خبرگزاری شبستان-گروه قرآن و معارف: امتحانات شفاهی حوزه علمیه قم از سابقه دیرینه ای برخوردار است که می توان قدمت آن را از زمان مرحوم آیت الله حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم دانست. از زمانی که برنامه آزمون و سنجش معلومات جهت برقراری شهریه در حوزه دایر شد، به شکل شفاهی بوده و به جز برهه ای از تاریخ حوزه قبل از انقلاب که به صورت کتبی نیز برگزار شد، امتحان شفاهی شیوه معمول و رایج حوزه بوده است و حتی تا چند سال بعد از انقلاب نیز به همان منوال سابق آزمون به عمل می آمد ولی نه به شکل امروزی آن که سازمان یافته و منظم برگزار می گردد.
از سال 63 که برنامه های امتحانی حوزه سر و سامانی به خود گرفت، امتحان کتبی نیز جزء برنامه های امتحانی حوزه درآمد ولی امتحان کتبی و شفاهی هر دو در یک جلسه برگزار می گردید به این شکل که فرمی را که حاوی مشخصات شرکت کننده بود به وی ارائه می کردند و در این فرم اساتید ممتحن سه سؤال از کتابهای مورد امتحان را در آن برگه می نوشتند که به منزله امتحان کتبی بود و پس از آن امتحان شفاهی از کتابهای مزبور به عمل می آمد و البته در آن شکل امتحان، هیچگونه بستگی ای بین امتحان کتبی و شفاهی نبود و شرکت در شفاهی فرع بر قبولی در کتبی نبود و لذا مواردی پیش می آمد که ممتحنان در ذیل همان برگه چنین اظهار نظر می کردند: در شفاهی قبول و در کتبی تجدید و نوبت بعدی تجدیدی را بین شش ماه تا یک سال معین می کردند.
از سال 65 به بعد بین امتحانات کتبی و شفاهی تفکیک شد و از آن زمان تاکنون شرکت در امتحان شفاهی هر پایه ای فرع بر قبولی در کتبی همان پایه و پایه های قبلی است و از همین جا بود که قبل از شرکت دادن داوطلبان در امتحان شفاهی، ابتدا پرونده تحصیلی آنها توسط این بخش بررسی شده و پس از آن درصورت کامل بودن امتحانات کتبی، به مرحله امتحان شفاهی راه می یافتند و این نحو عملکرد تاکنون نیز ادامه دارد.
تا سال 72 تمامی پایه ها امتحان شفاهی نداشتند و این نوع امتحان فقط در پایه های ارتقایی برگزار می گردید ولی از سال 73 طبق ماده 36 مصوبه امتحانات شورای عالی، امتحان شفاهی از تمامی پایه ها به عمل می آید و نیز تا قبل از تاریخ مزبور فقط از فقه و اصول امتحان شفاهی گرفته می شد ولی پس از آن تفسیر و امسال 74 - 73 فلسفه نیز به مواد امتحانی شفاهی افزوده گردیده است و این خود نشانگر گسترده شدن کار این بخش در تشکیلات جدید حوزه است.
به منظور بررسی دقیق تر تاریخچه، روند تکاملی و الزامات امتحان شفاهی حوزه های علمیه، گفت وگویی با آیت الله سیدمیرتقی حسینی گرگانی، استاد خارج حوزه علمیه و شاگردِ آیات، حسن حسنزاده آملی، میرزا جواد تبریزی، حسین وحید خراسانی، عبدالله جوادی آملی، یحیی انصاری شیرازی، ابوطالب تجلیل تبریزی و ... داشتم که بخش نخست آن تقدیم می شود.
مهم ترین ویژگی های استاد حوزه به ویژه در مواجه مستقیم با شاگرد در امتحان شفاهی چیست؟
استاد و معلم همچون طبیب و پزشک است که تا درد را نشناسد نمیتواند، بلکه نمیداند چه دارویی را باید تجویز کند و دستور العمل آن را مرقوم فرماید که در چه جایی کاربرد دارد و چه وقت مورد نیاز است و آن دارو سودمند خواهد افتاد.
استاد نیاز دارد که از هوش و استعدادِ شاگردان اطلاع کافی داشته باشد تا بتواند راه و روش تحصیل را به ایشان بیاموزد و آنان را در پیشرفت تحصیلی کمک رسانی کند و مطابق مقتضیات شخصی، آنها را راهنمایی نماید و راهِ درستِ تحصیل و دانشهای متناسب و مورد نیازِ آنان و جامعه را در اختیارشان بگذارد؛ چون امکان دارد شاگرد نسبت به درس و تحصیل دچار نفرت و دلزدگی شود. اصولاً افراط و تفریط در هر کاری مضرّ است، بخصوص در باب آموزش و پرورش. پس استاد باید گفتارهای سنجیده و پند آموز را به گوشِ دانشجو و محصّل برساند تا او را وادار به صبر و مدارا و میانهروی کند و در صورت لازم، به کارش سرعت بخشد.
باری استاد محترم از طریق آزمون و امتحانِ استعداد شاگرد، متوجّه می شود که او چه اندازه توانایی دارد و یا چه مقدار کوشش کرده، و نیز میزان تواناییهای او را بدست میآورد و در همین راستا مشاورههای لازم و ضروری را در اختیارش قرار میدهد.
اگر امتحان را به معنای آزمایش و یا سؤال و جواب بدانیم، باید گفت که از ابتدای آموزش، این سنّت دیرینه همراه آن پدید آمده است؛ چراکه تعلیم و یاد دادن و یاد گرفتنِ بدون پرسش و پاسخ، رشد و تکامل نمییابد؛ بدین جهت است که گفته میشود آموزش و آزمایش (پرسش و پاسخ) دو همزاد هستند و تاریخی مجزا از یکدیگر ندارند. حوزههای علمیه هم از این قانون مستثنا نبودند و نیستند و نخواهند بود.
امتحان به صورت امروزیش که در مدارس جدید اعم از دبستان و دبیرستان و دانشگاه معمول است در مدارس دینی و حوزههای علمیه وجود نداشت، بلکه امتحان به معنای واقعیش در آنها اعمال میشد؛ چون در هر جلسهی درس انجام میگرفت، برای اینکه شاگرد به علت آمادگی قبلی و پیش مطالعه، درس را فرا میگیرد و در موقع فراگیری متوجه اشکال کار خود میشود.
آزمایش و امتحان یکی از ویژگیهای انسان است؛ چراکه بدین وسیله، خواستن و توانستنِ او ارزیابی میشود. اما فاصلهی تعطیلیِ دروس تا امتحانات، در ظرف یک هفته با کم و زیاد آن، امکان مرور و مطالعه تمام آنچه که دانش پژوه خوانده و فراگرفته است را برای او فراهم نمیکند؛ بدین خاطر، ناچار به جزوات روی میآورد تا از پسِ امتحان برآید. متأسفانه کاستیها و ضعفهای علمی که از این رهگذر پدید میآید مورد غفلت قرار میگیرد.
در برخی از سنوات مشاهده می شود که بیشتر سؤالات امتحانات کتبی، حفظی هستند، و اگر طلبه مطالب را حفظ نکرده باشد و یا قدرت حافظهاش کم باشد، بطور طبیعی مردود، و یا نمرهای کم دریافت میکند و اگر آن درس را قبول شده باشد ناچار بایستی در امتحان شفاهی آن کاستی را جبران نماید و در صورت تجدید شدن، باید دوباره امتحان کتبی دهد.
در واقع امتحان شفاهی ضعفی را که بدان اشاره نمودیم جبران میکند، در نتیجه هر دو امتحان (امتحان کتبی و امتحان شفاهی)، ظرفیت علمی طلبه را تا اندازهای مشخص میکند.
امتحانات حوزه، بطور کلی میبایست به سمت فهم محوری حرکت کند و از حافظه محوری بیرون آیند. سؤالات باید طوری طراحی شوند که به فهمِ متونِ درسی کمک نمایند و طلاب محترم را به سمت و سوی فهمیدنِ کتابهای درسی سوق دهند. بسیاری از بزرگان و اساتید طراز اول (که نام عدهای از آنان در ذهن بنده هست) از قدرتِ حافظهی کمی برخوردار بودند، ولی قدرت تفکّر و فهم بالایی داشتند. به خوبی میدانید آنی که کارگشاست قدرت فهم است نه حافظه؛ چون حافظه به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری؛ همانند انبار است، و آنی که آموزش است؛ تحوّل و تغییر در فکر کردن و حل مسأله و راه حل شناسی است.
بر همگان روشن است که تاکنون جز اندکی انگشت شمار، کسی در حوزه نیامده که ادعا کند؛ تمام متون درسی و غیره را در حافظهی خویش جای داده است.
بنده قبول ندارم که به حافظه نباید نمره داد، بلکه میباید درصدی از نمرهها را برای حافظه گذاشت تا طلاب عزیز به سمت و سوی حفظ کردن، حرکت، بلکه شتاب نمایند، و از این نعمت خدادادی بهرهی لازم را ببرند. در دنیای کنونی، امتحان کتبی با کتابِ باز صورت میگیرد و به حافظه تکیه نمیکنند.
برخی تاریخچه برگزاری امتحانات شفاهی را از زمان تاسیسِ حوزه علیمه قم توسط مرحوم آیت الله حائری یزدی می دانند. حضرتعالی که سال های متمادی، ممتحنِ برجسته امتحان شفاهی هستید، این تاریخ را دقیق می دانید؟ مهم ترین ممتحنینِ امتحان شفاهی در تاریخ حوزه های علمیه، چه کسانی هستند؟
تاریخچهی برگزاری امتحان شفاهی برمیگردد به زمان مرحوم آیت الله عبدالکریم حائری یزدی، البته در ابتدا دولتیهایِ زمان رضاخان اجرا میکردند، اما بعد به مرور زمان خود آقایان علمای اعلام امتحان میگرفتند تا ببیند که آیا طلاب، صلاحیتهای طلبگی از جمله صلاحیتِ گرفتنِ شهریه را دارند یا خیر؟ بلی از طرفِ رضاخان وزارت معارف، امتحان میگرفت برای عمامه گذاشتن و معافیت از نظام وظیفه، اما مجری امتحانات خود آقایان و بزرگان حوزه بودند، فقط از طرفِ شاه ناظری گماشته میشد که بر کیفیّت امتحانات نظارت داشته باشد.
در دورهی مرحوم آیت الله عبدالکریم حائری؛ مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر و مرحوم آیت الله آقاسید محمد تقی خونساری جزو ممتحنین بودند.
و در دورهی مرحوم آیت الله حسین احمدی طباطبائی بروجردی؛ امام راحل و مرحوم آیت الله سید احمد شبیری زنجانی و مرحوم محمد علی ادیب و مرحوم آیت الله سیدمحمد محقق احمدآبادی یزدی معروف به محقق داماد و حضرت آیت الله موسی شبیری زنجانی امتحان میگرفتند. مرحوم آیت الله حاج شیخ علی پناه اصلانی اشتهاردی میگفت: مرا امام خمینی ملاّ کرد؛ چون نزد ایشان برای امتحان رفتم و از پسِ امتحان خوب برنیامدم. مرحوم امام به من فرمود: این طرزِ درس خواندنِ درست نیست، برو با جدّیّت و خوب درس بخوان. ایشان در مرتبهی اول مرا رد کردند ولیکن فرمایشات ایشان در من مؤثر واقع شد و با تمام وجود، شروع به تحصیل نمودم.
زمانی که حقیر در مشهد الرضا(ع) مشغول تحصیل بودم از امتحان خبری نبود، جز اینکه مرحوم آیت الله سید محمد هادی حسینی میلانی، مدارسی را تأسیس نموده بودند و در مدارس تحت اشراف ایشان امتحان برگزار میشد، و نیز در سایر حوزهها هم خبری از امتحان به شکل امروزی نبود و جلسهی امتحانی بر پا نمیشد. مثلا مرحوم آیت الله حسین بروجردی دستور دادند که در نجف اشرف، امتحان برگزار شود تا به طلبههای درس خوان، شهریه داده شود، ولی به دلایلی برخی از طلبهها نزد مرحوم آیت الله سیدابراهیم اصطهباناتی رفتند و گفتند: اگر در نجف اشرف امتحان برگزار شود، مقدمهای خواهد شد که طلاب وارد ادارات شوند و حوزه نجف مرکزی برای تربیتِ افرادی که قصد ورود در ادارات دولتی را دارند خواهد شد و با این کار، حوزه دچار رکود یا احیانا سقوط میشود. لذا مرحوم آیت الله اصطهباناتی احساس خطر کردند و شرکت در امتحانات مرحوم آیت الله آقای بروجردی را تحریم کردند. حضرت آیت الله بروجردی هم به احترام ایشان، فرمودند که امتحانات حوزهی نجف برگزار نشود.
پس از مرحوم آیت الله بروجردی، مرحوم آیت الله سید محمد رضا موسوی گلپایگانی هم امتحان شفاهی میگرفتند، و برای دریافت شهریه امام خمینی نیز امتحان آیت الله گلپایگانی، مورد قبول بود.
در زمان حکومت حزب بعث، بعثیهای عراق تصمیم گرفتند که حوزه باید امتحان دهد و باید زیر نظر اوقاف یا وزارت کشور (تردید از بنده است) اجرا شود. برخی از مراجع وقت داشتند میپذیرفتند امّا امام راحل عظیم الشأن با درایت خاصی که داشتند در مذاکرات با علما و بزرگان نجف اشرف، آنان را وادار به عدم پذیرش کردند تا اهداف شوم حزب بعث همانند اهداف پلید رضاخانی به اجرا در نیاید.
مهم ترین تفاوت های امتحانِ شفاهی با امتحان کتبی چیست و جناب عالی، کدام را مهم تر می دانید؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ علاوه بر امتحان شفاهی، امتحان کتبی نیز مرسوم شد تا کاملا اطمینان حاصل شود که طلاب عزیز چه مقدار توانایی دارند، و چه اندازه مطالب را خوب خوانده اند و هدف دیگر اینکه طلاب درس خوان، از غیر درس خوان تمییز داده شوند و... .
فلسفه پیدایش امتحان شفاهی این است که طلبه پس از خواندن و درس گرفتنِ متن مورد نظر، آیا توانایی این را دارد که مطالب کتاب را از متن بیرون آورد و به مفاهیم چه اندازه توجه دارد؛ چون امکان دارد که تنها با خواندنِ جزوه نمونه سؤال و جزوه تلخیص کتاب، در امتحان کتبی قبول شود و چه بسا نمرهی خوبی هم بگیرد، چنانکه زیاد مشاهده کردهایم که طلبه، حتی بدون اینکه در کلاسِ درسی شرکت نماید، با خواندنِ جزوه در امتحان قبول شده بلکه هجده و بیشتر از آن نیز گرفته بود، اما در امتحانِ شفاهی توانایی خواندن و فهمیدن چند سطر از متن کتاب را نداشته و بطور طبیعی مردود شده است؛ و این بدین خاطر است که به حافظهی کوتاه مدت خود تکیه کرده بود و اصلاً به عبارت کتاب دقت ننموده بود.
آیا قبولی در امتحان شفاهی، اثری در قبولی امتحان کتبی دارد؟
قبولی در امتحان شفاهی ربطی به امتحان کتبی ندارد؛ چون پس از قبولی در امتحان کتبی است که طلبه اجازهی ثبت نام برای شرکت در امتحان شفاهی را مییابد و به عبارت دیگر قبولی در امتحان کتبی مقدمهای است برای ورود در آموزن شفاهی. قبولی و نمره حاصل از امتحان شفاهی در بالا بردنِ معدّل نمرات پایان سال، نقش اساسی دارد.
نظر شما