به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، داستانهای این کتاب به ترتیب به سه فیلم «آرامش» (1976)، «آماتور» (1979) و «شانس کور» (1981) می پردازد. در این متنها قسمتهای زیادی وجود دارد که در فیلم نیست، یا نهایتاً در فیلمنامه به شکلی دیگر درآمده است. برای مثال، در داستان آخر این مجموعه، «اتفاق»، که به فیلم «شانس کور» انجامیده، تقریباً نیمهی ابتداییِ داستان در فیلم وجود ندارد. از همین رو دیدن دوبارهی فیلمهای کیشلوفسکی پس از خواندن این داستانها میتواند تجربهای کاملاً تازه باشد.
عظیم جابری مترجم اثر درباره این مجموعه داستان میگوید: «مجموعه داستان "اتفاق و دو داستان دیگر" چهارمین کتابی است که ترجمه کردهام؛ بعد از دفتر خاطرات آندری تارکوفسکی وکتابی راجع به فرانتس کافکا. این اثر از سه رمانِ فیلمنامه تشکیل شده است. شیوه کار کیشلوفسکی به این ترتیب بود که پیش از نگارش فیلمنامه ابتدا متن را به صورت داستان بر روی کاغذ میآورد، آن هم نه در یک نسخه، بلکه در نسخههای مختلف. دوست و همکار کیشلوفسکی، خانم هانا کرال، این متنها را پس از مرگ سینماگر از همسر او میگیرد و با ادغام کردن نسخههای مختلفِ هر داستان آنها را به شکل کنونی به چاپ میرساند. به این ترتیب میتوان گفت کیشلوفسکی از داستانهای خودش در سینما اقتباس میکرده است.»
وی در ادامه درباره ترجمه اثر میگوید: «به عقیده من، یکی از وظایف مهم هر مترجم این است که کتابها و نویسندگان ناشناخته یا کمتر شناختهشده را به خوانندگان معرفی کند. البته کیشلوفسکی به هیچوجه در ایران چهرهی ناشناسی نیست، اما کتاب حاضر از جمله کارهایی بود که کمتر کسی از وجودش اطلاعی داشت. این که چرا این کتاب را ترجمه کردم، در وهلهی اول به این دلیل بود که کیشلوفسکی را یکی از پنج سینماگر بزرگ تاریخ سینما میدانم، و دوم به این خاطر که به نظرم کتابی خاص و البته بسیار با ارزش آمد. خوشحالم که شانس ترجمه چنین اثری نصیب من شد.»
کیشلوفسکی کارگردان و نویسنده اهل لهستان بود،"روزکوتاه کاری"،"پایانی نیست"، "شیفته دوربین"، "ایستگاه"، "زخم" ، "راهروی زیرزمینی"، "من سرباز بودم" بعضی از اثار مستند و غیرمستند وی هستند.
مجموعه داستان «اتفاق و دو داستان دیگر» به زودی توسط نشرچشمه منتشر میشود.
پایان پیام/
نظر شما