خبرگزاری شبستان: جنبش انقلابی "حزبالله" لبنان از مشهورترین و مهمترين گروههاي اسلامگرا به شمار میآید که در جهان اسلام ظهور یافته است. این جنبش توانسته است از بدو شكلگيري تا به امروز توفیقات فراوانی کسب نماید و به نماد عزت و اقتدار ملی لبنان تبدیل گردد. تلاشها و مقاومت تحسینبرانگیز نیروهای شهادتطلب این حزب، به خروج نیروهای غربی (ناتو) از سواحل بیروت (1361 ـ 1362میلادی)، عقبنشيني اسرائیل از بخش اعظم خاک لبنان و لغو پیمان منعقد میان دولت دست نشانده لبنان با اسرائیل انجامید. مدتی پیش نیز دلیرمردان و شیرزنان این حزب شیعی معجزهاي دگر آفریدند و در نبردی که به "جنگ 33 روزه" شهرت یافت، رژیم غاصب صهیونیستی را با تمام توان نظامیاش، به خاک مذلت نشاندند و پرچم جهاد را به نفع اسلام به اهتزاز درآوردند.
این دستآوردها و پیروزیهای درخشان حزبالله توجه دنیا را به خود معطوف ساخته است و سبب شده نظریهپردازان و تحلیلگران هریک از زاویهاي خاص به بررسی عوامل پیروزی حزبالله بپردازند تا به این سؤال پاسخ دهند که چگونه حزبالله موفق شد کاری را که ارتشهای عرب از انجام دادن آن عاجز ماندند، با پیروزی به پایان رساند و بزرگترین و افتخارآمیزترین دستآورد تاریخ مناقشات اعراب و صهیونیزم را رقم زند. به راستی چه راز و رمزی در مقاومت حزبالله نهفته است که آن را در ناکام گذاشتن دشمن ممتاز ساخته و نامش، هول و هراس بر دل دشمن انداخته است؟
مفروض مقاله این است که جنبش حزبالله بر خلاف بسیاری از سازمانها و گروههاي مبارزهای که در برابر رژیم صهیونیستی دچار واگرایی و فرسایش پتانسیلها شدند، در مقابله و مبارزه خود با دشمن به عوامل معنوی و آرمانهایی والا تکیه داشت و با بهرهگیری از همانها توانست به این پیروزیهای درخشان نایل آید. به نظر ميرسد مبانی و اصول عزتمندانه شیعه، به نهضت حزبالله ماهیتی خاص بخشیده که در این میان "گفتمان مهدویت" بسیار تأثیرگذار بوده است. حال اینکه چگونه این گفتمان و عقیدة به آن، سبب فایق آمدن حزبالله بر دشمنان گشته، مبحثی است که این مقاله به آن خواهد پرداخت.
بد نیست اشاره شود که عمده منابع در خصوص حزبالله به زبانهای انگلیسی و فرانسوی است که نویسندگان آنها با نگاهی خاص و متفاوت به تحلیل پیدایش و اقدامات این حزب پرداختهاند. به طور قطع برخی ایدهها و آرمانهای اصلی (همچون الهامپذیری از حماسه عاشورا، مهدویت و...) که در پیروزی حزبالله نقشی اساسی داشته است، برای این نویسندگان غیرمحسوس خواهد بود. منابع عربی و فارسی نیز اغلب جنبه تاریخنگاری و گاه ژورنالیستی دارند. بر این اساس تحقیق و پژوهش بنیادین و اساسی در این زمینه بسیار ضروری به نظر ميرسد.
در این مقاله، ابتدا اصل مهدویت و انتظار مخرب و انتظار سازنده تبیین گشته تا مشخص شود چه انتظاری به حق و حقیقت رهنمون ميگردد. سپس تأثیرپذیری حزبالله از گفتمان مهدویت و آموزههای مهدوی بررسی خواهد شد.
اصل مهدویت
اعتقاد به مهدویت در زندگی و حیات انسانها وجود داشته و انتظار آینده بهتر و ظهور دولت حق و عدل، در طول تاریخ، مترقیترین آرمان اجتماعی بوده است. فطرت کمالگرای آدمی و ماهیت زندگی بشر با امید به آینده عجین شده و لذا اعتقاد به مهدویت از اصیلترین ابعاد روح انسانی سرچشمه میگیرد.
اندیشه مهدویت در بطن خویش شور و شعف، پویایی و شعور و فردای تابناک را به ارمغان دارد و با زنده ساختن بارقه امید و اشتیاق در دل انسان، او را به آیندهاي روشن رهنمون ميسازد.
زایش مهدویت از متن باورهای دینی و اعتقاد اصیل و استوار، فلسفهاي متقن و محکم به آن بخشیده است. باورداشت مهدویت و اعتقاد به وجود نجاتبخش گیتی به گروه و مذهبی خاص محدود نیست و به صورت اعتقاد دینی مشترکی در بین ادیان مختلف آسمانی و فرهنگهای مذهبی جایگاه ویژهاي دارد. در فرهنگ متعالی اسلام بر اصل مسلم و تردیدناپذیر و بنیادین مهدویت، تصریح فراوان شده است. مسلمانان به خصوص شیعیان همواره به این اصل توجه داشتهاند و این اصل با تار و پود زندگی دینی آنان آمیخته است. مهدویت به منزله بنیاد تفکر شیعی، چنان منزلت و جایگاهی در این مکتب دارد که با نبود آن، اندیشه شیعه فرو میریزد.
