمت اسلامی ایجاد کرد.

 

کربن کم از فوکو و دریدا نبود

اعوانی ادامه داد: سوال آن است که کربن باید چه شخصیتی باشد که توانسته یک تنه با تمام این جریان ها بجنگد و راه تازه ای باز کند. در این مجال به اختصار به نکاتی اشاره می کنم؛ اولا کربن یک فیلسوف به معنای دقیق کلمه بود. بیشتر کسانی که به مطالعات اسلامی می پرداختند فلسفه نخوانده بودند اما او بالذات فیلسوف بود و با همه گرایش های فلسفه زمان خودش به طور نزدیک ارتباط داشت. او کمتر از فوکو و دریدا نبود.

 

وی افزود: کربن علاوه بر فیلسوف، یک پژوهشگر و محقق به معنای واقعی کلمه بود که روش تحقیق را به معنای عمیق می دانست و با تحولات غرب در چند دهه اخیر آشنا بود. او استادان بزرگی داشت از که جمله آنها اتین ژیلسون بود؛ ژیلسون خود شیفته ابن سینا بود. همچنین از مهمترین اتفاقات زندگی کربن کلاس هایی بود که با ماسینیون داشت.

 

اعوانی تصریح کرد: کربن در جنگ جهانی دوم از سال 1949 به استانبول رفت و به مدت پنج سال در کتابخانه های استانبول مشغول مطالعه بود به خصوص در کتابخانه سلیمانیه. او بعدها به اصرار ماسینیون جانشین او شد.

 

برگزاری جلسات مستمر با علامه طباطبایی(ره)

وی با بیان اینکه کربن بیشتر اوقات ترم های پاییزه را به ایران می آمد گفت: او جلسات مستمری را با علامه طباطبایی(ره) داشت و در این جلسات که در خانه ذوالمجد طباطبایی برگزار می شد و البته در قم نیز جلساتی بر گزار شد، به گفت وگو با علامه طباطبایی(ره) پرداخت.

 

این محقق در بخش دیگری از مباحث خود در مورد اهمیت آثار کربن تاکید کرد: او بحث عمیقی را درباره تشیع و شیعه شناسی وارد تفکر غرب کرد. بحث های کامل درباره شیعه شناسی، مساله ولایت را بررسی کرد و تاکید داشت تشیع بدون ولایت الهیه قابل شناخت نیست.

 

وی ادامه داد: از سوی دیگر کربن در مورد حکمت نبوی سخن گفته است و اینکه همه انبیا منادی حکمت هستند، اما هیچ کس نیامده پیامبران به عنوان حکیم معرفی کند.

 

اعوانی با بیان اینکه کربن دیدگاه غرب در مورد فلسفه اسلامی و اینکه این فلسفه با ابن رشد به پایان می رسد را تغییر داد، خاطرنشان کرد: او این چنین گفت که فلسفه حقیقی تازه از ابن رشد شروع می شود. کربن به ابن عربی علاقه فراوانی داشت. او در دانشگاه سوربن مکتب اسلامی را تدریس می کرد و میرچا الیاده تحت تاثیر کربن بود.

کد خبر 610996

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha