روایت نخستین مادر مجردی که حضانت یک کودک را بر عهده گرفت

خبرگزاری شبستان: سومین قسمت از برنامه ماه عسل در دومین روز از ماه مبارک رمضان با روایت نخستین بانویی که حضانت یک بچه را بر عهده گرفته است بر روی آنتن رفت.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، سومین قسمت از برنامه ماه عسل در دومین روز از ماه مبارک رمضان با اجرای احسان علیخانی بر روی آنتن رفت. در این برنامه نخستین بانوی مجردی که حضانت یک بچه را بر عهده گرفته بود، روایت شد.

 

آرزو افشار به عنوان اولین بانوی مجردی که حضانت یک فرزند را بر عهده گرفته است در این باره به احسان علیخانی و بینندگان این برنامه گفت: ابتدا این بچه عشق من شد و بعد او را انتخاب کردم.

 

وی درباره علت اینکه چرا تاکنون ازدواج نکرده است، تصریح کرد: فرصت و موقعیت ازدواج برایم پیش نیامد در حالی که معتقدم خانواده مهمترین رکن است.

 

افشار تصریح کرد: سعادت می خواهد در شیرخوارگاه آمنه در کنار فرشته های آسمانی زندگی کرد. هر کسی که به این شیرخوارگاه می آید عمیق تر فکر می کند و مادر بزرگترین واژه هستی است و حضور در شیرخوارگاه آمنه به عنوان داوطلب برای من تولدی دوباره بود. من که گذشته خود را در اینجا پیدا کردم واقعیت تلخی بود اما اکنون برایم شیرین است.

 

وی تصریح کرد: هنگامی که در سریال آوای باران بازی می کردم به مراکز مختلف همچون شیرخوارگاه آمنه، سالمندان، محل بچه های کار دعوت شدم. دوست داشتم با این قشر که متفاوت تر از اقشار دیگر جامعه هستند، کار کنم لذا در قالب جدی تر با بهزیستی همکاری کردم و آنان پیشنهاد دادند تا تئاتر به فرزندان شیرخوارگاه آموزش دهم.

 

وی ادامه داد: هفته ای یک روز با بچه ها تئاتر کار می کردم و یک روز به من گفتند آموزش تئاتر در این هفته کنسل شده است و من بسیار ناراحت شدم و خود را به سالن آمفی تئاتر رساندم. آنجا متوجه شدم برای کودکی می خواهند در این آمفی تئاتر تولد بگیرند و یک بچه را دیدم که دست به دست می چرخد و به سمت کیک هدایت می شود آن لحظه هنگامی که بچه را دیدم فکر کردم خودم هستم هیچ تفاوتی با رنگ چشم، صورت و چهره من نداشت و بعدها نیز متوجه شدم گروه خونی ما هم یکی است.

 

این استاد دانشگاه تصریح کرد: پس از آن به عنوان داوطلب دو سال از شیرخوارگاه آمنه به خاطر پارمیدا حضور داشته ام و متوجه شدم پارمیدا حاصل یک تصادف است و پدر و مادرش را از دست داده است و فعلا در لیست فرزندخواندگی قرار نمی گیرد تا اگر فامیلی داشته باشد به سراغ او بیایند و حضانتش را قبول کنند اما پس از مدتی که اقوامی از او پیدا نشد او را در لیست فرزندخوانده قرار دادند.

 

این مولف کتاب اضافه کرد: تلاش کردم تا حضانت پارمیدا را بر عهده بگیرم و همین موضوع باب خیری شد تا قانونی تصویب شود تا به دختران مجرد بالای 30 سال حضانت فرزند داده شود.

 

وی افزود: چون اولین بار بسیار در برخورد با این قانون سلیقه ای رفتار می شد، بنده جلسات طولانی مشاوره داشتم که کمترین زمان آن سه ماه طول کشید تا تأیید شود. در تمام مشاوره ها این پرسش مطرح می شد که چرا ازدواج نکرده ای؟

 

وی تصریح کرد: بنده خود هم یکی از فرزندان شیرخوارگاه آمنه هستم هنگامی که 30 سالم بود موضوع را متوجه شدم، زندگی ام تعطیل شد، 5 سال زندگی را رها کردم و ادامه تحصیل را کنار گذاشتم، دچار بحران هویت شده بودم.

 

وی بیان کرد: سال 57 هنگامی که یک روزه بودم مرا داخل یک سبد در شاه عبدالعظیم گذاشته بودند، من یک بچه سرراهی هستم که پدرم در یادداشتی نوشته بود به دلیل فقر فرزندم را سر راه می گذارم و در آمنه نام من گلنار بود.

 

وی تصریح کرد: در حال حاضر خیلی خوشحالم از اینکه از هویت خود باخبر هستم باید تمام فرزندانی که فرزندخوانده های خانواده ها هستند به آنان هویت خود را گفت چرا که یک عمر با یک هویت دیگر زندگی می کنند.

 

وی تصریح کرد: همیشه روزهای 29 مرداد در حرم عبدالعظیم به همراه شاگردانم برای خود تولد می گیرم.

 

وی ادامه داد: اکنون حس می کنم می توانم پناه بی پناهان باشم و هیچ وقت پشیمان نمی شوم که حضانت پارمیدا را بر عهده گرفته ام.

 

وی بیان کرد: پدر و مادری که مرا به عنوان فرزندخواندگی قبول کردند در حال حاضر فرزندم را نیز پذیرفته اند و من از پدر و مادری که بنده را سر راه قرار داده اند، ناراحت نیستم و دوستشان دارم.

 

وی در پایان تصریح کرد: در این لحظه از تمام مردم خوب کشورم تشکر می کنم که در هیچ لحظه ای ما را تنها نمی گذارن اکنون که در شیرخوارگاه آمنه هستم شاهدم که چقدر انسان هایی به عنوان داوطلب خیر به ما مراجعه می کنند. 

کد خبر 549941

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha