«گرگ سالی» رمانی با توصیف های زیبا که در ایام فراغت مطالعه آن توصیه می شود

خبرگزاری شبستان:«گرگ سالی» عنوان رمانی از نویسنده انقلاب «امیرحسین فردی» است که در ادامه «اسماعیل» نوشته شده است و به عنوان جلد دوم اسماعیل به شمارمی آید.

خبرگزاری شبستان: داستان روایت بخشی از زندگی اسماعیل، جوانی مذهبی است که در یک بانک مشغول به کار بوده است. اما بنا به دلایلی از شغلش در بانک استعفا می دهد و برای دیدن معلمی به نام«مش عمواوغلی» رهسپارروستای «بالی جا»در اطراف مشکین شهرمی شود. زیرا مش عمواوغلی که اسماعیل احترام بسیاری برای او قایل است و به او دلبستگی عاطفی دارد. درباره بالی جا به او گفته بود«نزدیک مشکین شهراست. پای پیاده یه ساعت راهه. حالا یک کم بالا یا یک کم پایین.»

در همان حوالی است اسماعیل ازمغازه داری می شنود که گرگهای آدم خوار که مثل بقیه گرگها هم نیستند. در حوالی روستا و روستاها اطراف پرسه می زنند. گرگ های نه با گاو کاردارند و نه با گوسفند و فقط طرف آدم می روند و داستان  با همین محور شکل می گیرد. چنانکه ما سایه این گرگهای امریکایی را که به قول معروف خود اثر اصلاح نژادی اند و توسط امریکایی ها آورده شده اند را در همه جای کتاب می بینیم.

 البته اسماعیل بنا به دلایلی موفق به دیدارمش عمواوغلی نمی شود. راهش را کج می کند تا به دیدار مادربزرگ پدریش که در داستان «آنا» خطاب می شود به روستای «بنفشه دره» درکوهپایه های سبلان برود. نویسنده در توصیف آغازین این فصل می نویسد.

«بعد ازظهر آخرین روز زمستان، کنار جاده باریکی که به روستای بنفشه دره می رسید، ازمینی بوس پیاده شد. همان جا ساکش را روی زمین گذاشت و به دور و برش نگاه کرد.در چشم اندازش دشت صاف و همواری دیده می شد که تا کوهپایه های دور دست کشیده شده بود. خاک نرم و پوک بود. سبلان باز هم روبه رویش بود، اما اینباراز جبهه جنوبی آن را می دید ،پرهیبت، مانند شتری کوهان دار.پر برف و با پاره ابرهایی که مانند گردن آویز، گرد قله ها و بر یال های سبزش آویخته بودند.این صحنه از سبلان را در کودکی هایش که به همراه پدر به بنفشه دره آمده بود به یادداشت و به یاد داشت که پندارهای کوکانه اش آن شتر عظیم الجثه و در حال حرکت به سوی مقصدی نامعلوم ،آرام و بی توقف،همچنان می رفت

 اما بخش جذاب و جالب توجه داستان، توصیف های زیبایی است که نویسنده دراین قسمت ارایه می دهد. توصیفهای ازآدمهایی با فرهنگ خاص دامنه های سبلان. آدمهایی که برای کسانی که فرهنگ روستایی می شناسند، آشناست. مثل این است که با این آدمها زندگی کرده ایم.

آنا مهربان صمیمی اگرچه پیراما چابک و سر زنده است و پرقدرت ومحکم روی پای خودش ایستاده است و صفورا و سونا و دیگرشخصیتها داستان هرکدام ویژگی های خودشان را دارند. کدخدا بدپیله و بدنیت و سلطان که شاید یکی از جذابترین شخصیت های  رمان است با عشقی که دختر«قوتاز» دارد و دوچرخه ای که دیگر برای او کوچک شده است به طوری که وقتی سوارآن می شود تصویری خنده دار را نشان می دهد به جذابیت داستان می افزاید.

گرگ سالی رمانی یکدست با موضوع انقلاب اسلامی است. موضوعی که نویسنده به شدت به آن معتقد است واین باور او در شخصیتهایی که خلق می کند به نمود می یابد. شخصیتهایی چون اسماعیل که روحیه آزادی و استقلال دارند و با شجاعت درمقابل استبداد ایستادگی می کنند.

طور کلی می توان گفت:رمان گرگ سالی رمانی پرکشش است که درفضایی روستایی دردامنه های سبلان اتفاق می افتد.و خواننده  را وا می دارد که تا پایان  به مطالعه اثر بپردازد. جدا از این که می توان قلم نویسنده را در بیان توصیفها و خلق شخصیتها قلمی توانا خواند.

  رمان گرگ سالی را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.

کد خبر 532175

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha