نباید در دین شناسی و دین ورزی، از همگان انتظاری یکسان داشت

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به وسعت بی کران دین و تنوع مخاطبان آن، گفت: نمی توان و نباید در دین شناسی و دین ورزی از همگان انتظاری یکسان داشت و در این زمینه برای همه نسخه ای واحد پیچید.

به گزارش شبستان، دکتر سعید زیباکلام، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران، در همایش فکری جوان ایرانی، پرسش های امروزی، مقاله خود را تحت عنوان "نظریه، نظریه سازی و افسانه های پیرامون آن"، ارائه کرد.


وی در این سخنرانی تلاش کرد تا نشان دهد که بحث از نظریه سازی و ارائه نظریه در همه علوم جایگاه یکسانی ندارد، و چه بسا برخی از علوم حتی بدون ارائه نظریه راه خود را از پیش می برند. بنابراین تلاش هایی که برخی برای ارائه الگوی ها، پیش فرض ها و بایدها و نبایدهای نظریه می کنند، در بسیاری از موارد کوششی بیهوده است.


مولف کتاب "نظریه لیبرال دموکراسی" در همین زمینه، اظهار داشت: ما دانش هایی داریم که صرفا شامل نظریه و نظریه سازی نیستند و همچنین کاوش هایی هست که علاوه بر موجه بودن، ابدا معطوف به نظریه سازی نیستند.


وی ادامه داد: دانش هایی که صرفا ناظر به نظریه سازی نیستند، همان دانش هایی هستندکه در پی رنسانس اروپا قوت گرفتند و دیگر علوم را به حاشیه راندند. علومی مانند فیزیک، شیمی و زیست شناسی. این علوم ناظر بر دیگر علوم شدند و به عنوان الگو در علوم دیگر مورد استفاده قرار گرفتند.


مترجم کتاب "طرح و نقد نظریه لیبرال دموکراسی"، با اشاره به چند نمونه از مباحث طرح شده در چنین علومی، گفت: بسیاری از دانشمندان این حوزه ها، اصلا وقت خود را در نظریه سازی صرف نمی کنند. در این حوزه ها مثلا می توان به مثاحثی مانند تراکم پذیری مواد، طول امواج، اوزان ترکیب و پیوستن در شیمی، نقطه جوش و فعالیت های نوری اشاره کرد که هیچکدام از این تلاش ها به نظریه ای منجر نمی شوند، مگر در یک حالت تصادفی.


وی در این زمینه عقیده داشت که چنین خصوصیتی برای این علوم اصلا نقصان به حساب نمی آید و همه اصحاب این حوزه ها، این ویژگی را در خصوص این علوم می دانند.


مترجم کتاب چیستی علم، در مورد علومی که چنین خصوصیتی دارند، گام را فراتر گذارد و گفت: از سوی دیگر دانش هایی هم داریم که نه تنها مطالب آن قابل بیان نظری نیستند، بلکه اصلا در نتیجه نظریه پردازی هم مطرح نمی شوند. پزشکی نمونه ای از این علوم است که حوزه دندانپزشکی در این حوزه، نمونه اعلای آن است.


وی ادامه داد: چنین پژوهش هایی نه معطوف به ابداع نظریه، بلکه مصروف شیوه ها و رویه هایی برای انجام کاری، ایجاد مصنوعی و یا محصولی هستند و یا برای دفع آلامی مورد استفاده قرار می گیرند.


مولف کتاب "معرفت شناسی اجتماعی"، درباره این پژوهش ها اضافه کرد: چنین کاوش ها و تحقیقاتی به این خاطر صورت می گیرد تا مصنوع مورد نظر با سهولت، قابلیت، ایمنی، دوام و جاذبه بیشتر تولید یا محقق شود. کافی است نمونه هایی از این پژوهش ها را از نزدیک مورد دقت قرار دهید. پژوهشگران این حوزه ها معمولا نه نظریه می سازند و نه اصلا معطوف به نظریه کار و تحقیق می کنند.


وی در این محور رویکرد دیگری از برخی علوم بدون نظریه سازی را مطرح کرد و گفت: نه تنها بیان نظریه های جهان شمول برای دانسته های خود در برخی از حوزه ها نداریم، بلکه دانش ما در برخی حوزه ها آنقدر گسسته است که اصلا نمی توان به چنین نظریه ای جهان شمول تن بدهیم.


محقق فلسفه‌های پست‌مدرن و فلسفهٔ سیاست در ادامه تبیین علوم در راستای نظریه سازی، اظهار داشت: تصور نظریه سازی جهان شمول در حوزه هایی از علوم اجتماعی نیز گویی ناممکن است. مراد این است که در حوزه هایی امکان دارد که نتوانیم نظریاتی جهان شمول داشته باشیم.


وی در همین راستا تشریح کرد که باید دید هدف از پژوهش چیست و توضیح داد: آیا مراد از پژوهش، نظریه سازی است و یا جرح و تعدیل نظریات قبلی و نهایتا اینکه علومی فربه از نظریات داشته باشیم؟ این سوال فوق العاده مهم و مبنایی است.


به عقیده زیباکلام، هدف از پژوهش یا ایجاد نظریه و انتقال و افزایش آنها، و یا برآوردن نیازهای بشری و دفع دردی از آلام انسان است و هدف پژوهش نمی تواند خارج از این دو باشد.


وی با توجه به این دو هدف از پژوهش، ادامه داد: بنابراین ما باید برای تحقق حاجات و آرمان های انفرادی و اجتماعی دست به پژوهش بزنیم، و انباشت نظریه ها، امری کاملا مردود است. این رویکرد به پژوهش راهنمای بسیاری از مسایل دیگر ما نیز خواهد شد؛ چرا که از سوی دیگر، خود حاجات و معضلات نیز راهنمای پژوهش ما در مسایل هستند.


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تاکید بر تفاوت معضلات بشری در زمان ها و مکان های متفاوت و آوردن مثال هایی از این تفاوت ها در قرن ها و کشورهای مختلف، نتیجه گرفت که به عوض صدور حکم کلی فلسفی و بحث و استدلالات فلسفی درباره ضرورت و عدم ضرورت حاجات در جوامع، خیلی ساده باید به کاوش های موردی و معضلات و پدیدارهای جزیی پرداخت.


وی به معضلات احکام کلی و جهان شمول در هنگامه عمل اشاره کرد و ادامه داد: از افق استعلایی فلسفی نمی توان سخنی قابل اتکا گفت، هر چند می توان زیاد سخن گفت؛ چرا که مواضع فلسفی بدون هیچ شکلی در هنگام عمل کنار گذارده می شود و پژوهش ها و مطالعات، شکلی موردی به خود می گیرند.


استاد دانشگاه تهران مدعی بود که وی در این مقاله از منظری کاملا متفاوت به معضلات و حاجات بشری پرداخته است. وی در این باره توضیح داد: صریح و شفاف می گویم که معضل و مسئله شدن یک پدیدار، از بنیان بستگی به ما دارد. معضلات از لابلای کهکشان ها بر نمی آیند، بلکه این ما انسان ها هستیم که آنها را فهم و کشف کرده و در نتیجه در صدد حل آن ها بر می آییم. این ما هستیم که معین می کنیم کدام پدیدار، مسئله است.


وی در این باره ادامه داد: پدیدارها هیچگاه و در هیچ عرصه ای لب نمی گشایند تا سخنی درباره معضل بودنشان به ما بگویند. بلکه این ما هستیم که با توجه به تعلقات خود پدیدارها را دسته بندی می کنیم.


زیباکلام توضیح داد که این دسته بندی معضلات توسط بشر، به معنای بوالهوسی بودن چنین تقسیمات و معضل شمردن پدیدارها نیست، بلکه به نظر وی این تقسیم و دسته بندی مختلف معضلات انسان، به خاطر تغییر شرایط زمانی و مکانی بشر است.


