به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، ژانگ وی، کارگردان و نویسنده فیلم رییس کارخانه در بین مهمانان خارجی جشنواره بین المللی فجر می تواند پدیده جالبی به حساب آید. وی که متولد 1965 (1344) است، به گفته خودش از کودکی به تماشای فیلم و فعالیت سینمایی علاقمند بوده اما چون می دانسته که صنعت سینما و ساخت فیلم نیاز به سرمایه زیادی دارد تصمیم گرفته تا ابتدا از این نظر مستقل شود و سپس اقدام به ساخت فیلم کند. مسیری که وی برای رسیدن به آرزوهایش انتخاب کرده تجارت بوده که اتفاقا تاجر موفقی هم بوده است. وی به مدت ده سال به عنوان سرمایه گذار و پیمانکار در دنیای تجارت فعالیت داشته و سرانجام در سال 2000 به عنوان سرمایهگذار فیلمی با نام «قهرمانان ژنگ چنگانگ» - که برنده بهترین جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم هوآبیائو نیز شد، پا به عرصه سینما گذاشته است. پس از آن ژانگ در مدرسه فیلم پکن و موسسه پژوهش هنر چین در رشته کارگردانی فارغالتحصیل شد.
فیلم سینمایی «رییس کارخانه» دومین اثر اوست. وی فیلم سایه (Shadow) را در سال 2011 ساخته و در سال 2014 ابتدا فیلم رییس کارخانه (Factory Boss) را درباره مشکلات یک کارخانه دار و کارگران آن و سپس فیلم ژای هی (Xi He) را تولید کرده است. موضوع فیلم بعدی او در خصوص کودکی نابیناست و مشکلاتی که این کودک پس از حضور در جامعه پیدا می کند.
وی آثار کیارستمی را دیده و بواسطه او به سینمای ایران علاقمند است و یکی از مهمترین دلایلش برای حضور در جشنواره فجر را همین ذکر کرده است.
به نظر می رسد که این هنرمند علی رغم پیشینه تجاریاش توجه ویژهای به مسائل اجتماعی پیرامونش دارد و البته شاید به دلیل حضور پررنگ کشورش در عرصه بینالملل، نا خودآگاه موضوعاتی که انتخاب می کند جنبهای جهانی پیدا کند.
فیلم رییس کارخانه فیلمی اجتماعی با انتقاداتی نسبت به وضعیت فعلی تولید و بویژه نقش شرکتهای چند ملیتی و امریکایی در کارخانجات چین است که در این میان کاخانجات تولید اسباببازی به عنوان یک نمونه در نظر گرفته شدهاند. در این فیلم رییس یکی از این کارخانهها ، پس از 20 سال تجربه در کارش دچار مشکلاتی می شود. در پوستر انگلیسی این فیلم نوشته شده است: «کارگران برای رییس کار می کنند، رییس برای شرکتهای چند ملیتی».
ژانگ وی در مورد دلایلش برای ساخت فیلم «رییس کارخانه» به خبرنگار شبستان می گوید: نام این فیلم در ابتدا «ساخت چین» بود که تحت فشار ممیزی در کنار دیگران، به رییس کارخانه تغییر نام داده است. نامی که به دلیل علاقمهام به یک نوول انگلیسی با موضوعی مشابه به نام « دختر کارخانه» انتخاب شده است.
وی افزود: برای نگارش فیلمنامه این فیلم چیزی بیش از شش سال وقت صرف کرده ام. این پروژه در زمانی که آکادمی فیلم پکن تحصیل می کردم در ذهنم شکل گرفت. پس از بیست سال زندگی کردن در ایالت «شنژِن» به طور کلی آمادگی این را پیدا کردم که در مورد مسائل مهمی که مستقیما به توسعه شتابان اقتصاد چین مرتبط است صحبت کنم.
این هنرمند در مورد ایده اصلی فیلمش گفت: ایده اصلی این فیلم ملهم از سختیهای ادامه بقا شرکتهای تولیدی کوچک در «دلتای رودخانه مروارید» در منطقه شنژِن است که به دنبال تغییر و باز شدن درهای کشور به سوی تجارت بینالمللی در طی 30 سال گذشته است. فیلم در عین حال هم بحرانها و مبارزات داخلی کارگران و گرفتاریهای خارجی رییس یکی از این کارخانه را نشان می دهد. تحول صنعتی زمانی ستون اقتصادی شنژن بود و اگر چه فروپاشی آن است موضوع بسیار تجاری نیست، اما معتقدم که توجه بسیاری را جلب می کند..
ژانگ تصریح کرد: «ساخت چین» روزگاری افتخار دلتای رودخانه مروارید و در واقع کل کشور چین بود. در مقطعی، منطقه «گوانگ دونگ» به تنهایی 70 درصد صنعت صادرات اسباببازی جهانی را به عهده داشت این درحالی است که در حال حاضر 90 درصد این کارخانهها تعطیل شدهاند. زمانی «شنژن» 4000 کارخانه تولید اسباب بازی داشت درحالیکه امروز تنها 400 تا از آنها باقی مانده اند. کارگران این کارخانجات کجا رفتهاند؟ چه بر سرجامعه آمده است؟ من این مسئله را به عنوان یک موضوع شایسته بررسی میبینم به طوری که ما می توانیم از تکرار چنین مضحکهای در آینده جلوگیری کنیم.
وی ادامه داد: بسیاری از غربیها با عبارت «ساخت چین» از بدو کودکی آشنا میشوند و به احتمال زیاد متعجب هستند که چرا اینهمه محصول از چین میآید. از زمانی که چین به سازمان تجارت جهانی پیوست، اطلاعات زیادی در خصوص «محل کار بدبختها» و «کارگران خودکشی کرده» در عرصه بینالمللی منتشر شده است و غرب هم توجه بیشتری به وضعیت پشت پرده «ساخت چین» نشان داده است. با توجه به اطلاعات و گزارشهای گمراهکنندهای که داده میشود، احساس کردم که در یک حرکت محتاطانه داستان واقعی را به عموم نشان دهم.
کارگردان فیلم سینمایی «رییس کارخانه» در پاسخ به این سوال که چه گروه مخاطبانی را هدف قرار داده است، بیان کرد: در ابتدا به عنوان کارگردان این اثر مخاطبان را در نظر نداشتم. بلکه ایدهها برایم اولویت داشت. اما بعد از راه پیدا کردن این فیلم به جشنوارههای مختلف مخاطبان بسیاری از مناطق مختلف چین و با موقعیتهای کاری متفاوت از آن استقبال کردند و زبان مشترکی بین همه آنها شکل گرفت.
وی ادامه داد: پس از پایان اکران فیلم هم سوالات متعددی مطرح شد که نشان از این داشت که فیلم، مخاطبان را درباره مسائل مختلف چین به فکر واداشته است. من فیلم را برای مخاطبان مختلفی میسازم. ممکن است آنها کارگر باشند یا صاحب کارخانه و هرکدام دغدغههای خاص خود را داشته باشند.
این کارگردان چینی با اشاره به غیردولتی بودن این فیلم ادامه داد: در سینمای چین بسیاری از کارگردانان شروع به فیلمسازی میکنند و لزومی هم ندارد مورد تایید دولت باشد. فیلم من نمیخواهد بگوید چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. اما هر چیزی ابعاد متفاوت خود را دارد.
وی ژانگ با تحلیل سوژه اصلی فیلم بیان کرد: آنچه معمولا در چین اتفاق میافتد، این است که شرکتهای توزیع کننده میخواهند فیلم را با قیمت پایینی خریداری کنند که این مشابه همان ذهنیتی است که مردم درباره محصولات چینی و تمایل به خرید کالا با قیمت حداقلی دارند.
این تهیه کننده درباره دغدغه های خود در ساخت این فیلم توضیح داد: تنها چیزی که دغدغه من در زمان ساختن فیلم بود، این که چگونه میتوانم مفهوم مورد نظر خود را در فیلمی ۱۰۰ دقیقهای مطرح کنم. این فیلم به نظر من پیامهای متعددی دارد و من گیشه را هدف خود قرار ندادم.
ژانگ وی در پاسخ به این که با توجه به صنعت گسترده چینی چقدر فیلمهای تجارت محور در این کشور از سوی فیلمسازان مورد استقبال قرار میگیرد، یادآور شد: هنوز این فیلم در هیچ بازاری عرضه نشده و فروش خاصی هم نداشته است. اما آنچه جای گفتن دارد این است که حقوق کارگردان یک مساله بینالمللی است و نکته جالب توجه درباره این فیلم این است که صرفا به حقوق کارگردان مربوط نمیشود. بلکه مشکلاتی که صاحبان کارخانهها در راه اندازی کسب و کار دارند هم در این اثر مطرح میشود.
وی در پاسخ به خبرنگار سینمایی شبستان در خصوص اینکه آیا نمایش دادن بهرهمندی رییس کارخانه از یک ماشین لوکس غربی به همراه راننده شخص و یا دفترکاری مجلل و خانه ای بزرگ و فرزندی که به امریکا فرستاده تا تحصیل کند و در عین حال صحبت از مشکلات تولید کنندگان و دفاع از عدم تواناییشان برای پرداخت حقوق کارگران، شائبه تعلق داشتن او به قشر مرفه و بورژوآ جامعه و حمایت از این قشر را بوجود نمی آورد، گفت: با این که من پیش از این خود کارآفرین بودم اما اکنون یک فیلمسازهستم؛ نه سیاستمدار یا فردی آگاه در حوزه سیاستهای اقتصادی. من یک چینی هستم و زندگی ام در چین گذشته است. درباره چین هم فیلم ساخته ام.
وی تاکید کرد: این فیلم با هزینه شخصی ساخته شده است و حمایتی مالی صورت نگرفته است تا از این طریق پیامی خاص هم به داستان تزریق شود.
این کارگردان چینی که به نظر می رسد از این سوال برداشتی سیاسی کرده بود با کنایه ای به سینمای ایران گفت: برخلاف ایران در چین وقتی فیلمنامه ای خوانده می شود و مجوز تولید می گیرد به این معنی است که تایید شده است و مشکلی برای نمایش ندارد.
گفتگو: مجمدصالح حجتالاسلامی
پایان پیام/
نظر شما