به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان، دبیرخانه کانون های فرهنگی هنری مساجد استان در راستای برنامه های کمیته مساجد ستاد دهه فجر به اتفاق کانون فرهنگی هنری امام محمدباقر(علیه السلام)امروز(17بهمن)با خانواده معظم شهید دانشجو، حسین دامغانی دیدار کردند.
در این دیدار، شاهرخ آبادی، مدیرمسئول کانون فرهنگی هنری باقرالعلوم علیه السلام شهرک افضلی پور گفت: شهید حسین دامغانی از شهدای اطلاعات عملیات لشکر 41ثارالله علیه السلام است که در اثر جراحت شیمیایی وارده در عملیات والفجر 8 با 11 همسنگر خود از جمله شهید یوسف الهی، یزدانی، کاظمی، هندوزاده و... به شهادت رسید.
وی در ادامه با ذکر خاطره ای از شهید، به حضور همیشگی شهدا در زندگی بازماندگان و دوستان اشاره و بر پاسداشت خون چنین انسان های وارسته ای تأکید کرد و افزود: چند سال پیش، یک ماه رمضان دنبال رادیو برای اجرای برنامه ها در حسینیه شهرک بودیم که هر رادیویی می آوردیم موج ایجاد می کرد تا اینکه با یک اتفاق جالب و خواب مادر شهید، رادیو شهید دامغانی نصیبمان شد.
انقلاب اسلامی، از مظاهر نور الهی است
حجت الاسلام مهدی حسنی، کارشناس امورمساجد اداره کل تبلیغات اسلامی استان هم در این دیدار با استفاده از آیه ای از قرآن کریم گفت: در طول تاریخ دست های فراوانی برای خاموش شدن نور خداوند از آستین برآمد اما غافل از این بودند که سنت الهی بر این است که نور خداوند هیچگاه خاموش نمی شود و خدا، از نور و راه و روش خود حفاظت می کند.
وی با تصریح به اینکه هیچ ابرقدرتی توانمند بر خاموش کردن نور الهی نیست، اظهار داشت: تاریخ، سیره نبوی و ائمه اطهار گواه آن است که هر کجا توجه مردم به نور الهی بوده، کسانی که قدرت و توان مادی خود را برای خاموش کردن این نور گذاشتند، اما نتوانستند.
این مسئول، انقلاب اسلامی ایران و نهضت امام راحل را از مظاهر نور الهی برشمرد و با بیان اینکه مردم با دلداگی به یک عالم دینی و سیدجماران نشین، کاخ ظلم را زیر و زبر کردند، تأکید کرد: باید مرید نظام و مدیون خون شهدا باشیم و دست از دامن ولایت فقیه برنداریم.
گرامیداشت ایام الله دهه فجر، مشت محکمی به دهان استکبار
وی گرامیداشت ایام الله دهه فجر را مشت محکمی به دهان استکبار دانست و ادامه داد: امروز ایران جزو ابرقدرت های دنیا است و در حالیکه اطراف آن پر از ناامنی است اما به برکت خون شهدا و امثال دامغانی ها کسی جرأت نگاه چپ به ایران ندارد.
زهرا کرمی، مادر شهید حسین دامغانی هم که خوشحال از این دیدار است و بارها از حضار تشکر می کند، در بیان خاطره ای از فرزند خود ابتدا چهره خود را به اشک می شوید و با واژه هایی لرزان آغاز می کند که برای یک مادر، از تولد فرزند تا لحظه آخر خاطره است.
کار اصلی را شهدا انجام دادند
وی با بیان اینکه ما کاری برای انقلاب نکردیم و این شهدا بودند که کار اصلی را انجام دادند؛ افزود: هنگام پیروزی انقلاب حدود 16 سال داشت که شب 22 بهمن امان نداد و به پشت بام رفت و شروع به گفتن الله اکبر کرد.
مادر شهید ادامه داد: هیچگاه از صحنه خارج نبود؛ یا دانشگاه، یا جبهه یا بیمارستان؛ یکبار که سه ماه گچ گرفته بود، با این حال رجب و شعبان و رمضان، روزه می گرفت اما من کارهای او را درک نمی کردم.بدن حسین از شدت ضربه هایی که می دید مانند آبکش بود که هر جایی اثر جراحت پیدا بود.
وی به ذکر خاطره ای از شهید پرداخت و افزود: با شهید غلامرضا آتشی گوهری خیلی دوست بود؛ طی یک ماجرایی آتشی گوهری در قبال کار خیری که حسین برای او انجام داده بود، رادیویی به حسین داد. بعد از شهادت، این رادیو با چمدانی از لباس های حسین وسایلی بود که با آن زندگی می کردم.
اذان رادیوی شهرک و حظّی که نصیب مادر شهید می شود
بانو کرمی گفت: چندین بار شهید را در خواب دیدم که وسایل را بده بیرون. اما نمی دانستم آنان را به چه کسی بدهم؟ دوست داشتم به کسی بدهم که لیاقت خاک و گل مانده بر لباس های او را داشته باشد تا اینکه با مدیرمسئول کانون باقرالعلوم که از همرزمان شهید بود آشنا شدم و وسایل را به ایشان دادم. حالا هر روز که رادیو اذان می گوید و از حسینیه شهرک پخش می شود من لذت می برم و ثمره کار خیری که شهید برای دوستش انجام داده بود را می بینم.
مادر شهید با لحنی آکنده از محبت و اشتیاق و آرزو و با چشمانی که برق امید از آن می بارد؛ می گوید: مشتاق دیدار دوستانش هستم. آنهایی که مانده اند. نمی دانم، شاید آدرس مرا ندارند که سراغم بیایند.
از تحصیل در دانشگاه تهران تا عروج در والفجر ۸
حسین دامغانی در 7 دی سال 42 در کرمان متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند و در اسفند سال 62 از هنرستان دادبین کرمان اخذ گواهینامه رشته مکانیک عمومی در ریخته گری فارغ التحصیل شد. در همان سال در رشته کاردانی عملیات حرارتی دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد.
مدتی بعد به علت دایر نبودن این رشته به رشته استخراج معادن غیر ذغال سنگ تغییر رشته داد.او از دانشجویان با استعداد دوره شبانه روزی این رشته بود.در زمان جنگ تحمیلی همواره حضور در جبهه را بر حضور در پشت صندلی های دانشگاه مقدم می داشت.
در طول سالهای 63و 64 سه بار به جبهه اعزام شد و آخرین بار در عملیات والفجر 8 در منطقه عملیاتی فاو در اثر بمباران شیمیایی مجروح شد که پس از اعزام به انگلستان جهت مداوادر 11 اسفند در بیمارستانی در لندن دعوت حق را لبیک گفت و به مقام رفیع شهادت رسید. پیکر پاک شهید پس از تشییع از مقابل مسجد دانشگاه تهران به زادگاهش کرمان منتقل و در تاریخ 25 اسفند همان سال به خاک سپرده شد.
نظر شما