ظرفیت های حوزه برای وحدت که هنوز بالقوه مانده است!

خبرگزاری شبستان:  مدیر اهل سنت بعثه مقام معظم رهبری تصریح کرد: علما و حوزه های علمیه تشیع و اهل تسنن در شرایط کنونی که جهان اسلام دچار چالش و تنش شده، باید با توجه به دو عنصر «زمان» و «مکان» تصمیم بگیرند. 

خبرگزاری شبستان: گروه قران و معارف ؛ در وضعیت کنونی ای که امروز جهان اسلام در آن قرار دارد نمی توان گفت که این رسالت توسط حوزه های علمیه به خوبی انجام شده است. اگرچه برخی از بزرگان ما بهترین نقش ها را ایفا کرده و موثر نیز بوده اند. اما هنوز مشکلاتی وجود دارد. آنچه از رهبران دینی و مجامع علمی بخصوص حوزه های علمیه انتظار می رود این است که بتوانند از دو عنصر«زمان» و «مکان» به خوبی بهره بگیرند...

این بخشی از سخنان حجت الاسلام علی اکبر عطاران، مدیریت اهل سنت بعثه مقام معظم رهبری و مدیر جامعه المصطفی تهران است که در گفت و گو با خبرنگار قران و معارف خبرگزاری شبستان عنوان شده است.  مشروح این گفت و گو  را در ادامه می خوانید.   

بنظر شماحوزه های علمیه و مراکز علمی و دینی تا چه میزان می توانند در تحقق وحدت امت اسلام موثر باشند؟   

علما و مجموعه ی مراکز علمی می توانند در مسئله وحدت و انسجام امت اسلامی تاثیرگذار باشند چرا که از یک سو تاثیرپذیری مردم از آنها بالا است و از سوی دیگر این مراکز نقش فرهنگ سازی در حوزه دین و دیانت را در جامعه برعهده دارند.  اگر علمای دین ما نسبت به پیروان ادیان و مذاهب دیگر، آگاهی و اطلاعات کافی داشته باشند و ضمن شناخت دقیق از آنها، اظهار نظرها، تالیفات و نوشته هایشان نیز بر اساس شناخت و آگاهی کامل از مجموعه حوزه  ی دانشی و معرفتی سایر ادیان باشد، بدون تردید این مسئله می تواند به آگاه سازی جامعه کمک کند و قضاوت های درست به دنبال داشته باشد. قضاوت هایی که بر اساس شنیده ها و گفته ها و نقل قول های غیر واقع بینانه نسبت به پیروان مذاهب و ادیان دیگر نباشد.

میزان شناخت ما از پیروان سایر ادیان و مذاهب چطور می تواند در وحدت یا تفرقه ی میان ما اثرگذار باشد؟

تعاملات ما با پیروان سایر مذاهب و ادیان، بر حول این محور شکل می گیرد که ما چه مقدار از آنها شناخت داریم؟ یا به چه میزان با آنها در توحید و مجموعه ی معرفت شناسی جهان همفکر هستیم؟ به نظر می رسد علمای جهان اسلام به ویژه علمای حوزه های شیعی باید تلاش کنند که نشست ها و گفت و گوهایی صمیمانه و به دور از حاشیه و هیاهو در موضوعات مختلف با علمای سایر ادیان و مذاهب داشته باشند و به جمع بندی برسند.

البته این بدان معنا نیست که در مسایل علمی همه به یک نظر واحد برسیم و همه با هم همنظر باشیم، قطعا چنین اتفاقی نمی افتد. اما این نشست ها زمینه ای فراهم می کند تا سوء برداشت ها و سوء ظن ها حل شود و بتوانیم نظر و استدلال یک مجموعه ی مذهبی را در موضوعاتی مانند «توحید»، «نبوت» و «معاد» و یا «مجموعه عالم طبیعت و انسان» به شکل دقیق تر بدانیم و اگر احیانا برداشتی وجود دارد که ما را از هم دور می کند این برداشت تصحیح شود و حکم تکفیر در مورد طرف مقابل ندهیم.

این ارتباط و تعامل باعث می شود استدلالات طرف مقابل را بفهمیم و بدانیم که این استدلال ها دارای مبادی و منابع و مآخذی است که باید به شکل جدی مورد توجه قرار بگیرد. در نتیجه این تعاملات سعی می کنیم که خود را به طرف مقابل و همچنین او را به خود نزدیک کنیم؛ به این معنا که در استدلال ها حرف یکدیگر را بفهمیم و در مرحله بعد اگر هیچگونه تقارب و نزدکی در مسئله حاصل نشد لااقل می توانیم متوجه شویم که طرف مقابل ما چه استدلالی دارد. اگرچه ممکن است سخن او از نظر ما پذیرفته نباشد اما به هر صورت با اطلاع و آگاهی نسبت به مسایل درباره آنها قضاوت می کنیم.

میزان موفقیت یا عدم موفقیت حوزه در راستای ایجاد جریان همگرایی در جهان اسلام  را چکونه ارزیابی می کنید؟

در وضعیت کنونی ای که امروز جهان اسلام در آن قرار دارد نمی توان گفت که این رسالت توسط حوزه های علمیه به خوبی انجام شده است. اگرچه برخی از بزرگان ما بهترین نقش ها را ایفا کرده و موثر نیز بوده اند اما مجموعه حوزه چنین نقشی را ایفا نکرده است و هنوز مشکلاتی وجود دارد.

موضع گیری هایی که امروز ما از جانب برخی علما و نویسندگان می بینیم و یا کتاب هایی که در گوشه و کنار منتشر می شود به فضای اختلاف کمک می کند و گاه هرچه جلوتر می رویم فرهنگ تقریب و انسجام امت اسلامی کمرنگ تر می شود. البته این مسئله یک عامل اصلی بیرونی دارد که دشمن است. دشمن در عرصه ایجاد تفرقه تلاش می کند و گاه نیز این تلاش ها موثر واقع می شود. اما این تلاش ها را باید با بصیرت و بینش دقیق خنثی کرد و اجازه نداد در جامعه تاثیرگذار باشد.

حوزه های علمیه و مجامع علمی و دینی امروز از چه طریقی می توانند در ایجاد وحدت تاثیرگذار باشند؟ چه راهکارهایی برای این امر وجود دارد؟    

همکاری های متقابل در این زمینه یک ضرورت است. این تلاش ها نمی تواند یکسویه باشد یعنی هرچه ما تلاش کنیم اگر طرف مقابل تمایلی برای تقریب و وحدت نشان ندهد حاصلی ندارد و همه زحمات خنثی می شود. این تلاش ها باید طرفینی باشد. هم علمای اهل سنت و حوزه های آنها و هم علما و حوزه های شیعه باید به میدان بیایند. امروز به دلیل جو سیاسی و منفی سازی هایی که انجام شده این شرایط به خوبی عملی و اجرا نمی شود. البته نقش دشمن را نیز نباید نادیده گرفت که او خوب تلاش می کند و تلاش ما به مقدار تلاش او نیست.

 نکته ای که لازم است به آن توجه شود این است که ما در حوزه ی تقریب و وحدت اسلامی از حیث منابع، مآخذ و متون دینی مانند قران و احادیث پیامبر و ائمه و سیره آنها و همچنین عقل که منشاء اصلی ما برای دریافت احکام هستند، مشکلی نداریم. آنچه از رهبران دینی و مجامع علمی و دینی بخصوص حوزه های علمیه انتظار می رود این است که بتوانند از دو عنصر«زمان» و «مکان» که امام راحل(ره) و شهید مطهری و مقام معظم رهبری بر آن تکیه کرده اند، به خوبی بهره بگیرند.

اقتضای فقه جواهری پویا که حضرت امام(ره) بر آن تاکید داشتند این است که اگر در زمان گذشته، با انجام بررسی ها و تحقیقات لازم، حکمی به دست می آمد و اعلام می شد، امروز و در شرایط کنونی که جهان اسلام دچار چالش و تنش شده، ممکن است استنباط از آیات و روایات، نتایج متفاوتی داشته باشد. در واقع نقش حوزه های علمیه در اینجا و به این شکل مطرح می شود که بتوانند مطابق با «زمان» و «مکان» تصمیم گیری کنند و این دو عنصر اصلی را که در آراء و نظریات و احکام اسلام تاثیر جدی داشته است مورد توجه قرار دهند.

ما امروز نمی توانیم حکمی را که صد یا دویست سال پیش فلان مجتهد و عالم آن را بیان کرده، عین همان حکم را کپی کرده و برای امروز عنوان کنیم. چرا که امروز شرایط و اقتضائات ما متفاوت از گذشته است. اگر به این نکات توجه شود خواهیم دید که پیروی و تبعیت از تقریب  و حرکت در این مسیر، یک ضرورت است. اما مشکل اصلی ما مشکل «فرهنگ تقریب» است. یعنی حوزه های علمیه ما و حوزه های علمیه برادران اهل سنت اگر چه در این مسیر تلاش هایی داشته اند، اما این موضوع آن چنان که بایسته و شایسته ی آن است، در جامعه تبیین نشده است تا بتواند تاثیرگذار باشد.

 

شما به صورت خاص نقش امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای را در این عرصه چگونه می بینید؟ 

 حضرت امام(ره) به طور جدی و با استدلال بر آیات و روایات بر این راه تاکید داشتند و خط اصلی حرکت امت را «خط وحدت» و «دوری از تنش» و « پرهیز از پرداختن به احساسات» می دانستند و همواره نسبت به این موضوع ترغیب و توصیه می کردند. در زمان حاضر نیز فتاوایی که مقام معظم رهبری در راستای تقریب و انسجام امت اسلامی داده اند و همچنین مجموعه سخنرانی ها و فرمایشات ایشان می تواند راهنمای خوبی برای حوزه های علمیه و طلاب باشد. بخصوص فرمایشاتی که در تفکیک بین «اسلام آمریکایی» و «اسلام ناب» و «تشیع انگلیسی» و «تشیع اصیل» داشته اند.

حوزه های علمیه و طلاب می بایست با بهره مندی از این فرمایشات، در این زمینه بیندیشند و با کمک منابع و مآخذ این موضوع را به شکل علمی ثابت کنند که شیعه ای که از انگلستان تبلیغ می شود و توسط سایت ها و ماهواره های بی شمار آنها مورد حمایت قرار می گیرد، همان شیعه ی اصیلی نیست که اهل بیت آن را تبلیغ و ترویج می کردند. به عبارت دیگر اقتضای مکتب اهل بیت علیهم السلام و پیامبر اسلام تربیت چنین پیروانی (شیعه انگلیسی) نیست. آیا پیامبر خدا صل الله علیه وآله 23 سال برای نهادینه کردن چنین تفکراتی تلاش کردند ؟؟

علما و حوزه های علمیه برادران اهل سنت می بایست میان آنچه که از سوی مراکز امریکایی به عنوان اسلام معرفی می شود و آنچه که در منابع  و مآخذ خود آنها وجود دارد، تحقیق و مقایسه کنند. اگر در این رابطه و درباره جهت دهی های خاصی که از سوی دشمن انجام می شود تامل و تعقل داشته باشیم مشکلات حل می شود.

         

کد خبر 511155

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha