نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام

خبرگزاری شبستان: امیرالمؤمنین علی علیه السلام در پاسخ به پندار نادرست خوارج که حکومت را فقط از آنِ خداوند بزرگ می پنداشتندT مردمان را ناگزیر از داشتن امیر و حاکم دانسته است.

به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، جامعه انسانی از آن رو که از افرادی با خواسته ها و انگیزه های گوناگون شکل یافته، به گونه ای ناگزیر، نیازمند حکومت است و نبود حکومت، بی درنگ، سبب هرج ومرج، نابسامانی و ازهم گسیختگی بنیان های آن، خواهد شد. که حکومت، در جایگاه پایه ای ترین ابزار در سامان بخشی کارهای جامعه و تضمین اجرای قوانین در پیشرفت معنوی و مادّی گروه ها، نقشی اساسی و سرنوشت ساز دارد.

 

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در پاسخ به پندار نادرست خوارج که حکومت را فقط از آنِ خداوند بزرگ می پنداشتند مردمان را ناگزیر از داشتن امیر و حاکم دانسته است؛ نیکوکردار باشد، یا تبهکار.(1) آن پیشوای معصوم به طور ویژه به بایستگی حاکم و حکومت اشاره فرموده و نشان داده در جامعه انسانی اهمیّتِ بودن حکومت و حاکم، به اندازه ای است که حتی یک حکومت بدکار و سرپرستی سیاسی فردی زشتکار، بهتر از هرج ومرج اجتماعی و نبود حکومت است(2) که حکومت هرچند نامشروع و ناموجه برخی نیازهای بنیادین جامعه را برطرف ساخته، پاره ای از کمبود ها و کاستی های اجتماعی را پاسخ داده و کارها را کم و بیش سامان می دهد.

 

البته آن حضرت(ع) در ادامه، ویژگی های یک حکومت پذیرفتنی، شایسته و نیکو را آن گونه می داند که در آن، انسانِ باایمان، کار خویش کند، و کافر، بی بهره نماند. در سایه آن حکومت، با دشمنان پیکار کنند، و راه ها را بی هراس سازند، و به نیروی او، حقِ ناتوان را از توانا بستانند، تا نیکوکردار، روز به آسودگی به شب رساند، و از گزند تبهکاران در امان ماند.(3)

 

در این سخنان ارزشمند، حکومت پسندیده از سه ویژگی برجسته و محور پایه ای: «دین داری»، «عدالت محوری» و «مردم داری» برخوردار است. بی گمان پدید آمدن عینی و عملی این شاخصه ها در جامعه، به وجود زمامداران و کارگزاران صالح و شایسته بستگی دارد. اگر رهبر و پیشوای جامعه در راه حق بود و بر پایه سنجه های دینی رفتار کرد، یعنی پایه های نظری و رفتارهای سیاسی او هماهنگ با بنیان های شریعت و احکام دین بود، و کارگزاران او در مسئولیت های گوناگون از شایستگی در باور به پروردگار و رفتار درخور با مردم، برخوردار بودند، و مردم نیز به وظایف و تکالیف خود در برابر زمامداران و مدیران به خوبی رفتار نمودند، سامان و سلامت جامعه در یک توازن اجتماعی و هماهنگی ارکان گوناگون، برآورده خواهد شد.

 

دین اسلام به سبب دارا بودن ویژگی های یادشده و مانند آن، در آموزه های خود، به مسئله حکومت و حاکم، نگاهی ویژه کرده است؛ به گونه ای که انبوهی از آیات و روایات اسلامی را می توان گواه روشن بر این سخن دانست.(4)

پی نوشت ها:

1- «وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِر» ؛ (محمد بن حسین شریف رضی (د/ 406ق)، نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، خطبه40، ص39). یکی از مفسران بزرگ نهج البلاغه در دوران معاصر، پس از نقل فرمایش علی علیه السلام می­نویسد: نباید چنین تفسیر شود که حکومت صالح و ناصالح برای مدیریت حیات اجتماعی مردم به طور مطلق مساوی است، بلکه عقلای جامعه همان گونه که دین الهی دستور می­دهد باید نهایت تلاش را برای به وجودآوردن حکومت صالحان انجام بدهند و این یک تکلیف قطعی و جهانی و عقل عملی و دینی است که گمان نمی­رود حتی یک فرد خردمند که از ماهیت و ارزش­های حیات انسان­ها و هدف اصلی آن مطلع باشد، آن را انکار کند یا نادیده بگیرد.

2- این سخن در برخی منابع اهل سنت نیز نقل شده است مانند: علاء الدین علی متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج5، ص779؛ ابو عبد الله نعیم بن حماد مروزی، الفتن، ص 71.

3- محمد بن حسین شریف رضی (د/ 406 ق)، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، خطبه40، ص39.

4- نک: رضا استادی، الحکومه الاسلامیه فی احادیث الشیعه الامامیه، انتشارات مؤسسه در راه حق. نویسنده در این اثر، حدود 775 روایت از حدود هشتاد کتاب شیعی بیرون آورده و زیر 140 عنوان، در رابطه با مباحث مربوط به حکومت اسلامی، نشان داده است.                                                                                                                                                              

 

کد خبر 554205

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha