مهدی(ع) و نجات مردم از گمراهی و فتنه آخرالزمان

خبرگزاری شبستان: رسول خدا(ص) فرمود: مردم به وسيله ما از گمراهي و فتنه نجات پيدا مي کنند همچنان که به واسطه ما از گمراهي شرک خلاص شدند و همان طور که خدا براي ما در بين قلب و دين آن ها بعد از عداوت و شرک ايجاد الفت کرد.

خبرگزاری شبستان: کتاب‌های "ملاحم و فتن" دسته‌ای از منابع حدیثی است که به اوضاع آخرالزمان و ظهور امام عصر(عج) می‌پردازد. البته این مبحث در میان شیعه غالبا با عنوان ملاحم و در میان اهل سنت بیشتر با عنوان فتن تعبیر شده و هر دو فرقه کتاب‌های خود را به همین نام ها خوانده‌اند.

سید بن طاووس (م ۶۶۴) عالم شیعی با استفاده از کتاب‌های فتن اهل سنت کتاب "التشریف بالمنن" معروف به "الملاحم و الفتن" را جمع آوری کرده است. کتاب حاضر- که در نگاه نخست بخش عمده آن درباره آخرالزمان شناسی و نشانه‌های ظهور به نظر می‌آید- در دیدگاه محدثان و عالمان شیعه، پس از سید اهمیت فراوانی یافته است و از احادیث آن به مثابه روایاتی درباره علامت‌های ظهور بهره برده‌اند.

علامه مجلسی روایات الفتن را به نقل از ابن طاووس گزارش کرده و دیگر محدثان بعدی نیز چنین کرده‌اند. سید در این کتاب حدود ۴۲۵ تا ۴۵۰ روایت را نقل کرده است که از این روایت‌ها تنها حدود ۱۷۰ روایت به بحث مهدویت و نام و اوصاف مهدی(عج)، نشانه‌های ظهور، مدت زمان حکومت، اوصاف حکومت و یاران حضرت مهدی(عج) می‌پردازند.

در این مجال قسمت هایی از این کتاب گرانقدر مهدوی را متذکر می شویم.

 

زهري مي گويد: مهدي(ع) از فرزندان فاطمه (ع) است.

عاصم از امير المومنين(ع) روايت کرده که فرمود: مهدي(ع) مردي است از من.

ابان بن وليد مي گويد: از ابن عباس در آن موقعي که نزد معاويه بود شنيدم که مي گفت: خدا مهدي(ع) را از ما خانواده مبعوث مي کند.

مکحول از علي بن ابي طالب(ع) روايت کرده که فرمود: به رسول خدا(ص) گفتم آيا مهدي(ع) از ما ائمه هدي است يا از غير ما؟ فرمود: از ما خواهد بود، دين به ما ختم مي شود همچنان که به ما افتتاح شد، مردم به وسيله ما از گمراهي و فتنه نجات پيدا مي کنند همچنان که بواسطه ما از گمراهي شرک خلاص شدند به جهت ما است که خدا بعد از عداوت و فتنه قلوب آن ها را در دين با يکديگر مهربان کرد همان طور که خدا براي ما در بين قلب و دين آن ها بعد از عداوت و شرک ايجاد الفت کرد.

زهري از عائشه از رسول خدا(ص) روايت کرده که فرمود: مهدي(ع) مردي از عترت من است که طبق سنت من قتال مي کند همان طور من که براي قرآن قتال کردم.

قتاده مي گويد: (رسول خدا(ص) فرمود:) مهدي(ع) مردي است از عترت من که طبق سنت من قتال خواهد کرد همچنان که من طبق وحي قتال کردم.

ابو سعيد خدري از حضرت محمد بن عبدالله(ص) روايت کرده که فرمود: مهدي(ع) از عترت من است.

عبدالله بن عمر مي گويد: مردي از فرزندان حسين از طرف مشرق خروج مي کند که اگر کوه ها او را استقبال کنند (که از او جلوگيري نمايند) آنها را خراب کرده جاده خود قرار مي دهد.

عبدالله بن عمر گويد: مهدي آن کسي است که عيسي بن مريم(ع) بر او نازل مي شود و پشت سر او نماز مي خواند.

ابو سعيد از رسول خدا(ص) روايت کرده که فرمود: مهدي(ع) مردي است از من.

محمد بن حنفيه از پدر بزرگوارش علي(ع) از رسول خدا(ص) روايت کرده که فرمود: مهدي(ع) از ما اهل بيت است. فصل عبدالله بن عمر مي گويد: مردم را پنج فتنه و شورش است که دو تاي آن ها گذشته و سه تاي آنها در اين امت خواهد بود: 1- فتنه و آشوب ترک 2- شورش و فتنه روم 3- فتنه و شورش دجال که بعد از آن فتنه و شورشي نيست. در روايت ديگر از عبدالله بن عمر رسيده که گفت: فتنه و آشوب سه تا است که دو تاي آن ها واقع شده و يکي باقي مانده است که آن فتنه و شورش ترک است که در جزيره اتفاق مي افتد. فصل عبدالرحمان از رسول خدا(ص) روايت کرده که فرمود: دجال با هشتاد هزار نفر در اطراف کرمان نزول مي کند که صورت هاي آن چون سپرهاي عريض و پهن خواهد بود، پوستين و نعل هاي موئي مي پوشند. فصل کعب مي گويد: (رسول خدا فرمود:) گروه ترک خروج مي کنند يک نوع خروجي که غير از قطيعه چيزي از آن ها جلوگيري نميک ند. قرباني اعظم خدا در بين آنها خواهد بود.