بحث انتظار از مهمترين مباحثی است که در گفتمان مهدویت مطرح میشود. انتظار در فرهنگ شیعه بزرگترین عمل ذکر شده است، اما این مسئله به صورت یک فرضیه و تئوری صرف نیست.
برداشتها و تفاسیر مختلف از روایت انتظار باعث شده دیدگاههاي متعددی درباره آن مطرح شود. در مجموع انتظار به دو بخش عمده تقسیم ميگردد:
انتظار مخرب
در این دیدگاه انتظار عمدتاً در حد اصلاح فردی با ابزار دعا برای تعجیل فرج و صدقه دادن برای سلامت آقا و گریه شوق در فراق موعود خلاصه ميگردد. گاهی نیز انحراف در این بینش به حدی ميرسد که با تغییر انحرافی بعضی روایات، ترویج فساد و ستم مقدمه ظهور پنداشته ميشود. پیروان این دیدگاه برای انتظار جنبه انفجاری قائل هستند و معتقدند که برای اصلاح جهان باید اوضاع چنان پریشان گردد که به مرحله انفجار برسد.
این دیدگاه ویرانگر و اسارتبخش که در واقع نوعی اباحیگری است، به توجیه واقعیات موجود و تسلیم شدن در برابر ظلم و جور مستکبران و در یک کلام سرگرم شدن در انحرافات، مهر تأیید زده و برای آنکه زمان انفجار به تعویق نیفتد، هر اصلاحی را محکوم ميشمارد؛ زیرا هر اصلاحی نقطه روشنی است و با وجود آن دست غیب ظاهر نميشود.
این گروه طبعاً به مصلحان، مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با بغض و عداوت مینگرند؛ زیرا آنها را تأخیراندازان در ظهور ميشمارند. اینان اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه خویش به نوعی با رضایت به گناهکاران و عاملان فساد مينگرند. این نوع برداشت منفی از انتظار که ثمره آن رواج و اشاعه ظلم، تبعیض، اختناق ،حقکشی و تباهی و در یک کلام یکهتازی باطل و سیر قهقرایی جامعه است، به هیچ وجه با موازین اسلامي و قرآنی وفق نميیابد و به صراحت و شدت، تقبیح و نفی گردیده است. صاحبان چنین اندیشه خامی به امام غایب علاقهمند هستند، نه امام قائم.
انتظار سازنده
دیدگاه دیگر در مورد انتظار عقیده گروهی است که قرائتی دیگر از انتظار دارند و برای آن ماهیت انقلابی قائل هستند. این انتظار سازنده و بالنده که مبنای آن از آیات قرآن و روایات اسلامی سرچشمه میگیرد، دعوت به نپذیرفتن باطل ميکند. در این دیدگاه تحرکآفرین و تعهدبخش، برخلاف نظریه پیشین که برای انسان تکلیفی قائل نبود، فرد منتظر باید با برخورداری از اعمال پاک، شهامت و آگاهی، خود و جامعه را مهیای ظهور منتظَر نماید. ایستایی، بیاعتنایی و همنوایی با وضع موجود و صرفاً منتظر ظهور موعود نشستن در این نگرش کاملاً مطرود است؛ زیرا دولت ایدهآل عصر ظهور را محصول سیر استکمالی جامعه انسانی ميداند، نه از نوع انفجار تاریخی.
این نوع انتظار در عمل جلوه ميیابد. دوست داشتن و انتظار بیعمل اگر مطلوب هم باشد، کافی نیست؛ زیرا انتظار تنها رویکرد عاطفی ندارد و در چارچوب یک آرزو و خواسته خلاصه نميشود. در واقع کسی که به مسئله مهدویت ایمان و باور دارد، باید با تلاش عملی و همهجانبه آن را ثابت نماید.
انقلاب جهانی مهدی موعود(ع) وسیعترین و اساسیترین انقلاب بشری است و انتظار راستین، چنان تکاملی در انسان پدید ميآورد که آمادگی شرکت در این انقلاب را کسب ميکند. مفهوم درست انتظار جز تلاش برای تحصیل این آمادگی نیست و چیزی نیز غیر این نميتواند زینتبخش و برازندهاش باشد که عاشقان حقیقی از سر اخلاص در طریق اقامه دین حق بکوشند و مقدمات ظهور دولت حق و عدل را فراهم آورند.
پس روشن است که منابع دینی و اسلامی نیز به همین انتظار سازنده اشاره دارند؛ انتظاری که شیعه را همیشه در جهت حرکت انقلابی قرار داده است. اگر تاریخ اسلام را مشاهده کنیم، از صدر اسلام تاکنون، شیعه گروهی انقلابی و تحولآفرین بوده که هیچگاه ولایت ظالمان را برنتابیده و در برابر سلطه و اقتدار سیاسی نامشروع، موضع رد و منفی داشته است.
آموزههایی همچون «موعودگرایی»، «انتظار فعال»، «اجتهاد سازنده» و «مرجعیت و ولایتفقیه» پویایی خاصی به مکتب تشیع بخشیده و این مذهب را به دکترین پیشرو جهان اسلام مبدل ساخته است.
بر این اساس، اعتقاد به مهدویت منشأ و رکن اساسی جنبشها و حرکتهای آزادیبخش و تحولآفرین جوامع شیعی است. جنبش شیعی حزبالله هم از این قاعده مستثنا نبوده و نشانههای فراوانی از تأثیر باورداشت مهدویت در شكلگيري و پیروزی این نهضت مشاهده ميشود.
نگارنده: حبیب زمانی محجوب
ادامه دارد/
نظر شما