معتکفی که پیامبر (ص) او را لعن می‌کند/انزوا رهاورد تاریکی است

خبرگزاری شبستان: اعتکاف الزاما تنهایی نیست و گوشه نشینی افراطی. بلکه ریاضتی است مشروع که اگر چه فرد با خدا و هستی خلوت می‌کند اما در میان جمع و جامعه است و از آن‌ها منقطع نمی‌شود.

خبرگزاری شبستان - گروه اندیشه: همسو با فرا رسیدن آخرین روز از اعتکاف در گفتگویی با حجت الاسلام قادر حافظ، معاون دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان قم و کارشناس جنبش های متافیزیک و فلسفه به تبیین تفاوت اعتکاف در اسلام و گوشه نشینی و عزلت در عرفان های نوظهور پرداخته ایم؛ گفتگوی ما با مولف کتاب های "دیرینه شناسی یا تبارشناسی شیطان گرایی جدید"،" ماخذشناسی ادیان جدید" و "راهبرد مقابله با جنبش های نوین دینی" vh می خوانید:

 

با توجه به اینکه اعتکاف به نوعی گوشه نشینی و خلوت گزینی است، این عمل توصیه شده از سوی اسلام چه تفاوتی با عزلت نشینی در عرفان های کاذب یا جنبش های نوپدید دارد؟

پیش از پاسخ به این سوال باید دید آیا نقاط مشترکی بین برخی از ادیان سنتی و گرایش های نوین معنوی وجود دارد و آیا می توان مشروعیت بخش گزاره ها یا مناسک عرفان های نوین باشد؛ به طور مثال مناسکی که برخی از این دین واره ها توصیه می کنند بر چه مبنا و اساسی توصیه می شود.

دیده شده در برخی از جنبش های نوین معنوی، مناسک یا راه های سیر و سلوکی به کار گرفته می شود که عینا همان ها در ادیان سنتی جزو شریعت محسوب می شود. در گونه شناسی جنبش های نوین معنوی تقسیم بندی رایجی را داریم که می تواند سنجه ای برای همین مبحث باشد. برخی از جنش های متافیزیک مساله ای به نام شریعت ندارند، برخی تکنیکال هستند و صرفا تکنیک خاصی توصیه می کنند مانند یوگا، هیپنوتیزم، تی ام و برخی دیگر صرفا آن عنصر اولیه که متافیزیک باشد را ندارند اما برخی از جنبش ها صرفا دینی است و ایدئولوژی دارند و شریعت را از ادیان گرفته و جهان بینی آن را حذف کردند.

ما در صورتی گزاره ها را مشروع می دانیم که تحت هندسه و زیرمجموعه دیگر عناوینی که بر آنها حاکم است، باشد. به عبارت دیگر ما نخست جهان بینی، متافیزیک و هستی شناسی را می خواهیم، سپس اخلاق و گزاره هایی که ذاتی هستند و در گام بعد مناسک و یا همان شریعت. این سه با هم می توانند مجموعه کاملی را شکل دهند.

جامعه شناسان و فیلسوفان دین برای هر دین برحقی تعریفی را ارائه کرده اند که ناظر به همین سه عنصر است. اما دینی پایدار و حق است که عنصر جهان بینی در آن کامل دیده شده، گزاره های اخلاقی توصیه شود و مساله مناسک یا شریعت حضور پررنگ داشته باشد. اینکه اگر ۳۰ روز روزه گرفته شود اما نگاه جهان بینانه و سیر الی الله در آن وجود نداشته باشد، این عمل در واقع فایده ای ندارد.

بی معنایی در زندگی همان نقطه یاس است؛ انسان به معنا زنده است. نماز خواندنی که بدون یاد یار باشد، ظاهرا عبث هم می شود. این است که برخی از دین واره ها یا اصطلاحا دین های تاریک (جامعه شناسان غرب این نام را بر آن گذاشته اند) یا دین کدر، در اعمال و مناسکی که به فرد توصیه می کنند، ثباتی در او به وجود نمی آورند و فرد پس از گذشت مدتی کوتاه، دوباره حال بدی پیدا کرده و می خواهد به دین سنتی قبل باز گردد.

 

این مساله چگونه با بحث اعتکاف و خلوت گزینی پیوند برقرار می کند؟

ببینید ما در اسلام توصیه به ریاضت مشروع داریم؛ مثلا سفارش شده روزه بگیریم که نفس انسانی توجه خود را از امور دنیوی باز دارد. یا اصطلاحا در عرفان اسلامی مراقبه داریم. یا سالک در طی مسیر سیر و سلوک عرفانی تصفیه، تخلیه از رذایل را باید داشته باشد تا قلب او حرم الله شود و این جز با ریاضت مشروع و مناسک و توصیه هایی که در دین و روایات شده، تحقق نمی یابد.

اما گاه افراد در اینجا دچار اشتباه می شوند. به طور مثال در صدر اسلام پیامبر (ص) توصیه به جهاد اکبر یعنی مبارزه با نفس کردند و عده ای خانه و خانواده و اجتماع را رها کردند برای انجام عبادت به گوشه مسجد خزیدند. پس از مدتی همسران این افراد شکایت به پیامبر (ص) بردند که شوهران ما زندگی و خانه را رها کرده و برای مبارزه با نفس و جهاد اکبر که شما توصیه کرده اید، به مسجد رفته و شبانه روز به عبادت می پردازند و این در حالی است که ما وضعیت مناسبی نداریم. همان جا بود که رسول الله (ص) به در مسجد رفتند و آن افراد را لعن کردند.

بنابراین، اسلام توصیه به ریاضت مشروع دارد نه گوشه نشینی و عزلت و قطع از خانه و اجتماع. این قبیل افراد معمولا پس از گذشت مدتی پشیمان شده و سرخورده به خانه و اجتماع باز می گردند که عواقب سوئی چون اعتیاد و بیماری روانی و ... دامنگیر آنها می شود.

برنامه ها و احکام اسلام تا اندازه ای دقیق است که با کم یا زیاد شدن عبادتی، آن عمل باطل می شود(مثلا نماز ظهر را پنج رکعت خواندن موجب بطلان آن می شود).

اما عمل اعتکاف که در اسلام توصیه شده اولا عبادی است اجتماعی که در مسجد جامع شهر برگزار می شود یعنی حتی هر مسجدی هم نمی تواند میزبان این مناسک باشد و این عمل باید در مسجدی باشد که محل اجتماع کثیرین است. اما اگر در اعمال آن دقت کنیم، توصیه به مباحثه علمی در اعتکاف نشان دهنده جمعی بودن آن است. البته اعتکاف خلوت گزینی در دل خود دارد و آن به این معناست که فرد در عین عبادت و همراه شدن با جمع، ساعتی نیز به تفکر و تدبر در هستی می نشیند و از سوی دیگر در قلب خود با خدا خلوت دارد. یعنی معنای خلوت در اینجا عزلت نشینی نیست چه بسا فردی در میان جمع است اما روح و جان او جای دیگری.

این خلوت نشینی مشروع است که علامه طباطبایی نیز در سیره خود آن را رعایت می کرد و هر روز ساعتی در حجره خود به تفکر می پرداخت. اما اسلام گوشه نشینی که فرد خود را از خانه و همسر و فرزندان و اجتماع رها می کند و به گوشه ای می کشاند، باطل می داند. مثلا اسلام با روزه سکوت مخالف است و آن را حرام می شمارد چرا که فرد ارتباطش با اجتماع قطع می شود و البته حکمت های دیگری نیز این حرام شمردن در خود دارد.

بنابراین، اعتکاف الزاما تنهایی نیست و گوشه نشینی افراطی. بلکه ریاضتی است مشروع که اگر چه فرد با خدا و هستی خلوت می کند اما در میان جمع و جامعه است و از آنها منقطع نمی شود.

اما دین واره های جدید که در واقع دین نیستند و شبه دین هستند، بدون مبنا توصیه به مناسک و رهانیت می کنند و شارع ندارند بلکه شارع آنها رهبر فرقه است. قانونگذار ما در اسلام، شارع مقدس است و ریاضت های توصیه شده در آن (همچون نماز، روزه، حج، جهاد) بر پایه و مبنایی اصولی استوار است که هدف در آنها خدا و تقرب به اوست و این اعمال در آنها موضوعیت ندارد بلکه طریقت دارد و مقدمه ای برای سیر الی الله اما در دین واره ها، مناسک موضوعیت دارد و هدف است. لذا خلوت نشینی در اعتکاف نیز با اصول و مبنایی همراه است که از سوی شارع تشریح شده و با رهبانیت توصیه شده در عرفان های نوظهور که فرد را از جامعه دور می کند و محصول آن چیزی جز خودکشی، خودزنی، رفتارهای پرخاشگرایانه با نزدیکان، اعتیاد، افسردگی و .... نیست، تفاوت عمده ای دارد.

پایان پیام/

 

 

کد خبر 454654

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha