خبرگزاری شبستان – خراسان جنوبی؛ محمد راعي فرد- روزنامه امروز خراسان جنوبی؛ نماينده مردم شهرستانهاي بيرجند، خوسف و درميان در مجلس با وزراي نيرو، صنايع و معادن و مديرکل بانک کشاورزي ملاقات مي کند، خروجي اين نشست ها و ملاقات ها بسيار جالب و در عين حال بيان کننده وضعيت ناهنجار و بيمارگونه صنعت و معدن و کشاورزي حاکم بر استان مي باشد.
وزير صنعت و معدن در جريان مشکلات کارخانه کويرتاير قرار مي گيرد و قول مي دهد که تا چند ماه آينده مشکل آن حل و فصل شود، فقط قول مي دهد! مديرعامل بانک کشاورزي اما پاسخ جالب تر و در عين حال تأسف باري را در زمينه حل مشکل سيمان باقران عنوان مي کند، کارخانه اي که پس از ميلياردها تومان هزينه در آن به نقطه اي رسيده که نياز به 20 ميليارد تومان سرمايه در گردش دارد براي راه افتادن چرخه اي توليدش، تا مديرعامل محترم بانک کشاورزي در نظريه پردازي عجيبي اضافه کند که بايد براي اين ميزان پرداخت سرمايه در گردش وثايقي تهيه و در اختيار بانک قرار گيرد، اما چون اين کارخانه سهامي عام مي باشد امکان تهيه وثيقه برايش فراهم نيست، يعني همه چيز روي هوا !!
در نشستي ديگر وزير نيرو از عملياتي شدن انتقال آب درياي عمان به استان خراسان جنوبي خبر مي دهد، اما در نهايت مي گويد بايد بخش خصوصي به آن ورود پيدا کند. پاسخ ها همه به شکلي عنوان مي شود که هيچ بار تعهدي براي آنان ايجاد نمي کند، همه راه ها به اما و اگر هاي پايان ناپذير اين استان ختم مي شود. واقعيت جامعه کنوني ما در سال 1395 يا 2016 اقتصاد منهدم و ميراثي تلخ و گزنده اي است که ارثش به مردمي رسيده که خوشحال بودند قيمت نفت به بشکه اي 120 دلار رسيده و قرار است بيايد سر سفره شان!
جانشيني و جايگزيني رابطه بر ضابطه يکي ديگر از آفت هايي بود و هست که ظاهرا نه در قبل و نه در حال به دليل نبود يک سيستم صحيح همچنان تخريب مي کند باورهاي مردم را، سياست زدگي و سياست بازي و سياسي کاري موريانه مخربي است که کارش بازي با مردم و سرگرم کردن آنان با نمايشات و اتفاقات عجيب خود جوش است. هر روز يک مسئله جديد، يک موج و يک بازي، يک نتيجه و باز روز ديگر بازي جديد ديگري.
فسادهاي مالي و اداري غده سرطاني ديگري بود و هست که به دليل عدم نظارت مستمر و قاطع حتي ناظرين را نيز در خود غرق کرد و نتيجه اش مي شود آن اختلاس هاي نجومي و زنجاني مئابانه و کلاهبرداري با طعم قانون و بسياري ديگر از فساد هاي مالي که هيچگاه از آنان رونمايي نشده و نمي شود.
پيچيدگي شرايط و خرابي هاي سونامي وار دو دولت گذشته نه تنها اين دولت بلکه بسيار هوشمندانه تر تکنوکرات تر از اين دولت هم توان رساندن شرايط به نقطه صفر را هم ندارند و نخواهند داشت. به همين دليل است که فورا هم با داشتن کفگيري که به ته ديگ خورده سعي مي کنند که از افعال آينده استفاده کرده و از کمک هاي فوري براي اين بيمار اورژانسي شانه خالي کنند تا مردم در شرايط موجود که کاملا شفاف سازي نشود اعتمادي که براي هر کشور از اهميت حياتي برخوردار است در آنان از بين خواهد رفت.
مگر مي شود که مردم را از دايره تصميمات خارج کرد؟ مگر مي شود مردم را فقط براي راي دادن و حضور در راهپيمايي ها به شکل يک ابزار استفاده کرد؟ يا آنان را محرم ندانست تا در جريان بسياري از فساد هايي که قسمت کمي از آن و به شکل قطره چکاني در اختيار شان گذاشته ايم قرار گيرند؟!
به نظر مي رسد که اين نشستها و گعده هاي وزرا با نمايندگان مردم خصوصا در مورد استان خراسان جنوبي هيچگاه به نتيجه مطلوب نمي رسد. با دادن آمار و سخنراني پيش از دستور و ميان دستور و نشست در اتاق هاي شيک وزرا هيچ اتفاق خاصي نخواهد افتاد. نمايندگان اربعه استان، نماينده ولي فقيه در استان، استاندار و چهره هاي فرهيخته و گروه هاي مرجع استان مي بايست وزرا را به شکل جدي و برنامه ريزي شده دعوت کنند که از نزديک با مصائت استان آشنا شوند. رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي و معاون رئيس جمهور يکي از مهمترين گزينه هايي است که مي بايست با لمس شرايط واقعي استان به اين نتيجه برسد که خراسان جنوبي نيازمند به رديف هاي خاص بودجه اي است که آن را از ساير استان ها مجزا کند.
لمس کند صدها روستاي تخليه شده را، بفهمد وضعيت اسف بار صنعت و کشاورزي استان را، تا وزير کشاورزي نيايد و ببيند که اين استان با استانداردهاي رايج چندين سال نوري فاصله دارد، تا نعمت زاده وزير صنعت نيايد و از نزديک بر جنازه صنعت اين استان فاتحه اي نخواند، براي 20 ميليارد تومان راه اندازي سرمايه در گردش کارخانه سيمان حرف مديرعامل بانک کشاورزي را تکرار نخواهد کرد. مگر صنعت استان خراسان جنوبي چقدر پيچيده است؟ سه کارخانه مهم که دوتايش سيمان است و يکي ديگرش تايرسازي، همين !!
تمام داشته هاي صنعتي استان شاخصه اش همين سه کارخانه است! تا وزير فرهنگ نيايد و از نزديک ناظر نابودي هيمنه توليد فرهيختگاني در حد تعريف جهاني نباشد فقط بايد ناظر بر اين فروريختگي بود. تا وزير نيرو نيايد و وضعيت اسف بار کم آبي استان را از نزديک نبيند اميدي به رسيدن آب درياي عمان به استان نخواهد بود و اگر روزي هم اين آب به استان برسد شايد نوش دارويي پس از مرگ باشد.
تا وزير راه و شهرسازي نيايد و از نزديک اوضاع نابسامان راههاي استان را نبيند و در دست اندازهايش نلرزد نمي فهمد که در اين استان چه زيانهايي براي نداشتن راه استاندارد به اقتصادش وارد نمي شود تا استان خراسان جنوبي از واژه هايي چون اما، شايد و اگرها نشود، توسعه يافتگي چيزي در حد شعار و روياي صادقانه مردم آرام و بي صداي اين استان باقي نخواهند ماند، رويايي که ممکن است تبديل به کابوس وحشتناکي شود.
نظر شما