عزاداری های محرم لبیک به ندای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» سیدالشهداء(ع) است

خبرگزاری شبستان: این شور در واقع پاسخ به ندای هَل مِن ناصر یَنصُرنی و استفهام حضرت(ع) است، به بیان دیگر این رویکرد از جنس آیه شریفه «الست بربکم قالوا بلی» است؛ این رویکرد و شور حسینی در ماه محرم در واقع پاسخ به یک پیمان فطری است.

حجت الاسلام محسن جوانمردی، پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان در پاسخ به پرسشی در مورد فلسفه زنده نگاه داشتن قیام عاشورا، اظهار کرد: این مساله را از ابعاد مختلفی از جمله از منظر عرفانی می توان بررسی کرد.

 

وی ادامه داد: سر دادن ندای معروف «هل من ناصر ینصرنی» از سوی حضرت سیدالشهدا(ع) به نوعی دعوت به خیر و هدایت برای همه بود ولی ما معتقدیم که کلام و ندای انسان کاملی همچون سیدالشهداء(ع) در بستر تاریخ اثرگذار است.

 

حجت الاسلام جوانمردی با بیان اینکه فرا رسیدن ماه محرم یک نوع شور در وجود ما ایجاد می کند، تاکید کرد: این شور در واقع پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی یعنی استفهام حضرت(ع) است، به بیان دیگر این رویکرد از جنس آیه شریفه «الست بربکم قالوا بلی» است. این رویکرد و شور حسینی در ماه محرم در واقع پاسخ به یک پیمان فطری است.

 

این پژوهشگر تصریح کرد: در روایات متعددی از اهل بیت(علیهم السلام) آمده است که محبت ما اهل بیت(ع) با فطرت و گِل دوستداران ما آمیخته شده است چنانچه می فرماید: «شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا» (شيعيان ما از باقيمانده گل ما آفريده شده اند، ولايت ما در سرشت آنان عجين گشته است، آنان با خوشي ما خوشحال و با ناراحتي ما ناراحتند ). این مطالب در ساحت معرفتی دین جای دارد و فقط با دیدگاه عرفانی قابل تجزیه و تحلیل است و ما معتقدیم که اگر پیوستگی روحی با امام(ع) داشته باشد این گونه روحیاتی را داراست.

 

حجت السلام جوانمردی با بیان اینکه امام به منزله قلب در پیکر انسان است، تاکید کرد: حیات باطنی و معنوی جامعه به وجود امام است و الهامات عقلی در حوزه دین همه از جانب حقیقت امام معصوم بر عالم اشراق می شود. این ندای حسین بن علی(ع) است که هر سال در عالم و حتی ورای شیعه در میان اهل سنت، ارمنی ها، هندوها و پیروان دیگر مکاتب و ادیان جاری است.

 

وی ادامه داد: اما اگر بخواهیم از دیدگاه اخباری و تاریخی بررسی کنیم و کاری به ساحت عرفانی نداشته باشیم و با نگاه اخباری وارد موضوع شویم باز هم با پیشینه عزاداری برای امام حسین(ع) مواجه خواهیم شد. در روایت داریم زمانی که حضرت آدم(ع) به زمین آمد سال ها در زمین قدم می زد و حالت شیدایی و سرگردانی داشت و طلب مغفرت از ترک اولی می کرد، در این سیری که روی زمین داشت به سرزمین کربلا رسید و همین که وارد این سرزمین شد خطاب به خداوند عرض کرد: خدایا وارد این سرزمین که شدم اندوه عجیبی مرا فراگرفت که در پاسخ وحی آمد: «کسی از اولاد تو که نوه ختم مرسلین(ص) است را در این سرزمین مظلومانه می کشند!» بنابراین، اول روضه خوان عالم خدا بود که روضه اباعبدالله(ع) را برای آدم خواند و اولین کسی که برای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) گریست، حضرت آدم(ع) بود.

 

این محقق افزود: همچنین هنگامی كه خداوند حضرت ابراهيم(ع) را امر کرد كه به جاي ذبح اسماعيل(ع)، قوچي را كه بر او فرستاده بود قرباني كند، حضرت ابراهيم(ع) آرزو داشت كه فرزندش را قربانی كند و دوست داشت كه به جای آن به ذبح گوسفند مأمور نمی شد به جهت آن كه بر قلب او وارد شود آن چه بر قلب پدر در مرگ عزيزترين فرزند وارد می شود تا به اين وسيله به درجات بالاي صبركنندگان بر مصيبت برسد. خداوند در اين هنگام به حضرت ابراهيم(ع) وحی كرد: «اي ابراهيم! محبوب ترين خلق من نزد تو چه كسي است؟» حضرت ابراهيم(ع) عرض كرد: خداوندا! خلقي را كه محبوب تر باشد نزد من از محمد(ص) خلق نكرده ای. خداوند به او وحي كرد: «او را بيشتر دوست مي داری يا خودت را؟» عرض كرد: او را از خودم بيشتر دوست دارم. خداوند فرمود: «فرزند او را بيشتر دوست می داری يا فرزند خودت را؟» عرض كرد: فرزند او را. خداوند فرمود: «كشته شدن و ذبح فرزند او را از روی ظلم به دست دشمنانش بيشتر دل تو را به درد می آورد يا ذبح فرزندت را به دست خودت در راه اطاعت من؟» عرض كرد: پروردگارا! بلكه ذبح او به دست دشمنانش بيشتر قلب مرا به درد می آورد. خداوند فرمود: «اي ابراهيم! گروهی كه گمان می كنند از امت محمد(ص) هستند، حسين(ع) فرزند او را پس از او به ظلم و عدوان به مانند گوسفندی مي كشند و به اين وسيله مستوجب سخط من می شوند.» ابراهيم از اين مصيبت جزع کرد و قلبش به درد آمد و شروع به گريه كرد. خداوند به او وحی كرد: «اي ابراهيم! من جزع تو بر فرزند اسماعيل را در صورت ذبح فدا كردم به جزعت بر حسين(ع) و كشته شدن او و به اين وسيله بالاترين درجات صبركنندگان بر مصيبت را به تو عطا كردم.»

 

وی در ادامه بیان کرد: اما از منظر سومی هم می توان به بحث کربلا نگاه کرد، شهید مطهری می فرماید: «شمر 1400 سال قبل مُرد، شمر امروز را بشناس». بنابراین امام حسین(ع) درسی کلی برای بشریت دارد همان طور که خودشان فرمودند که برای احیای دین جدشان و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند، امروز نیز احیای دین رسول خدا(ص) مطرح است چراکه ما امروز نسبتی از جنس حجاب معاصرت با دین داریم.

 

حجت الاسلام جوانمردی در ادامه بیان کرد: وقتی که به دنیا می آییم دین در اطراف ما است، والدین ما متدین هستند. در نتیجه چندان چالش با مقوله دین نداریم. اما بسیار پیش می آید که دین برای ما به عرف کاهش یابد که در نتیجه دین بر اساس معرفت شناسی نیست و ما را در مسیر کمال وجودی قرار نمی دهد.

 

وی گفت: اینکه خداوند در سوره مبارکه واقعه می فرماید: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ- أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ- فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ- ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ- وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ» به نوعی اشاره به همین حجاب معاصرت دارد. کسی که دینش را با چالش به دست می آورد و در یک فضای مخالف مثل فضای جاهلیت گذشته می خواهد به دین برسد، طبیعتا یک حرکت روحی و روانی و ذهنی در او اتفاق می افتد و دینش عمیق تر خواهد شد و به بیان دیگر باورهایش در تمام شئون زندگی به تجلی می رسد.

 

این پژوهشگر تصریح کرد: ما امروز در جاهلیت مدرن قرار گرفته و توهم دینداری داریم، در این فضا دقیقا مثل امت زمان یزید هستیم یعنی ممکن است به جایی برسیم که به اسم چیزی که فکر می کنیم حق و حقیقت است، سر حق را ببریم؛ به دیگر بیان مصلحت های ذهنی و عرفی جای حق و حقیقت را بگیرد چنانکه حضرت زین العابدین(ع) فرمودند: «تمامی کسانی که به کربلا آمدند می خواستند برای رضای خدا پدر مرا بکشند!»

 

وی ادامه داد: زمانی یک سری مسایل سیاسی و عرفی آن قدر بزرگ جلوه داده می شود که سایه بر حقیقت می اندازد و فرد دچار خسران و توهم می شود. بر این اساس وقتی که قیام امام حسین (ع) را بازشناسی می کنیم، می بینیم که حضرت(ع) مجموعه محورهایی به ما می دهند که دقیقا منطبق با محور بعثت انبیاءست. حضرت(ع) می فرمایند: «من برای مبارزه با طلم قیام کردم» و در قرآن نیز یکی از اهداف  بعثت انبیاء، اقامه قسط و عدل و مبارزه با ستم عنوان شده است.

 

حجت السلام جوانمردی در پایان خاطرنشان کرد: مساله دیگر امر به معروف و نهی از منکر است. امروز بیش از هر زمانی نیاز به امر به معروف داریم. اگر سیستم راکد باشد قطعا تبدیل به مرداب می شود و سرانجام اش چیزی جز جامعه زمان یزیدی نیست چراکه روحیه حقیقت جویی می میرد. گاهی جسد دین هست، مسلمین هستند و نماز می خوانند و ظواهر دین رعایت می شود اما شعور به همراه این شور وجود ندارد. در نتیجه فلسفه قیام امام حسین(ع) برای همه زمان هی طبق صحبت های آن حضرت(ع) دو محور است، اولا ایجاد قسط و نهضت عدالت محور و در وهله دوم امر به معروف و نهی از منکر.

 

 

کد خبر 579348

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha