به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی مرکز هنرهای تجسمی، قباد شیوا؛ طراح گرافیک و داور جشنواره هنرهای تجسمی جوانان گفت: در کلیت جشنواره آثار خوب و با کیفیتی دیده میشد اما آثار طراحی گرافیک جشنواره امسال در حد انتظار نبود. چند سال قبل که دو دوره در جشنواره تجسمی جوانان به عنوان داور حضور داشتم آثار بهتری را از جوانان دیدم اما در جشنواره امسال بیشتر جوانان سعی کرده بودند "دوستی" و "موسیقی کردستان" را که موضوع رشته طراحی گرافیک جشنواره بود، با رنگ های تیره طراحی کنند. کپی کاری هم در آثار جوانان زیاد شده که البته در هنرمندان حرفهای هم کپی کاری می کنند و این امکان فکر کردن و خلاقیت را از جوانان می گیرد. اطلاعات و دسترسی به اطلاعات بد نیست اما هجوم اطلاعات موجب شده که جوانان به جای خلاقیت و فکر کردن، سریع طرحی را کپی کنند. مثل فست فود این هم "فست گرافیک" است. استفاده از کامپیوتر و اینترنت هرچند در بسیاری از زمینهها مناسب است اما در طراحیگرافیک، خلاقیت را از بین می برد و کپیکاری را افزایش داده است، در حالی که در بعضی کشورها، اجازه استفاده از کامپوتر را در دانشگاههای هنر نمی دهند. بنابراین دانشگاهها نیز در این وضعیت نقش دارند، در دوره ای تعداد دانشجویان و دانشکده های گرافیک کم بود و استادان حرفه ای بودند اما امروز که از زابل تا بابل دانشکده های هنر و گرافیک داریم و دانشجویان و علاقه مندان گرافیک فراوان است، تعداد استادانی که از دانش و تخصص کافی برخوردارند، پاسخگو نیستند و افرادی به عنوان استاد در دانشگاهها آموزش می دهند که خود، دانش و شناخت کافی ندارند.
بنی اسدی: غلبه فرم گرایی در تصویرسازی
محمدعلی بنیاسدی؛ داور رشته تصویرسازی درباره آثار جشنواره گفت: آثار تصویرسازی جشنواره این دوره از غلبه فرمگرایی حکایت دارد و نشان می دهد که جوانان بیشتر دغدغه فرم را دارند و به محتوا توجه چندانی ندارند و همین فرمگرایی موجب شده که جوانان حتی به سمت ابزارها و تکنیک های جدید بروند. این وضعیت فرم گرایی، از بارزترین مشخصه های آثار جوانان در بخش تصویرسازی این دوره جشنواره است و محتوا در آثار چندان جدی گرفته نشده است.
علی خدایی؛ دیگر داور تصویرسازی جشنواره نیز با که بنیاسدی موافق است، گفت: آثار تصویرسازی این دوره از گرایش جوانان به تکنیک حکایت دارد و محتوا چندان مورد توجه نیست. بیشتر شرکت کنندگان تکنیک را در نظر داشتند و محتوا در این آثار ضعیف بود و معدود افرادی که به محتوا پرداخته بودند، تکنیک قوی در آثارشان دیده نمیشد. در حالی که در تصویرسازی بویژه، تصویرسازی کودک که با ادبیات پیوند دارد، توجه به محتوا و تکنیک لازم است و نمی توان ادبیات را در تصویرسازی نادیده گرفت و فقط به تکنیک پرداخت. افسانه "ماهپیشونی" به عنوان موضوع در کارگاه تصویرسازی انتخاب شد، اما متاسفانه بیشتر جوانان هیچ شناخت و اطلاعاتی دربارهی آن نداشتند در حالی که داستان و افسانه شناخته شده ای است. متاسفانه شناخت از ادبیات که لازمه تصویرسازی است در جوانان امروز کم دیده می شود. در دانشگاهها هم که تصویرسازی آموزش داده می شود فقط به تکنیک می پردازند و ادبیات مورد بی توجهی است، بنابراین ضرورت دارد که ادبیات کودک و تکنیک و فرم در کنار هم مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما