به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، آیت الله حسن رمضانی، استاد علوم نقلی و عرفانی در همایش حکمت و معنویت که به مناسبت روز جهانی فلسفه در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران روز گذشته دوشنبه، 25 آبان برگزار شد، اظهار کرد: صحبت کردن درباره حکمت و معنویت برای من دشوار است به دلیل آنکه خوف از آن دارم مخاطب این آیه از قرآن که می فرماید: «لم تقولون مالا تفعلون» یعنی چرا چیزی را می گویید که عمل نمی کنید، قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه از حکیم، حکیم باید سخن بگوید و از معنویت کسی که اهل معنا است و از ارتباط این دو کسی باید حرف بزند که از حکمت بهره برده و از معنویت نصیب، تصریح کرد: حکمت در کنار علم، معرفت و خُبرویت شاید معنای نزدیک به هم داشته باشد اما هر یک از این کلمات بار معنایی خاص خودش را دارد؛ علم مطلق آگاهی است که در زبان فارسی از آن به دانستن (به صورت مصدر) و دانایی (به صورت اسم مصدر) تعبیر می شود و هر گونه که باشد ما می توانیم تحت عنوان علم از آن یاد کنیم اما معرفت آنگونه نیست که از آن شناخت (مصدر) و شناختن (اسم مصدر) تعبیر شود، لذا مطلق آگاهی است بلکه آگاهی دقیق، مفصل و جزیی است.
آیت الله رمضانی با اشاره به اینکه عالم به خدا یک معنا دارد و عارف به خدا معنای دیگر، بیان کرد: در اینجا بحث از آگاهی است اعم از آگاهی به صورت مبهم، روشن، مجمل، مفصل، جزیی و ...؛ اما حکمت صرف آگاهی نیست بلکه حکمت آگاهی از حقایق اشیاء و عمل کردن به اقتضای آن آگاهی است.
این استاد عرفان ابراز کرد: آخوند ملاصدرا در جلد سوم اسفار فرق میان این موضوعات را بیان کرده و عمده تفاوت حکمت با بقیه در آن است که در حکمت صرف آگاهی مورد توجه نیست و در قدم نخست شخص باید آگاه به حقایق باشد و سپس بر اساس این آگاهی، به اقتضای این آگاهی ملتزم باشد. در حقیقت به چنین شخصی حکیم گفته می شود لذا اگر شخصی به حقایق دست پیدا کرد و بر آن دقیق و ملتزم بود این شخص حکیم است.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به معنویت یادآور شد: معنا گاهی در برابر لفظ است و گاه در برابر صورت و گاه در برابر چیزی که مقصود نیست و گاه در برابر لفظ است. هر یک از این موارد را که در نظر بگیریم می توانیم بگوییم معنا یعنی اصل و باطن، یعنی چیزی که اولا و به ذات مورد توجه است و بقیه هرچه هست، طفیل و به خاطر آن هستند و معنوی یعنی منصوب به معنا و معنویت که مصدر جمعی آن است.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به ارتباط حکمت و معنویت اظهار کرد: شخص با توجه به حکمت و آشنایی با حقایق و التزام به این آشنایی تمام حدود و مرزهای ظاهری را پشت سر گذاشته و به پیش رفته و به هدف اصلی و باطن دست یافته است، بنابراین هرگز نمی توان حکمت را از معنویت جدا دانست و منفصل از آن فرض کرد تا در مرحله بعد بخواهیم آن را پیوند بزنیم.
آیت الله رمضانی در ادامه بیان کرد: باید با این حکمت و فن و اصطلاحات و نشست و برخاست ها مرزهای میان خود و آن اصل و قبله و هدف و معنا و باطن را برطرف کرده و ورق به ورق که می زنیم به آن هدف نزدیک تر شویم. اگر درس فلسفه به همین خلاصه شود که ما تنها با اصطلاحات آشنا شویم و مرز میان خود و خدا را برطرف نکنیم هر ورقی که می زنیم بر حجاب ما اضافه شده و فرق ما با صاحبان مشاغل دیگر تنها در دانستن چند اصطلاح است که آنها اصطلاحات مربوط به شغل خود را می فهمند و ما نیز اصطلاحات مربوط به فلسفه را و ما الفاظ آنها را نمی فهمیم و آنها نیز الفاظ ما را.
این استاد عرفان توضیح داد: حُسن فعلی در کنار حُسن فاعلی ارزش دارد و کار خوب را برای خوب بودن آن باید انجام داد؛ فلسفه و حکمت و علوم تخصصی را باید به گونه ای فرا گرفت که بمانند و آبادکننده دنیا و آخرت باشند نه اینکه تا وقتی که اینجا هستیم درباره آنها صحبت باشد و فایده ای نداشته باشد.
آیت الله رمضانی در پایان سخنان خود یادآور شد: علامه حسن زاده آملی گاهی تلنگرهایی می زند و می گوید: این درس ها و خواندن ها اگر در راستای آن هدف (الهی) قرار بگیرد مایه برکت است در غیر این صورت مایه وزر و وبال است.
نظر شما