فصل حذيفه مي گويد: (رسول خدا؟) به اهل کوفه فرمود: قومي شما را از کوفه خارج مي کنند که داراي اين صفاتند: چشم هاي کوچک، بيني هاي پهن، صورت هاي آن نظير سپرهاي عريض آهنين، نعل موئي مي پوشند و مال هاي سواري خود را به نخل جوخا (محلي که خرما را خشگ مي کنند - فرهنگ - يا يکنوع درخت خرمائي؟) مي بندند، از سوارخ ها و مجاري فرات آب مي اشامند. فصل عبدالله بن عمر مي گويد: خدمت (رسول خدا(ص)) آمديم، فرمود: شما چه کساني هستيد؟ گفتم: از اهل عراق فرمود: قسم به آن خدائيک ه غير از او خدائي نيست که بنوقنطورا (ملت ترک) شما را از خراسان و سيستان مي رانند يک نوع راندن با سرعتي تا اينکه وارد ابله (شهري است در بصره) مي شوند و اسبي را در آن باقي نمي گذارند، بعد از آن نزد اهل بصره مي فرستند که يا بايد از شهرهاي ما خارج شويد يا اينکه ما بر شما وارد خواهيم شد. فرمود: بنو قنطورا به سه فرقه تقسيم مي شويد: يک فرقه از آن ها در کوفه و فرقه ديگر در حجاز و فرقه سوم در زمين باديه يعني زمين عرب جاي گزين خواهند شد و کار عراق به جائي مي رسد که احدي قفيز و درهمي در آن نخواهد يافت، فرمود: اين موضوع موقعي انجام مي گيرد که کودکان، حاکم و فرمان فرما شوند به خدا قسم که همينطور هم خواهد شد و تا سه دفعه اين سخن خود را اعاده فرمود.

فصل ابو هريره از حضرت محمد بن عبدالله(ص) روايت کرده که فرمود: قيامت قيام نمي کند تا اينکه شما با گروه ترکي که داراي اين صفاتند قتال کنيد: 1-صورت هاي آن ها سرخ 2- چشمان آن ها کوچک 3- بيني هاي آنان عريض و پهن 4- صورت هاي آن ها نظير سپرهاي آهنين عريض و پهن خواهد بود. فصل ابو هريره مي گويد: اول کسيکه از اطراف خاک عرب وارد مي شود مردمي هستند که داراي صورت هاي سرخ باشند، صورت آنان چون سپر هاي پهن و عريض خواهد بود. عمر به مسلمين مي گفت: دشمناني هستند که صورتشان چون سپر و چشمانشان چون وزغ (حيواني است شبيه سوسمار) آن ها را رها کنيد همچنانکه آن ها شما را رها کنند. فصل تبيع مي گويد: وقتي که بيرق هاي زردي وارد مصر شدند و بر مصر غلبه پيدا کرده بر منبر آن نشستند لازم است که اهل شام در زمين سرداب هائي کنده (خود را پنهان کنند)زيرا که آن واقعه بلائي است.

ابو هريره گويد: در شبي آتش سوزاني خارج مي شود که روشنائي آن بگردن شترها يا به گياهان سبز خواهد رسيد از آتش آن ها حذر کنيد.

مولف گويد: اين حديث متضمن اين معني است که گردن هاي شتران يا گياهان نور مي دهند ولي ذکر نشده که در بصري اتفاق مي افتد پس اماکن دارد که اين آتش همان آتش حجاز باشد، زيرا که آن آتشي استکه گردن هاي شتران يا شاخ و برگ گياهان بوسيله آن، نور مي دهد. فصل کعب مي گويد: نزديک است که آتشي در يمن خارج شود که مردم را به سوي شام روانه کند آن آتش صبح مي کند موقعي که آنها صبح کنند و مي خوابد در آنوقتي که آنها مي خوابند و شب مي کند آنموقعي که آنها شب مي کنند، گردن شتران يا شاخ و برگ گياهان سبز در بصري از آن آتش نوراني مي شود، موقعي که اين موضوع را شنيديد به طرف شام خروج کنيد. فصل زهري مي گويد: آتشي از حجاز خارج مي شود که گردن هاي شتران يا شاخ و برگ گياهان در بصري روشن خواهد شد. فصل نعيم از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايتکرده که فرمود: آتشي از عدن (جزيره اي است در يمن - قاموس) مردم را با ميمون و خوک ها جمع ميکند که هر جا شب کنند و هر وقت بخوابند با آنها خواهد بود و آنچه که از آنها ساقط شود براي آن آتش است.

فصل ارطاه مي گويد: چهل شب در مشرق آتش و دود خواهد بود. فصل عمر بن خطاب روزي در مکه گفت: اي اهل يمن شما بايد قبل از دو موضوع هجرت کنيد اول از آنها اين است که اهل حبشه خارج مي شوند تا به اين مکان من ميرسند، دوم آتشي از عدن خارج مي شود که مردم و جنبندگان و وحوش و درندگان را ميراند، موقعيکه آن آتش به ايستد آنها هم مي ايستند و موقعي که حرکت کند آنها نيز حرکت مي کنند. کعب مي گويد: موقعي که انساني يا حيواني برو در آيد آتش به او مي گويد: برو درآمدي و بزمين افتادي، آرزو داشتي که قبل از امروز به سوي بصري هجرت کني آن آتش چهل سال برقرار خواهد بود و کسي خود را بان گرم نمي کند مگر اينکه جز جهنمي ها بشمار مي رود. حتي از کافر مي پرسند: (اين چه آتشي است) مي گويد: اين همان آتشي است که به ما وعده مي دادند. (عمر گفت:) شما چه حالي داريد آن موقعي که اين علامت بزرگ را ببينيد، ناظري که از شما به طرف مشرق نظر کند مي بيند که آن آتش روشن است بعد که به طرف مغرب نظر نمايد خواهد ديد که زراعت آن آتش سبز است و به يکديگر چسبيده خارج مي شوند، آيا آن اعمال ناپسندي را که امروز انجام مي دهيد انجام خواهيد داد درصورتيکه شما به ان علامت بزرگ نظر مي کنيد؟ به خداي کعبه قسم که به آن علامت نظر مي کنيد و اعمال خود را انجام مي دهيد.

ابن عمر مي گويد: نزديک است که بني قنطورا ابن کنکر (ملت ترک يا سودان) خروج کنند و اهل خراسان را به سرعت برانند تا اينکه مال هاي سواري خود را نهر ابله وارد مي کنند و مي فرستند نزد اهل بصره که: يا بايد شما هم به ما ملحق شويد يا بصره را براي ما خالي کنيد پس يک قسمت به ايشان و يک قسمت به اعراب و يک قسمت به شام محلق مي شوند.

کعب مي گويد: گروه ترک با غضب وارد مي شود و از دجله و فرات آب مي آشامند و در جيره فعاليت زيادي مي کنند و اهل اسلام از شدت تحير نمي توانند در مقابل آنها هيچ گونه استقامتي بنمايند. پس خداي تعالي برف زيادي توام با باد شديد و يخ بر آنها مسلط مي کند و آنها خشگ مي شوند، چند روزي که اقامت کردند امير اهل اسلام به مسلمين مي گويد: اي اهل اسلام آيا گروهي هست که جان خود را در راه خدا فدا کند و ببيند که خدا با اين گروه چه عملي انجام داد؟ بعد از آن ده سوار پيش قدم شده مي روند به سوي قوم ترک و مي بينند که همه خشگ و نابود شده اند. آنگاه مراجعت نموده مي گويند: خدا شما را کفايت نمود و خدا آنها را تا آخرين نفر هلاک کرده است.

کعب مي گويد: به طور يقين قوم ترک وارد جزيره مي شوند و مال هاي سواري خود را از فرات آب مي دهند و خدا طاعون (وبا) را بان ها مسلط نموده آنها را ميکشد، کسي از آن ها نجات نمي يابد مگر يک نفر.

عيينه ميگويد: چيزي قوم ترک را جلوگيري نمي کند مگر فرات در آن روز مردان جنگجوي آنها (اهل فرات؟) و شهسوارانشان قيس عيلان است که دشمن را ريشه کن مي کند و بعد از آن ترکي باقي نمي ماند.

مکحول از رسول خدا(ص) روايت کرده که فرمود: قوم ترک را دو خروج خواهد بود: يکي آنکه آذربايجان را خراب مي کنند و ديگري آنکه در جزيره خروج مي نمايند و مال هاي سواري حجاز را پنهان خواهند کرد، و خدا مسلمين را ياري ميکند، قرباني بزرگ خدا در ميان آن گروه است و ترکي بعد از آنها نخواهد بود.

نعيم مي گويد: از عبدالله بن عمر شنيدم که مي گفت: نزديک شده که بنو قنطورا (قوم ترک يا ملت سودان) اهل خراسان و سيستان را به سرعت برانند تا اينکه مال هاي سواري خود را به نخل ابله (شهري است نزديکي بصره) مي بندند و نزد اهل بصره مي فرستند که خاک خود را براي ما خالي کنيد يا اينکه ما بر شما وارد خواهيم شد. اهل بصره بسه فرقه تقسيم مي شوند: فرقه اي بعه رب و فرقه اي بشام و فرقه اي هم به دشمنان خود ملحق خواهند شد علامت اين حادثه آن است که فرمان فرمائي جهال در زمين شروع شود.

کد خبر 526022

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha