خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ امروز مصادف با نیمه رجبالمرجب است، سومین روز از ایام البیض، مومنان و مخلصان علاوه بر توجه ویژه به ماه رجب و بهره برداری از آن، فرصت امروز را غنیمت شمرده و همنوا با معتکفان اعمال ویژه این روز برای تقرب بیشتر به ذات باریتعالی به جا میآورند.
وارد مسجد میشوم، هر کسی مشغول کاری است، یکی نماز میخواند، یکی قرآن میخواند، یکی ذکر میگوید و دیگری هم در حال وضو گرفتن است.
برخي هم بساط خود را يك نفری يا چند نفری پهن كرده اند و نشسته اند و مشغول آماده کردن خود برای انجام اعمال ام داوود هستند.
با دیدن دخترانی که با به سن تکلیف رسیدن برای اولین بار معتکف شده اند وجودم سرشار از احساس میشود و اشك از چشمانم جاری... چه سعادتی نصیبشان شده است. خوشا به حالشان كه در همین کودکی به حقيقت بیارزشی دنيا رسيده بودند. من و تو كی میخواهيم بفهميم؟ بعد از مرگ؟ در اين صورت چه ضرر بزرگی كرده ايم.
فاطمه محسنی که دو ماه پیش 9 سالش تمام شده و برای اولین بار در این مراسم معنوی شرکت کرده در گفتگو با خبرنگار شبستان گفت: خیلی دوست داشتم امسال به همراه مادرم در مسجد روزه بگیرم و از فضای معنویاش استفاده کنم و با خدانزدیکتر شوم و برای بیماران و تمام گرفتارها دعا کنم.
وی که در اینجا برای خود چند دوست پیدا کرده، افزود: بیشتر وقتم کنار آنها هستم و با یکدیگر نماز و دعا میخوانم و دلم میخواد بعد برای دوستانم حال هوای اینجا رو تعریف کنم و برای سال آینده آنها را تشویق به شرکت در اعتکاف کنم.
مادر پیر شهید «محسن خالقی» که چشمان عمل کردهاش او را از شرکت در مراسم اعتکاف منصرف نکرده است دستانش را رو به سوی آسمان بلند میکند و میخواند «خدايا به امام زماننا و به دماء شهدائنا، اللهم ارزقنا توفيق شهادة عارفا خالصا في سبيلك.» آنگاه آنها را به صورتش میکشد.
وی با بیان اینکه فرزندم محسن در سن 21 سالگی در عملیات والفجر 4 به درجه رفیع شهادت نایل آمد، گفت: پیکر پاکش حدود 11 سال مفقود بود تا اینکه توسط گروه تفحص شناسایی و تشییع شد.
آری جبههها در هشت سال دفاع مقدس از این فیوضات مستثنی نبود؛ چه بسیار رزمندگان در حالی که روزهدار بودند با لبهایی تشنه و غرق در خون به ملاقات خدا رفتند. خدايا ما كجای اين عالم سير مي كنيم؟ يا غياث المستغيثين.
صدای بلند زيارت عاشورا خواندن دختری جوان در کنار مادرش متوقفم میکند منتظر میمانم تا زیارت تمام شود تا با او به گفتگو بنشینم زهرا لطفی که بخاطر بی سوادی مادرش دعاها را با صدا بلند زمزمه میکند، گفت: حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمود « ماه رجب ماه استغفار امّت من است پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد».
وی با بیان اینکه چهار سال است که در مراسم اعتکاف شرکت میکند، افزود: بنظر من اعتکاف و روزهداری در مسجد توفیق میخواهد چه بسیاری که دلشان میخواست و حتی برنامهریزی کرده بودند که در این مراسم معنوی باشند اما شرایط جور دیگری برایشان رقم خورد.
این دختر 27 ساله ادامه داد: شاید به این دلیل توفیق یافتهایم که خدای مهربان خواسته است ما را به خود نزدیکتر کند و اندک عبادات ما را بپذیرد.
واقعا نمی دانم چه بگويم در وصف معتکفانی كه سه روز خلوت گزینند تا با عبادت خود پرواز در آسمان الهی را تمرین کنند و با گریه در درگاه احدیت روح و جان خود را صیقل دهند.
امروز مسجد شلوغ تر از روزهای قبل شده، مردمی كه توفيق سه روز اعتكاف را نداشتند نیز آمده بودند تا با معتكفين دعای ام داوود را بخوانند دعای عظيمی كه شامل اسما اعظم خدا بود دعايی كه به ام داود آموزش داده شده بود تا به وسيله اين دعا فرزندش داود كه در زندان بود آزاد شد.
بعد از قرائت قرآن دعای مخصوص ام داود و روضه وداع معتكفين خوانده شد در آن لحظه چشمی نبود كه گريان نباشد لحظه خداحافظی بود خداحافظ ای خانه خدا... خداحافظ ای شبهای مناجات و نماز شب... خداحافظ ای لحظات به خدا نزديك شدن.
خداحافظ ای مناجات رجبيه معلوم نيست تا سال آينده زنده باشيم يا نه معلوم نيست به اعتكاف سال آينده برسيم يا نه ... عده ای از شدت گريه و آن هم در حال روزه و دهانی خشك بیحال شده بودند و اشك هم در شام وفات حضرت زينب(سلام الله علیها) امانشان نمیداد.
حالا ساعات آخر میهمانی خداست، معتکفان اعمال امداوود که آخرین اعمال مختص روز سوم است را آغاز کرده اندد، همه مهیای برگزاری آخرین نماز جماعت میهمانی خداوند متعال هستند.
نوای ملکوتی اذان در مسجد طنین انداز میشود، صفوف مومنان برای برپایی نماز جماعت به هم میپیوندد و الله اکبر آغاز نماز است...
بعد از افطار اینک باید مهیای بازگشت به خانه و زندگی میشدند صحنه های وداع معتکفین با این مراسم دیدنی بود، دل کندن از این فضا دشوار به نظر می رسید. خیلیها هنوز باور نمی کنند این سه روز مثل برق و باد بگذر. برخی هم که در این چند رو با هم آشنا شده اند و بر سر یک سفره نشستهاند یکدیگر را در آغوش میکشند و با حلالیت طلبیدن از هم التماس دعای خیر دارند...
ساعاتی از شب گذشته و باید با مومنان و معتکفان مسجد خداحافظی کنم، به آنها التماس دعا میگویم و مسجد را ترک میکنم و امیدواریم که از دعای خیر خودشان ما را بهره مند سازند.
نظر شما