وی هرچند به علت کمبود وقت نتوانست تمام بخش های مقاله خود را شرح و بسط دهد، اما در یک جمع بندی کلی از آنچه تا اینجا بیان داشته بود، اظهار داشت: با این اوصاف دانش بی نظریه نه تنها امکان پذیر است، بلکه در بسیاری از موارد علمی، گریزی جز فرار از نظریه پردازی هم نداریم.


مترجم کتاب "چیستی علم"، در همین راستا و برای جلوگیری از نظریه زدگی عالمان و دانشمندان، گفت: برخی پیش از هر پژوهش و تحقیقی سوال از پیش فرض های مختلف نظریه پردازی می کنند. در حالی که باید دانست چنین سوالاتی به طور مستقیم به عقیم سازی نظریه پردازی منجر شده و کاوش های ما را زمینگیر می کند.


وی راه حل را اینگونه عرضه کرد که باید به جای کاوش درباره پیش فرض های پژوهشی، به مطالعه درباره پدیدار مورد نظر بپردازیم. چراغ پژوهش ما باید از ابتدا تا انتها آلام ما باشد. اشکال ندارد که این نظریه جهان شمول شد، اما اینکه جهان شمولی پیش فرض تحقیق ما باشد، درست نیست.


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در پایان با طرح موضوع رابطه دین و نظریه سازی گفت: اصولا اینکه هدف از دین پژوهی، نظریه سازی است یا خیر، بستگی به ما و اهدافمان دارد. هر چند من موافق نیستم که در حوزه ای از پژوهش بنا را بر موافقت یا مخالفت با نظریه سازی بدانیم.


وی در این باره ادامه داد: هر ذره ای از دین به نحوی یکایک انسان ها را درگیر می کند. هیچ منظومه ای مانند دین، آدم ها را فرا نمی گیرد و در نهاد وجود آنها، مانند دین، رسوخ نمی کند. نظر به اینکه هم دین امری بی کران است و هم مخاطبان دین متنوع اند، نمی توان و نباید انتطار سری دوزی دین شناسی و دین ورزی داشت.

 

 

بنابر این گزارش، دکتر زیبا کلام، پس از ارائه مقاله خود به پرسش های دانشجویان پاسخ داد.
 

 

وی در پاسخ به این سوال که هر پژوهشی روش تحقیق می خواهد و روش تحقیق نیز نیازمند نظریه است، پس چگونه بدون نظریه می توان به تحقیق پرداخت، گفت: ما در وهله اول برای تحقیق و پژوهش ها به بررسی آمال و حاجاتمان نیاز داریم. مراد من این است که پژوهش بدون تعریف جامع و مانع از نظریه و نظریه سازی، کاملا شدنی است.
 

مترجم کتاب "طرح و نقد نظریه لیبرال دموکراسی"، در این باره ادامه داد: در جامعه ما عالمان دانشگاهی و حوزوی هر دو تلاش دارند تا تعریف نظریه و نظریه سازی را پیدا کنند. اما به نظر من برای تولید علم، پیش فرض های نظریه سازی و روش های نظریه سازی راهبردی به این سو ندارند، بلکه باید دردها را شناخت و آنگاه مستقیم به سوی پژوهش رفت.


زیباکلام در ادامه اظهار داشت: ما دانش هایی داریم که صرفا شامل نظریه و نظریه سازی نیستند و همچنین کاوش هایی هست که علاوه بر موجه بودن، ابدا معطوف به نظریه سازی نیستند. بنابراین توجه بیش از حد به نظریه سازی در این علوم و تلاش برای پیش فرض های نظریه سازی، محققان را از اصل تحقیق باز می دارد.
 

وی در بخش دیگر از سخنانش در این جلسه گفت: من با جهان شمول شدن حاصل پژوهش ها مخالفتی ندارم. اما اینکه پژوهش باید معطوف به نظریه سازی باشد، ضرورتی ندارد. حاصل پژوهش اگر نظریه سازی شد مشکلی ندارد، اما لزوما نباید اینطور باشد.
 

پایان پیام/


 

کد خبر 6061

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha