حلب، آبستن دنیای جدید چند قطبی/ پبروزی واقعی، از آن مردم سوریه و جبهه مقاومت

خبرگزاری شبستان:امواج درگیری های شدیدی که در استان «حلب» زبانه می کشد،اخبار جهان رادر دهه اخیر تحت الشعاع قرار داده است؛ولی پیروز حقیقی میدان، خون مردم «سوریه» وخون جبهه مقاومت است،خونی که مقابل تروریسم جهانی ایستاد.

به گزارش خبرگزاری "شبستان"؛ "اسپوتنیک" در مقاله ای به قلم "ابراهیم نواف" نوشت: «حلب» در صدر اخبار تمامی رسانه ها، تحت عناوین بی شماری  همچون «حلب: بین بیم و امید، بیم از دست رفتن حلب از دست این طرف و یا آن طرف» قرار دارد. در اینجا مقصود از این و یا آن طرف، هرگز دولت و یا ارتش «سوریه» نیست، چرا که دولت «سوریه» طبق تمام قوانین محلی و منطقه ای خاک این کشور، مالک قانونی «حلب» بوده و ارتش «سوریه» نگاهبان امین و مسئول دفاع از تمام ابعاد این مالکیت قانونی در چارچوب مرزهای قانونی دولت «سوریه» است.

بنا بر این دولت «سوریه می تواند از هر قدرت و یا متحدی که در سرنوشت او سهیم است، برای جلوگیری از پیروزی تروریسم و قوای شر در این جنگ تاریخی و غیر انسانی که توسط نیروهای امپریالیسم و استکبار جهانی با همکاری برخی کشورهای منطقه چون «عربستان» و «قطر» و «ترکیه» و در صدر انها «رژیم صهیونیستی» اداره می شود،  طلب یاری نماید.

تعقیب و گریز در «حلب»

ارتش «سوریه» و متحدان آن به پیروزی های چشم گیری در آزاد سازی مناطق و مواضع استراتژیک و بسیار حساسی که قبلا تحت کنترل گروهای تروریستی بود، دست یافتند. گروههای مسلح تروریستی بارها و بارها تحت حمایت لجستیکی فراوان و با تدارکات بسیار برای باز پس گیری این مناطق بازگشتند اما تلاش های آنان حتی در به دام انداختن یک ترسو در «حلب» ناکام ماند.

در »حلب» چه می گذرد؟ دلایل این همه تلاش برای گشودن مسیری به برخی مناطق در جنوب غربی و شرقی «حلب» چیست؟

حقیقت امر دور از دسترس عقل عادی است که از دریافت نتایج عاقلانه و منطقی در زمینه واقعیت های میدانی ناتوان است. این امر نیازمند یک تحقیق و بررسی عمیق و موشکافانه است.

ابتدا باید از گودالی که «آمریکا» برای دولت «سوریه» و متحدان آن از جمله «روسیه»، دژ مستحکم در برابر تروریسم و طرح های استثماری آن در منطقه، تدارک دیده است، شروع کنیم. «آمریکا» پوشش جدیدی تحت عنوان «مخالفان میانه رو» بر تن گروه های تروریستی مانند «جبهه النصره» کرده و نام آن را با برچسب جبهه «فتح الشام» و یا «جیش الفتح» تغییر داد. تغییری که فقط در نام و ظاهر قضیه اتفاق افتاد، چرا که مضمون آن همان اصل خونین و تروریستی با ایدئولوژی جعلی و خالی از هر گونه ارزش اخلاقی و انسانی است.

«آمریکا» به این اندازه نیز بسنده نکرد و دست در دست گروه های تروریستی مسلح به اصطلاح میانه رو قرار داد. این بدان مفهوم است که یک همپوشانی و اختلاط عضوی بین «جبهه النصره» و گروه های تروریستی میانه رو وجود دارد که «آمریکا» با تمام توان خود برای جلوگیری «روسیه» از بمباران مواضع خود به کار گرفته است.

در مورد نقش «روسیه» در بمباران برخی مناطق «حلب» و پرهیز از آن در برخی مناطق دیگر نیز باید گفت: «روسیه» از دامی که از ادغام «جبهه النصره» با دیگر گروههای تروریستی به اصطلاح میانه رو در قاموس آمریکائی به وجود آمده، آگاه است.

در پایان باید گفت هر چیزی در ارتباط با حل و فصل بحران «سوریه» به توافق «آمریکا» و «روسیه» بستگی دارد. «آمریکا» این موضوع را به خوبی درک می کند و می داند موضع «روسیه»  به دلیل پیروزی های ارتش، ملت و متحدان «سوریه» و همچنین با ذکاوت «روسیه» و توانائی آن در مقابله با متغیرهای اجباری اوضاع جاری که سعی در منزوی کردن «روسیه» دارد، نسبت به گذشته قوی تر شده است.

آری «آمریکا» در پی تضعیف حمایت «روسیه» از «سوریه» بوده و به دنبال آن است تا مذاکرات «ژنو» را طبق شروط خود پیچیده گرداند و یا اینکه حداقل «روسیه» و «سوریه» را از تحمیل شروط کامل خود در مذاکرات آینده باز دارد، موضوعی که در آینده ای نزدیک وقوع نخواهد یافت و جنگ همچنان ادامه پیدا می کند.

این مرحله می تواند خطرناک ترین و پیچیده ترین مرحله درگیری در خاک «سوریه» باشد. پیروز حقیقی میدان، خون مردم «سوریه» و خون جبهه مقاومت است، خونی که در مقابل تروریسم جهانی ایستاد و بشریت را از گسترش آن به کل جهان رهایی بخشید تا جهانی چند قطبی داشته باشیم و در آن جایی برای سیطره یک قطب واحد و در صدر آن «آمریکا»  وجود نداشته باشد.

کد خبر 565836

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha